با توجه به نقش محوری که آموزش های فنی و حرفه ای در تربیت نیروهای جویای کار و نیز توسعه مهارت های بزرگسالان بر عهده دارد، شاهد هستیم که در بسیاری از این کشورها نقش این قبیل آموزش ها به حاشیه رفته است و کمتر مورد توجه قرار می گیرد. در حال حاضر بحران های اقتصادی شرایط جدیدی را به وجود آورده است.
مرکز پژوهش های مجلس اخیرا گزارشی پیرامون یادگیری مشاغل ارائه داده است. در این گزارش آمده است، بی تردید تربیت نیروهای آماده برای بخش اشتغال کشور می تواند این امکان را فراهم کند تا بتوان به نوعی راه حل های برای این بحران های اقتصادی پیدا کرد. سرمایه گذاری عمومی در بخش آموزش و تربیت حرفه ای اولیه می تواند بازخوردهای اقتصادی مناسبی به ارمغان بیاورد. در کنار مهارت های ضروری شغلی، هنرجویان در آموزش و تربیت حرفه ای نیاز به شایستگی های وسیع تری برای حفظ توسعه حرفه ای دارند. در زمینه برآورده شدن این نیازها باید خواست ها و نیازهای کارفرمایان در کنار اولویت های دانش آموزان توجه ویژه ای صورت بگیرد.
برای اینکه بتوان نیروی کار حرفه ای تربیت کرد و در اختیار بازار کار و کارفرمایان قرار داد، نیازمند معلمان و دبیران کارآزموده در این بخش هستیم. نیروهای که بتوانند دانش آموزان را به خوبی با مهارت های مورد نیاز بازار کار آشنا بکنند. در کنار حضور معلمان حرفه ای این نیاز هم احساس می شود که دانش آموزان در محیط های حرفه ای به کار بپردازند. در حالی که برنامه های باکیفیت آموزشی می تواند این امکان را فراهم کند تا فضای رقابتی ایجاد شود اما متاسفانه شاهد هستیم که بسیاری از این برنامه ها فاقد کیفیت لازم هستند ونیاز بازار کار را تامین نمی کند. برای اینکه بتوانیم بین یادگیرها و نیازهای مشاغل یک پل ارتباطی ایجاد بکنیم، می بایست در اصطلاحات مربوط به این بخش تغییراتی ایجاد بکنیم. این تغییر در اصطلاحات سبب می شود که آموزش های حرفه ای اولیه را برای جوانان به گونه ای فراهم بکنیم که پاسخ بهتری به نیازهای بازار کار بدهد. برنامه های آموزشی باید به سمتی بروند تا نیازهای کارفرمایان را که به سرعت در حال تغییر است را پوشش دهند. در کنار حضور معلمان حرفه ای که به کار تدریس و آموزش مشغول هستند، باید یک راهنمایی حرفه ای در مورد مشاغل در کنار جوانان طالب یادگیری وجود داشته باشد تا بازار کار را برای این افراد بخوبی ترسیم کند و در زمینه مسیرهای توسعه حرفه ای و پیشرفت تحصیلی به این افراد اطلاعات مفیدی ارائه بدهد. حضور این راهنماییان حرفه ای در کنار دانش آموزان سبب می شود تا مهارت های مورد نیاز با توجه به نیازهای آینده بازار کار تنظیم شود نه بر اساس نیازهای گذشته. در این میان جا دارد تا به نقش دولت در بحث آموزش های اولیه و پایه اشاره شود. دولت باید آموزش های پایه را در دستور کار قرار دهد و آموزش های خاص را به کارفرمایان واگذار کند تا آن ها در این زمینه سرمایه گذاری کنند. اگر دولت به کلی خود را از بحث آموزش کنار بکشد این احتمال وجود دارد که کارفرمایان به برنامه های مشخصی در زمینه آموزش های قابل انتقال برای کارمندان خود فراهم نکنند. حضور دولت در بخش آموزش می تواند سبب بازخوردهای خوبی در این زمینه در سطح کشور شود. در پایان این طور می توان نتیجه گیری کرد که دولت ها باید علاوه بر ایجاد شغل و حرفه در سطح جامعه به این نکته هم توجه داشته باشند که بخشی از انرژی خود را به تربیت نیروهای متخصص در بازار کار اختصاص دهند. زیرا اجاد شغل بدون تربیت نیروکار متخصص بی معنی خواهد بود.
39222
نظر شما