این سفر و مدیریت بهینه ی آن اولین آوردگاه عملی دستگاه سیاست خارجی دولت تدبیر و امید است که بی تردید و با توجه به سیگنال های موجود از مدافعان و مهاجمانِ تعریف شده ای برخوردار خواهد بود.

محافل تعریف شده ای از همین الان متن های معنادار خود را تهیه و برای توپخانه "سازش نُمایی"، خود آماده کرده اند تا نشان دهند دولت روحانی؛ بر آن است که بر مسیر سازش حرکت خود را آغاز نماید و به سوزش ارزش های انقلابی روی آورد!!!!!. آیا این رویکرد خواهد توانست مسیر تعامل سازنده ی روحانی را مسدود سازد؛ مسیری که می تواند هزینه های ملی را کاهش و فواید حاصله را برای آینده ی این مرزو بوم؛ افزایش بخشد.
چند هفته پیش، روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز با انتشار مطلبی به نقل از نخست وزیر عراق، مدعی شد ایران از دولت بغداد درخواست کرده برای از سرگیری روابط ایران و آمریکا میانجی گری نماید. پس از آن بود که وزیر خارجه عراق در اظهاراتی درباره ایران، بار دیگر بر استقبال کشورش از چنین میانجی گری ای خبر داده و برخی نشانه ها مبنی بر حرکت در این مسیر را بیان کرده است.
هوشیار زیباری، وزیر خارجه عراق اظهار داشته بود کشورش آماده است به عنوان پلی میان ایالات متحده و ایران عمل کند و همچنین اعتقاد دارد که رضایت خاطر مجموعه حاکمیتی در ایران از انتخاب حسن روحانی، بدان معناست که ایران برای حل مسأله هسته ای جدی است.
در همین حال خبر آنلاین اعلام کرد سلطان قابوس، پادشاه عمان، قرار است هفته آینده به تهران سفر کند. براساس اخبار غیررسمی، پادشاه عمان در نظر دارد میان مسئولان ایرانی و مقامات آمریکائی برای حل و فصل اختلافات فیمابین میانجی‌گری کند. در همین حال که در خاطره ی تاریخی نه چندان دور ما ایرانیان نقشِ عمان در آزادی سه آمریکایی متهم در ایران؛ به فاصله ی یک سال باقی مانده است؛ و محافل گوناگون خبری بر تلاش برای میانجی گری بین ایران و امریکا توسط عمان برای بار دیگر تاکید دارند، پادشاه عمان هین امروز وارد ایزان شد و مورد استقبال دکتر ظریف قرار گرفت. بی.بی. سی اعلام کرد وی قرار است یه غیر از ملاقات با بزرگانی جون حسن روحانی و آیت الله هاشمی، با مقام معظم رهبری نیز دیدار داده باشد.
این اخبار ، دارای بار معنایی خاص پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و آرایه بندی شکلی و محتوایی جدیدی است که در حوزه ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ اندک اندک به چشم می خورد.
سال ها پیش کارشناسان و متخصصان سیاسی بیان داشتند که حل مسائل بین المللی ایران در حوزه های گوناگون در گرو حل مسایل میان ایران و امریکا است. آمریکا اگرچه در بحران به سر می برد، اما، واقعیت آن است که عطسه ی آمریکا موجب سرماخوردگی شدید اروپا و چین می شود. اکریکا دارای توان معنادار و تعریف شده ای است که در پرتو آن دشمن استراتژیک خود را شناسایی می کند. ایران اولیت استراتژیک آمریکا و چین رقیب استراتژیک آمریکا است؛ و ....
این در حالی است که در بافت متن نظام بین الملل؛ جنگ چهارم جهانی در جریان است. جنگی پنهان که بر حسب مقتضیات تجربه شده در جنگ های سه گانه ی اول، دوم، وسرد؛ در نظام بین الملل قدرت های بزرگ بر آنند که نه تنها هزینه های نبردهای سخت خود را به دیگر کشورهای پیرامونی تحمیل کنند که دریافته اند شایسته تر آن است که هزینه های رودرویی های نرم و ایدئولوژیک خود را نیز به این کشورها منتقل سازند. اکنون نه روسیه، نه اتحادیه اروپا و نه چین؛ هیچکدام داعیه دار پرچمداری آزادی، یا عدالت؛ و یا معنویت نیستند تا در برابر آمریکای مدعی پرچمداری لیبرالیسم قد علم کنند و هزینه های این رودرویی را به ملت های خود تحمیل نمایند. بل؛ کوشش دارند در چارچوب گفتمان امنیت مثبت گستره ای از کوشش های معنادار را برای افزایش قدرت خود با کمترین میزان اصطکاک با قدرت های برتر دیگر فراهم ساخته و در موقعیت های مقتضی با تکیه بر این قدرت فراهم ساخته بتوانند از منافع و امنیت ملی خود؛ پاسداری نمایند.
در این میان است که عقل سلطه گر، و رقابت میانِ اصحابِ قدرت در لایه های اصلی رقایت بین المللی تلاش دارد تا از کشورهای درحالِ توسعه و دارای جایگاه ژئوپلتیک، و ژئواستراتژیک برای چالش برانگیزی بیشتر در برابر رقیب بهره برند و به این ترتیب هزینه های سرعت کاهی برای رقیب؛ و امتیاز گیری در معادلات بین المللی را برای خود بیش از پیش ملحوظ دارندو در همین جا است که هر گونه کاهش تنش میان رقیب قدرتمند جهانی با رقبای چالش برانگیز منطقه ای برای این دسته از رقبا مهم؛ به گونه ای از رفتار و کنش سیاسی منجر می شود که در آن وضع موجود نابسامان میان این دو باقی بماند. چرا که هرگونه گشایش معنادار و متکی بر حل و فصل محترمانه ی مسایل میان این کشورها راه امتیاز گیری و مانور بیشتر رقبای اصلی را مسدود خواهد کرد.
