از روزی که بحث حضور آقای روحانی در سازمان ملل مطرح شد اهمیت این سفر بطور بی سابقه ای تحت تاثیر مسائل حاشیه ای آن قرار گرفت. به نحوی که بسیاری از این سفر به عنوان رفتن به آمریکا یاد میکردند تا سازمان ملل. خب کاملا مشخص است منظور از آمریکا چیست؟به تبع این فضا بطور طبیعی فاز دومی کلید خورد و آن دیدار احتمالی آقایان روحانی و اوباما بود که همه از آن یاد میکردند. آنهم در یک راهرور،هنگام ناهار،تو پارکینگ ،کنار کافی شاپ ،سر پیچ اول و.. البته به صورت کاملا تصادفی!!! به نحوی که هیچیک نمیدانند کی پشت دیوار قایم شده است!.با این تصور همه میگفتند آقای روحانی قصد سفر به آمریکا را دارد تا تصادفی با اوباما روبرو شود و ایشان هم به آقای روحانی بگوید"سلام آقای رئیس جمهور شما کجا اینجا کجا".!؟ از فردا هم روابط دو کشور هم میشود گل و بلبل.
ببینید ،بیایید قدری واقع بین باشیم و از این فضا توهمی بیرون بیاییم و مسایل راهمانگونه که هستند مشاهده کنیم.تا الان و این ساعت این ملاقات و احوال پرسی اتفاق نیافتاده و بعید است رودر روئی که قرار بود یکهویی باشد به سمت تصمیمی و درخواستی سوق پیدا کند.تازه ملاقاتی صورت نگرفت، هیچ، پای صحبت یکدیگر هم ننشستند.
اما واقع بینی کجاست؟شما بهتر میدانید نه آن ملاقات الزاما میتوانست نقطه پایانی بر پایان خصومت ها (با دلیل یا بی دلیل بحث دیگریست) باشد ونه عدم حضور این دو هنگام سخنرانی یکدیگر نشان تداوم کینه و دشمنی.ابدا اینگونه نیست، کما اینکه طرفین(نمایندگان دولتها) در فضایی کاملا طبیعی و بارعایت ادب و احترام نشستند و به سخنان هم گوش دادند . نفس این کار در شرایط کنونی که فضا غبار آلود است بسیار مهم ،قابل تامل و دارای ارزش سیاسی در حد بالایی است.
لطفا اشتباه نکنید و موضوع را به مقایسه رفتار آقایان کلینتون و خاتمی نکشانید .اوضاع امروز و از همه مهمتر وضعیت ایران و آنچه آقای روحانی از تحلیل شرایط کشور و منطقه در سخنانشان به آن اشاره کردند بسیار متفاوت تر از آن زمان است . لذا صرف نشستن نمایندگان ارشد دو کشور پای سخنان یکدیگر جدای از رعایت آداب دیپلماتیکی به خودی خود و به طور طبیعی نشان داد و ثابت کرد این دوکشور در پس همه سوءتفاهم های ایجاد شده و مسایل سالهای اخیر(به ویژه بعداز صدور ورق پاره های تحریم!!!!!!)میتوانند سخنان یکدیگر را با مدارا گوش کنند. بدون آنکه توهینی بشنوند،سخن نامربوطی جاری یا ذهنیتی ایجاد کنند که کسی پس از آن جرات نکند مثلا با مقامات سیاسی تهران تماسی بگیرد. دلیل واضح ، صف طولاتی ملاقات کنندگان آقای روحانی در نیویورک است. آنهم شامل رهبران و مقامات ارشد اروپایی و آسیایی که خیلی از آنها چهره مقامات ایرانی را فراموش کرده بودند. بد نیست از این زاویه به موضوع نگاه کنید.
حالا ملاقاتی صورت نگرفت زمین به آسمان رسید؟ ،وقت هست خوبش هم هست . دنیای دیپلماسی دنیای صبر و بردباری است.اهمیت مناسبات ایران و ایالات متحده به قدری حساس وپر اهمیت است که نباید آنرا تا حد یک ملاقات کافی شاپی تنزیل و کم اهمیت جلوه داد.ضمنا یک نکته را فراموش نکنید. ملاقاتی صورت نگرفت، حرف و حدیثی ردو بدل نشد، یک عده در اینجا 10 روز است خواب به چشم خود و دیگران حرام کردند و قیصریه ها به آتش کشیدند که چی؟ میگویند آقای روحانی میخواهد با آقای اوباما رودر شود.
نمیگویم آقای روحانی و آقای ظریف و دستگاه دیپلماسی از این غبار پراکنی ها واهمه دارند. خیر"بالاخره کسی که سالهای طولانی سکان امنیت ملی را در دست داشته لابد کارش را بلد است وخود بهتر میداند چگونه وکی وکجا غبار زدایی کند، امااین را هم به خاطر بسپاریم برای چیزی باید هزینه کرد که ارزش دائمی و پایدار داشته باشد.ارزشی مانند مذاکرات1+5که قرار است با فضایی کاملا متفاوت و حسن نیتی به زودی آغاز شود.مذاکره ای که همه هستند آنهم در سطح وزرای خارجه. شخصا معتقدم سفر آقای روحانی به نیویورک و آنچه در سازمان ملل اتفاق افتاد دست آورد بسیار مهمی بود. شما اینطور فکر نمیکنید؟

سفر آقای روحانی به سازمان ملل بیش از آنچه تصور میشد با حاشیه و حرف و حدیث همراه شد. از علت سفر تا موضوع ملاقات با آقای اوباما. اما فکر میکنم هیچ اتفاق خاصی ناشی از عدم ملاقات این دو رخ نداده و سفری کاملا خوب و با دست آورد بوده است
کد خبر 314656
نظر شما