فهیمه حسنمیری: آماری که درباره اعتیاد زنان مطرح شد نشان میداد سهم آنها به 10 درصد کل معتادان رسیده و افزایش دوبرابری داشته است. درباره این عدد و رقمهای نگرانکننده با فرید براتیسده، مدیرکل سابق دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد بهزیستی گفتوگو کردیم.
راجع به دو برابر شدن اعتیاد زنان هشدار داده میشود. شما زمانی مسئولیت دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی را به عهده داشتید، با توجه به این که از نزدیک در جریان بحث اعتیاد زنان بودید، این آمار را چطور ارزیابی میکنید؟
بله این آمار درست است. مقایسهای بین نرخی که تا چند سال گذشته از مصرف مواد در زنان وجود داشت و نرخی که سال گذشته به دست آمد انجام شد و دو برابر شدن اعتیاد زنان به دست آمد. البته این را هم باید در نظر گرفت که به دلیل حساسیتهایی که در جامعه ما وجود دارد همچنان میزان اعتیاد زنان در جامعه کم است و حتی با چنین رشدی، باز هم درصد کمی از معتادان جامعه را زنان تشکیل میدهند و در گروههای با ریسک خطر کم هستند؛ اما در عین حال باید این رشد را جدی گرفت و برای کاهش آن برنامهریزی کرد.
این رشد دو برابری ناشی از چه مواردی بوده است؟
این رشد ناگهانی نبوده و در سالهای مختلف اتفاق افتاده است. در سالهای اخیر الگو و تبلیغاتی که درباره مواد مخدر وجود دارد باعث رشد میزان اعتیاد و به ویژه در زنان زیاد شود. در این سالها مواد محرک وارد عرصه شده و گفته میشود که اعتیادآور نیستند، موجب کاهش اشتها میشوند، حافظه را تقویت میکنند یا مواردی از این قبیل که همه اینها باعث شده افراد بیشتر به سمت آنها گرایش پیدا کنند. این اقدامات در مراکزی که بیشتر محل تجمع زنان هم است صورت میگیرد مانند باشگاههای ورزشی یا آرایشگاهها و بنابراین دسترسی آنها را به این گونه مواد آسانتر میکند. در عین حال درباره اعتیاد زنان باید به مسائلی که زنان در جامعه با آن مواجهند هم اشاره کرد و این که نگاهی که به آنها وجود دارد باعث شده این میزان رشد به وجود بیاید.
منظورتان از نوع نگاهی که به آنها وجود دارد چیست؟
این که احساس میکنند جدی گرفته نمیشوند، در خانواده یا در جامعه با محدودیتهایی مواجهند، نابرابریهایی وجود دارد که آنها را از دسترسی به خواستههایشان محروم میکند و در بحث تحصیل و اشتغال با مشکلاتی مواجهند. درست است که این مسائل توجیهی برای رفتن به سمت اعتیاد محسوب نمیشود و نوعی خودتخریبی است اما تمام اینها را میتوان جزو علل انواع آسیبهای اجتماعی مطرح کرد و میتوان گفت محرومیتها میتواند افراد را آسیبپذیرتر کند که در اینجا زنان منظور ما هستند. در عین حال باید این را هم اضافه کنم که در تحقیقاتی که درباره نرخ شیوع اختلالات روانی صورت میگیرد، نرخ بروز مشکلات روانی در زنان بیشتر از مردان است. حالا اگر به دلایل مختلف برای کنترل علائم روانشناختی مراجعه نکنند ممکن است به سمت مصرف مواد مخدر بروند.
مشکلاتی که درباره درمان آنها وجود دارد چقدر مانع ترک اعتیاد زنان میشود؟
بعد از اعتیاد هم مسالهای که وجود دارد درمان است و میبینیم که زنان به دلایل گوناگون کمتر از مردان برای درمان اعتیادشان مراجعه میکنند. با وجود این که این مواد تاثیر بیشتری روی زنان میگذارد تا مردان، اما انگ اعتیاد زنانه باعث میشود آن را پنهان کنند و به قدری این کار طول میکشد که دیگر مجال کمی برای درمان و بازگشت به زندگی سالم برایشان باقی میماند.
امکانات و خدمات کافی هست که زنان معتاد بخواهند برای درمان مراجعه کنند؟ تعداد کمپها و کلینیکها هم با این میزان رشد اعتیاد، رشد پیدا کرده است؟
در بیشتر استانها این خدمات وجود دارد اما باید در تمام استانها امکاناتی ایجاد شود و مراکز درمان سرپایی یا کلینیکها و اقامتگاههای ویژه زنان تهیه شود. به نظر من باید به مراکز ترک اعتیاد برای زنان اضافه شود. در عین حال باید خانوادهها را هم آگاه کرد که با این افراد همراهی کنند و کار دیگری هم که باید صورت بگیرد این است که از خانواده افراد معتاد حمایت شود. بسیاری از زنان به دلیل این که نمیدانند در طول مدتی که برای ترک اعتیادشان اقدام میکنند چه بر سر فرزندشان میآید اصلا ترجیح میدهند مراجعه نکنند.
آماری هم وجود دارد که چه تعداد از زنان در اثر اعتیاد یکی از اعضای خانوادهشان معتاد شدهاند؟
آمار دقیقی در این زمینه نیست اما آنچه مشاهده میشود این است که بخش زیادی از زنان مصرفکننده یکی از اعضای مذکر خانوادهشان به اعتیاد دچار بوده است، یعنی همسر، پدر یا برادرشان معتاد بوده و این مصرف مواد در آنها از بافتهای خانوادهشان و تحت تاثیر یا اجبار آنها شروع شده است.
برای پیشگیری چه کارهایی میتوان انجام داد؟
به نظر من باید هم آموزش و پرورش وارد کار شود و هم کار رسانهای صورت بگیرد. خوشبختانه در کشور ما زنان هنوز جزو گروههای کمخطر هستند و تنها 10 درصد معتادان را تشکیل میدهند یعنی باید از 90 درصد ظرفیت این جامعه سالم کمک گرفت. باید کاری کرد که زنان خودشان وارد عرصه مبارزه با مواد مخدر شوند به عنوان مثال این که در حرکتی مردمی، نهضت زنان در مقابله با اعتیاد فعال شود که در کشور ما جایش خالی است. ما خط ملی اعتیاد را که داریم و اعضای خانوادهها با آن تماس میگیرند. در آخرین آمار مشاهده شد که 90 درصد تماسگیرندگان زنان بودهاند؛ زنانی که یا مادر بودهاند، یا همسر یا خواهر افراد معتاد؛ بنابراین به نظر میرسد میتوان یک نهضت زنان علیه مواد مخدر تشکیل داد.
45234
نظر شما