اگر نیک به این نکته بنگریم و مصادیق عملیاتی آن را مورد پروا قرار دهیم در خواهیم یافت که هرگاه در مسئله ی ایران و آمریکا؛ دریچه هایی هرچند کم سو برای حل چالش های موجود به وجود آمده است؛ بیشترین میزان کار شکنی ها از سوی اسراییل و سپس کشورهای رقیب جهانی آمریکا و رقبای منطقه ای ایران رُخ داده است. این مطبوعات صهیونیستیو رسانه های بعضی از کشورهای عربی به همراه تحرکات امنیتی و اطلاعاتی سازمان های تعریف شده ی قدرت های رقیب بوده اند که به میدان آمده اند تا حل و فصل متکی بر احترام متقابل و بازی برد - برد را با چالش جدی روبرو سازند.
در این میان کشورها و دولت هایی هم بوده اند که با نگاه مثبت به موضوع و در همان حال غنیمت شمردن فرصت برای ارتقاء جایگاه خود در معادلات منطقه ای با استفاده از فرصت های حاصل در روابط خود با ایران و امریکا تلاش نموده اند در بافت های موقعیتی فراهم شده، به میانچی گری بپردازند و به حل موضوع در این چارچوب کمک کنند. بر این باورم که این تلاش ها احترام برانگیز است؛ اما، ایران باید بداند که بهترین سیاست آن است که کمترین امتیاز ها به بازیگران دیگر اختصاص یابد و بیشترین بهره ها در سبد بازیگران اصلی ذخیره شود.این پل امتیاز باید برای دو طرف پل بیش از خود پل، حامل امتیاز و آورده باشد.
این سفر و مدیریت بهینه ی آن اولین آوردگاه عملی دستگاه سیاست خارجی دولت تدبیر و امید است که بی تردید و با توجه به سیگنال های موجود از مدافعان و مهاجمانِ تعریف شده ای برخوردار خواهد بود. محافل تعریف شده ای از همین الان متن های معنادار خود را تهیه و برای توپخانه "سازش نُمایی"، خود آماده کرده اند تا نشان دهند دولت روحانی؛ بر آن است که بر مسیر سازش حرکت خود را آغاز نماید و به سوزش ارزش های انقلابی روی آورد!!!!!. آیا این رویکرد خواهد توانست مسیر تعامل سازنده ی روحانی را مسدود سازد؛ مسیری که می تواند هزینه های ملی را کاهش و فواید حاصله را برای آینده ی این مرزو بوم؛ افزایش بخشد.
این مطلب با چارچوب بندی مشابه با تغییراتی در دادنا به تاریخ : ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ - منتشر شده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 310065

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ناشناس A1 ۱۹:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
    4 0
    بسیار جالب بود مخصوصا این نکته که ایران باید بداند که بهترین سیاست آن است که کمترین امتیاز ها به بازیگران دیگر اختصاص یابد و بیشترین بهره ها در سبد بازیگران اصلی ذخیره شود.این پل امتیاز باید برای دو طرف پل بیش از خود پل، حامل امتیاز و آورده باشد.
  • محسن IR ۲۲:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۳
    0 4
    برای دوستی با امریکا لطفن پیرهن عثمان ندوزید. امام خمینی . گفتند : امریکا . شیطان بزرگ .... نگفتن که شرکای منطقه ایی و کسانیکه نمیخاهند ما با امریکا رابطه داشته باشیم. و کارشکنی میکنند. اونا شیطان بزرگ هستند. پس برای امریکا لباس قدیسه به تن نکنید. اینطوری رابطه ایران و امریکا رو در طرف مظلومیت قرار میدید. و در ذهن مخاطب القا میکنید که ببینید :ایجاد این رابطه دشمن دارد. .. پس حتما رابطه ما با امریکا به نفع ماست . که خیلیها نمیخان این رابطه شکل بگیره.... اینجور نوشتن اشتباهه
  • حميد IR ۰۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۴
    1 0
    آمريكا در بحران به سر ميبرد يعني چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    • طه A1 ۱۵:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۷
      1 0
      یعنی تو نمی فهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • حامد A1 ۰۳:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۴
    3 3
    «آمریکا اگرچه در بحران به سر می برد، اما...». چی شد؟ نفهمیدم. آمریکا در بحران به سر میبره؟ حتما ما هم در آسایش و رفاه به سر میبریم دیگه!؟
    • بی نام IR ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۰۵
      4 2
      وجدانا آدم کل متن را میخونه کیف میکنه که خوب خدارا شکر تفکرات داره معقول میشه و تمام جوانب در نظر گرفته میشه.... بعدش میاد نظر امثال شما را میخونه حالش گرفته میشه....
  • افشار IR ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۳
    1 1
    مطلب مهم و جالبي بود اما از يك نكته غافل مانده است و آن نكته اينست كه ابر سوداگران داخلي كه به لطف سياستهاي آمريكا ستيزي يكشبه بدون هيچ زحمتي به سودهاي 200 و 300 و..... درصدي مي رسند و توپخانه هاي ذكر شده در اين مقاله را در دست دارند، بيشترين سهم را در اين ميانه ايفا مي كنند و بايد اول از همه فكري بحال فروگرفتن اين جماعت كرد كه اكنون ديگر نه دين مي شناسند و نه انقلاب و نه نظام و فقط سر آن دارند تا ايران را همواره مانند دولت هشت ساله پيشين ببينند و به قيمت درد و رنج مردم حسابهاي بانكي بي حساب و كتاب خود را افزون كنند.