قمر فلاح می‌گوید راه‌حل‌هایی که در شهر در نظر گرفته می‌شود بیشتر معطوف به کارهای عمرانی است و از فرهنگ‌سازی غفلت می‌شود.

زیرگذر چهارراه ولیعصر به موضوع داغ این روزهای پایتخت‌نشینان تبدیل شده است؛ فوایدی که این زیرگذر دارد از یک طرف و عبور مردم از بین نرده‌ها در این تقاطع و صحنه‌های نازیبایی که در چهارراه ولیعصر ایجاد شده و از طرف دیگر. بعد از این که معاون فنی و عمرانی شهرداری منطقه 6 اعلام کرد که پیش‌بینی می‌کرده‌اند مردم از بین نرده‌های این چهارراه رد شوند و برای همین بین آنها را باز گذاشته‌اند، حالا سردار حسین رحیمی خبر داده که قرار است محل‌هایی که امکان عبور عابران از خیابان بود، مسدود و حتی در صورت لزوم دوبله شود. او همچنین خبر داده که در‌های شیشه‌ای به ایستگاه اتوبوس‌های تندرو هم مسدود می‌شود تا عبور از تقاطع امکان‌پذیر نباشد.

درباره این اتفاقات، نظر دکتر قمر فلاح، جامعه‌شناس شهری را پرسیدیم. این پژوهشگر که می‌گوید نرده و دیوار درست کردن در سطح شهر یعنی زندان و به این معنی است که ما دستور می‌دهیم و شما اجرا کنید، تاکید می‌کند: جای خالی احترام به مردم در اینگونه کارها احساس می‌شود.

 به نظر شما اجبارهایی که در امور شهری در نظر گرفته می‌شود مثل حصار کشیدن برای رد نشدن مردم از خیابان، می‌تواند آن را به فرهنگ تبدیل کند و باعث شود مردم فقط از پل‌های عابر پیاده یا زیرگذرها عبور کنند نه از وسط خیابان؟

به نظر من اگر می‌خواهیم موضوعی را به فرهنگ تبدیل کنیم باید روی آموزش تمرکز کنیم در حالی که می‌بینیم موردی که از آن غفلت می‌شود آموزش و تکرار است و تصور می‌شود هر جایی که مردم را به انجام کاری اجبار کنند، این کار برایشان به صورت یک فرهنگ درمی‌آید. به عنوان مثال درباره همین زیرگذر چهارراه ولیعصر، تصور کنیم مردم مجبور شوند از خیابان عبور کنند، از بقیه چهارراه‌ها و چراغ‌قرمزها و خط‌کشی‌های عابر پیاده چطور؟ در همه جا می‌توان حصارکشی کرد که مردم رد نشوند؟ نه تنها درمورد این زیرگذر بلکه درمورد سایر کارهایی که در شهر انجام می‌شود، اینطور به نظر می‌رسد که راه‌حل‌ها بیشتر معطوف به کارهای عمرانی است و مشکل را می‌خواهند صرفا با سرمایه‌گذاری حل کنند و از فرهنگ‌سازی غافلند.

اما به این هم اشاره می‌کنند که گاهی اجبار می‌تواند فرهنگ‌سازی کند مثل بستن کمربند ایمنی.

درباره مسائل شهروندی، از آشغال ریختن گرفته تا عبور از خط قرمز و تعرض موتورسیکلت‌ها به پیاده‌رو آنچه باید مد نظر قرار بگیرد بحث آموزش و فرهنگ‌سازی است نه این که مدام قانون بگذاریم یا این که آنها چاره‌ای به جز انجام آن نداشته باشند. اگر مردم به نتیجه رسیده باشند که لازم است کاری را انجام دهند در هر شرایطی هم که باشند خودشان را موظف به انجام آن کار می‌کنند در غیر این صورت به محض این که آن قانون برداشته شود مردم دیگر آن کار را نمی‌کنند. مثل همان فیلمی که بعد از زلزله ژاپن منتشر شد و دیدیم حتی در آن شرایط مردم پشت خط عابر پیاده می‌ایستند اما درباره همین مثال کمربند ایمنی در کشورمان که گفته می‌شود جریمه در نظر گرفته شد و مردم مجبور شدند این کار را انجام دهند و حالا به فرهنگ تبدیل شده است، باید دید اگر جریمه برداشته شود هم مردم این کار را انجام می‌دهند؟

یعنی این اعتماد وجود ندارد که این قوانین به نفع خودشان است و به محض برداشتن جریمه و اجبار، دیگر خودشان را موظف به رعایت آن نمی‌دانند؟

اینجا مردم دور زدن از قانون را یاد گرفته‌اند و آن را نوعی زرنگی می‌دانند به این دلیل که اعتماد اجتماعی و سرمایه اجتماعی در ایران پایین است.

