دکتر فرامرز رفیعپور ،استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی و دارای دکترای علوم اجتماعی است. وی که استادمدعو دانشگاه ویسکانسین ـ مدیسون (آمریکا) بوده است،این مقاله را در اختیار بخش اندیشه سایت خبرآنلاین قرار داده است.
ما در نظام سنتیمان چیزی به نام «محله» داشته و داریم که دارای کارکردهای بسیار مهم اجتماعی بوده و هنوز هم (هرچند کمتر) میباشد. در هر محله سنتی ما چند مرکز تجمع گروهی داشتهایم که برخی از آنها هنوز وجود دارند. مسجد و حسینیه، قهوهخانه، زورخانه، «سرکوچه»... محله کارکردهای مهمی داشت و هنوز هم دارد. لذا ذیلاً به برخی از عناصر آن اشاره میشود.
«هیأت» در «محله» و سازماندهی «دسته سینهزنی»
مهمترین گروه و فعالیت گروهی هر محله که هنوز هم پابرجا است، هیأت است. این هیأت دارای تمام خصوصیات یک گروه اجتماعی کامل است. یعنی آنها دارای نظام تقسیم کار و تفکیک نقشهای دقیق و درونی شده هستند. با اینکه خوانندگان ایرانی خود تجربه کافی در این زمینه دارند و تشریح هیأت و کارکرد آن بیشتر برای خوانندگان خارجی انجام میگیرد، اما از نظر جامعهشناسی مناسب به نظر میرسد که ما یک بار با وقوف و دقت بیشتری به این مسأله نگاه کنیم:
در ایام محرم و بالاخص در روزهای تاسوعا و عاشورا، همه دقیقاً میدانند که کی (چه شخصی) باید آشپزی کند،کی پول غذا را میدهد، کی غذا را توزیع میکند،کی چای تهیه میکند، کی روحانی را دعوت میکند، کی مجلس را تزیین میکند، کی دسته را راه میاندازد، کی میکروفون و وسایل برقی و کی چراغ زنبوری را سازماندهی میکند، کی نوحه میخواند و کی نظم دسته را بهعهده میگیرد. الی آخر.
وقتی مراسم سوگواری شروع میشود، «دسته» دارای سازماندهی خاصی است.
1ـ «دسته» از چند قسمت تشکیل شده است. مردها در جلو، بدرقهکنندگان از جمله زنها در عقب.
2ـ هر دسته علاوه بر پرچم مخصوص خود که عموماً بر روی آن نام هیأت نوشته شدهاست، دارای «علم» و پرچمهای سنگین (با ورقه فولاد زیاد و پرهای رنگین) خاص خود است که افراد معمولاً قوی محله (گاه نیز برای نمایش قدرت بدنی) آن را حمل میکنند و لذا خود را از گروه و محله دیگر متمایز میکند.
3ـ اکثریت تقریباً بدون استثناء افراد، لباس سیاه و لذا یکرنگ به تن دارند. (uniformity) .
4ـ سینه زنها خود از دو گروه تشکیل و هر گروه با یک پرچم، (دارای دو دسته چوبی که توسط دو نفر حمل میشود)، مشخص و از یکدیگر با فاصله 3 تا 5 متر نگه داشته میشون.
5ـ در گروه سینه زنها یک مداح وجود دارد (با نقش رهبر سازماندهنده دسته) که یک بیت شعر مذهبی را با آهنگ احساساتبرانگیزمیخواند و سپس گروه اول سینهزنها مصراع اول آن را و گروه دوم سینهزنها مصراع دوم بیت را تکرار میکنند و همراه با آن بهطور ریتمیک سینه میزنند. (= موسیقی گروه یا سرود همراه با کنش متقابل).
شدت ضربات سینهزنی که خود علامت و معرف میزان برانگیخته شدن احساسات جمعی است، بستگی به عوامل مختلف دارد. اما به غیر از احساسات غمانگیز مذهبی، عموماً چند عامل دیگر نیز در آن مؤثر به نظر میرسند.
الف: تعداد شرکتکنندگان، هرچه که تعداد شرکتکنندگان در دسته بیشتر باشد، فعالیت آنها بیشتر میشود. (م.ش.رفیعپور 1375 و Collins,1975Gordon,1985:139)
ب: نزدیک شدن یک دسته دیگر (گروه رقیب)
ج: نزدیک شدن به یک محله و افراد مشاهدهکننده، مخصوصاً حضور دخترهای باحجاب محله،غرور جوانان سینهزن را برانگیته و آنان را به فعالیت بیشتر و نمایش تواناییهای خود وامیدارد.
6ـ زنجیرزنها نیز گرچه لباس سیاه بر تن دارند اما آنها در چند وجه از سینهزنها متمایز میشوند و بر زیبایی دسته میافزایند.
