دکتر سیدعلیرضا بهشتی، فرزند شهید بهشتی در گفت و گو با شفقنا درباره نقل قول هایی که از او در شبکه های اجتماعی رایج شده مبنی بر اینکه شهید بهشتی با برگزاری مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) موافق نبود و اندیشه واقعی شهید بهشتی درباره نهضت امام حسین اظهارنظر کرده است.
نکات مهم این گفت وگو را در ادامه می خوانید:
* برای شهید بهشتی که یک مصلح بود و دغدغه اصلاح جامعه پیرامونش، سراسر کارنامه سی ساله فعالیت اجتماعی اش را پوشش می دهد، خط مشی انتخاب شده از سوی امام حسین (ع) در راه اصلاح جامعه و نیز تاکتیک های هوشمندانه ای که اتخاذ کرده، به مثابه درس های شیوه رهبری حرکت مصلحانه است. با توجه به آنچه شهید بهشتی در این زمینه نوشته و گفته است، شاید بتوانم بگویم این که جنبش اعتراضی حسینی در عین حفظ صلابت و استواری، هیچگاه جهت کلی خود در فراهم ساختن زمینه برای ساخته شدن انسان ها را از یاد نمی برد، یا به تعبیر دیگر، این که نهضت عاشورا، انسان محوری خود را در هیچ یک از فراز و نشیب هایی که طی می کند فراموش نمی کند، آموزنده ترین نکات مورد توجه اوست.
* درباره نقل قولی که اخیرا در فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی در حال بازنشر است، آنچه من گفتم این است که شهید بهشتی از این که در گرامیداشت شهادت امام حسین(ع)، جهت گیری عزاداری ها از فهم فلسفه قیام امام دور افتاده و به مناسک پرشور و احساسات اما خالی از آگاهی بخشی نسبت به اهداف نهضت کربلا محدود شده است، نگران بود و به همین جهت، نه خودشان به مجالس عزاداری رایج می رفتند و نه ما را به چنین مجالسی می بردند. ایشان معمولا در خانه می ماندند و به کارهای مطالعاتی خود می پرداختند.
* شهید بهشتی دل نگران غلبه مناسک دین بر روح دین بود و تاریخ هم نشان می دهد که هرگاه در هر دینی این اتفاق افتاد، آن دین کارایی خود به عنوان مکتب راهنمای عمل را از دست می دهد و بازیچه دکانداری دین فروشان می شود. مگر در زمان خود امام حسین (ع) به غیر از این بود؟ اصلا مگر امام قیام نکرد تا دین جدش را که به انحراف کشیده شده بود احیاء کند؟ مگر امام در سخنان خود در منی که در ایام حج سال پیش از سال حرکت به کربلا خطاب به صحابه و تابعین آنها را مورد سرزنش قرار نمی دهد که چرا منبرها را به آخوندهای درباری واگذار کرده اید و در مقابل تحریف دین پیامبر (ص) سکوت پیشه کرده اید؟
* شهید بهشتی، در عین حال که از منتقدان می خواهد در برخورد با عزاداری هایی که صرفا با شور درآمیخته اما از شعور تهی گشته روشی مناسب، معتدل و سازنده در پیش گیرند، نسبت به این گونه عزاداری ها منتقد بود. در مورد عزاداری هایی که دکانداری دینی بود، انتقادات شهید بهشتی صراحت بیشتری داشت. باید مراقب بود که روح عزاداری ها با آگاهی بخشی نسبت به فلسفه نهضت حسینی حفظ شود، وگرنه جولانگاه جاهلانی می شود که حیاتشان در گرو عوام فریبی است. خطر زمانی پیش می آید که سایه مرثیه خوانان کم اطلاع که حاضرند برای بازارگرمی به هر وسیله ای متوسل شوند بر حضور عالمان آگاهی که تنها با تکیه بر مستندات تاریخی تصدیق شده و با الهام از معارف قرآنی سخن می گویند بر مجالس عزاداری سنگین تر شود.
* در پاسخ به اینکه شهید بهشتی به عاشورا نگاهی عرفانی داشت یا نگاهی سیاسی؟، من اظهار نظر صریحی در این مورد از ایشان ندیده ام، اما به یاد دارم که هر دو نظر را قابل مطالعه و برای هر یک نقاط ضعف و قوتی بر می شمردند. توجه به یک نکته مهم در دستگاه فکری شهید بهشتی ضروری است و آن این که او عرفان را در میدان عمل متجلی می دید. شاید این بتواند به عنوان نقطه شروعی برای پاسخ یابی به این سؤال باشد.
/6262
نظر شما