الف: عموماً داشتن یک پیشبند سیاه،
ب: آراستگی جمع زنجیرزنان در دو خط پشت سر هم،
ج: عموماً رعایت قد زنجیرزنان (بزرگترها اول و بچهها اواخر خط)
د: حرکت و زدن همشکل زنجیرها با وجود ریتمها و حرکتهای مختلف،
هـ: حرکت و چرخشهای بدنی همشکل زنجیرزنها.
بدین ترتیب آنها همچون لشگری آراسته و منظم و سازمانیافته بر ابهت دسته میافزایند.
7ـ عموماً در فاصله بین زنجیرزنها و سینهزنها، مداحان و سنجزنان حرکت میکنند. مداحان متبحرانه و متخصصانه با اشعار و آهنگهای احساسبرانگیز بر شور و احساسات دسته میافزایند و موفقیت خود را در همین میزان برانگیختن احساس میبینند و لذا با تمام وجود و احساس، همّ خود را بر این میگذارند. سنجزنان جوان نیز با صدای بلند و سه ضربهای سنج، عموماً در هنگام خاموشی دسته برای حفظ ریتم، نظم و عظمت دسته میکشند.
8ـ افراد گلابزن و سقاها نیز با نیت عبادت الهی، در پذیرایی از تماشاکنندگان فعالند.
9ـ زنان با کودکان در پشت دسته حرکت میکنند و آن را به عنوان یک عبادت میدانند و از این طریق سخت تحت تأثیر احساسی قرار میگیرند. بدین ترتیب احساسات جمعی سریعاً بین همه حضار تقویت، تکثیر و همهگیر میشود و یک گروه منسجم را به وجود میآورد. (م.ش. رفیعپور 1375 و Gordon1985:140)
اهالی محله مجاور بالاخص خانمها که از پیر و جوان به تماشای دسته میآیند و همچنین حضار در حسینیه، سینهزنان و زنجیرزنان را در «هنرنمایی» بیشتر ترغیب میکنند. آنها با ضربههای محکمتر و مرتبتر با صداهای هماهنگتر و بلندتر و با غرور بیشتر تواناییهای خود را به نمایش میگذارند. از این طریق یک نوع رقابت و مقایسه (مانند شرکت در یک مسابقه دوستانه ورزشی) به وجود میآید که همچون یک گروه غریبه یا دشمن مشترک در تحکیم همبستگی هیأتها در حد سازنده و نه مخرب بسیار مؤثر است.
حالا بعد از کسب این اطلاعات است که نویسنده درک میکند که چرا در زمان کودکیاش بسیاری از هممحلههای یهودی وی،با تماشای این مراسم، عمیقاً گریه میکردند. گرچه برخی از اقوامشان آنها را از تماشا منع مینمودند و همچنین چرا عده قابل توجهی از یهودیان مسلمان میشدند.
همچنین در اردیبهشت سال 1377 در شهرک غرب (فاز 2) یک وضعیت جالبی در این زمینه قابل مشاهده بود. در مسجد جدیدالتأسیس الزهرا،هیأت امنای مسجد کوشش و تمایل زیادی به جذب جوانان (مدرن) این محله داشت، اما کمترین آثاری از موفیت به چشم نمیخورد. حتی جوانانی از این گروه مدرن که در منزل نماز میخواندند به مسجد نمیآمدند تحت این شرایط در دهه اول محرم این سال در نار این مسجد (بدون ارتباط با آن)، جوانانی ه در روزهای عادی بیشتر به عنوان جوانان مدرن طبقهبندی میشدند یک تکیه بپا کردند. اول کسی این تکیه را جدی تلقی نمیکرد اما در شبها و روزهای تاسوعا و عاشورا صدای مداحی زیبا با ریتمهای منظم سینه و زنجیر و سنج آنچنان جلب توجه میکرد که کمکم اکثر افراد از مسجدروها تا غیرمسجدروهای مدرن را به خود جذب کرد. دسته تشکیل شده بود از همان جوانهای مدرن، مداح و سنجزنان نیز از همان تیپ بودند. در کنار دسته همه گونه افراد بالاخص تعداد بسیار زیادی از زن و مرد و دختران جوان مدرن با لباسهای مد روز اما با رعایت مرزهای اخلاقی مذهبی، البته تا حدی که خودشان آن مرزها را تشخیص میدادند. این مشاهده نشان داد که پتانسیل تمایلات مذهبی در بین جوانان مدرن ما نیز بسیار زیاد است اما روشهای متناسب جدیدی برای جذب آنها لازم است و روشهای تاکنون عمل شده، آن کارکرد لازم را ندارند.
نظر شما