خب این اعتماد اجتماعی از کجا می‌آید؟

مردم و مسئولان در بسیاری از موارد با یکدیگر در تعامل نیستند. افراد جامعه از تصمیماتی که گرفته می‌شود دور هستند و نظر آنها خواسته نمی‌شود بنابراین مشارکت فعالی در تصمیمات گرفته شده انجام نمی‌دهند. درباره قوانین و مقرراتی که وضع می‌شود چقدر نظر مردم پرسیده می‌شود؟ چقدر از آنها در انجام کارها مشارکت خواسته می‌شود؟ اعتماد از احترام می‌آید. اگر زیربنا احترام باشد و مردم خودشان را بیگانه احساس نکنند و به آنها فرصت ابراز عقیده و نظر در تصمیم‌گیری‌ها داده شود آنها خودشان در اجرای آن تصمیم‌ها همکاری می‌کنند و نیازی به زور و اجبار نیست اما در همین پروژه زیرگذر جای احترام به مردم کجاست؟ نرده و دیوار درست کردن یعنی زندان، یعنی ما دستور می‌دهیم و شما اجرا کنید و طبیعی است که افراد چندان خودشان را به اجرای آن پایبند ندانند.

به جای این اجبارها چه کاری می‌توان کرد؟

آنچه در این تصمیم‌گیری‌ها مغفول می‌ماند بحث آموزش و نظارت شهروندی است. دوست دارند هزینه‌های کلان انجام دهند ولی از این غافلند که کارهایی که انجام می‌گیرد باید در راستای این باشد که هر شهروند خودش چشم ناظر خودش باشد. در کنار کارهای عمرانی، خوب است که شهرداری و نهادهای مختلف در بخش آموزش و پرورش و رسانه‌ها هم هزینه کنند. الان در آموزش و پرورش و کتاب‌های درسی جای خالی آموزش فرهنگ شهرنشینی احساس می‌شود در حالی که اگر از کودکی این مسائل در افراد نهادینه شود در بزرگسالی با بسیاری از هنجارشکنی‌ها مواجه نیستیم.


301234

کد خبر 333707

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 12
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    10 3
    تو اصفهان كه توري مرغي ميذارن حتي اگه دم 33پل باشه!
  • بی نام A1 ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    11 2
    فرهنگ وقتی خراب باشه هیچی نمیتونه درستش کنه. هیچی !!!
  • بی نام IR ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    3 1
    آقای فلاح اگر مردم راه دور زدن را یاد گرفته باشند چاره ای نیست جز اعمال زور.
  • بی نام A1 ۰۸:۲۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    3 1
    جناب آقای جامعه شناس واقعا فکر نمی کنید که هنوز جمع کثیری از مردم از فرهنگ زندگی اجتماعی بی بهره اند وقتی فردی وجود نرده آهنی را نادیده می گیرد به مفهوم این است که نیازمند ایجاد موانع شدیدتری است تا به مقررات و نظم عمومی گردن نهد نهادینه کردن قانون در همه شرایط اعم از زمانی و مکانی ،یکسان نیست اما آنچه مطلوب عامه مردم است این است که نظم می بایست برقرار و عملی گردد
  • بی نام IR ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    2 0
    مثلا" اين مردم اگر نرده نباشه خجالت مي كشند و از وسط خيابان رد نمي شوند؟ الان كه نرده داره اينجوريه واي به حال وقتي كه نباشه. پس نرده هاي بي آر تي كه ديگه احترامي براي ما نگذاشته.
  • بی نام IR ۰۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    2 1
    برادر من مگه اينجا سوئيسه؟ پس جرايم رانندگي را هم برداريد.
  • بی نام A1 ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    2 0
    مردم تا وقتی که جریمه برای کمربند ایمنی اجرایی نشد مگر توجهی به آن داشتند. ایشان بدون دلیل منطقی دارند جانب داری می کنند که مردم از ایشان خوششان بیاید. اما اگر رک بخواهیم صحبت کنیم متاسفانه مردم ما که دم از فرهنگ چندین هزار ساله می زنند به قوانین اصلاً احترام نمی گذارند.در کشور ما ضد ارزش، ارزش شده و این کارها برای مردم مناسب. حالا مشکلی هم که می شه می گن باید فرهنگ سازی بشه. آخه مگه خیابان و میدان به تازگی وارد فرهنگ مردم ما شده که برای استفاده از آن برای مردم فرهنگ سازی کنیم.بنده با خبرنگار محترم که این سوالات را بپرسیدند موافقم که با اجبار در کشور ما می شود فرهنگ سازی کرد که امثال آن را هم می توان دید.
  • بی نام IR ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    12 9
    شهرداری تهران برای مردم تهران واقعا ارزش و احترام نمیذاره.مردم ناراضی هستن ازین اقا
    • فرشباف IR ۱۸:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
      3 3
      امروز از چهارراه ولیعصر رد شم واقعا احساس حقارت و بی احترامی بهم دست داد مخصوصا که اون سوراخ هایی که مردم از توش رد می شدن رو هم با میله جوش دادن. چی هستیم مگه ما؟ این نوع برخوردای سلبی بدتر آدم رو حرصی می کنه
  • بی نام IR ۰۷:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۲
    4 2
    با نظر كارشناس موافقم فقط و فقط بايد از سنين پائين و در مدارس به مبحث آموزش و در نتيجه فرهنگ سازي نمودن آن كار كرد. اصول و پايه آموزشي مدارس ما از پايه خرابه مهندس يا دكتر شدن يا هر چي ديگه بايد بايد به موازاتش با فرهنگ شهري نيز آداپته بشه.
  • بی نام A1 ۰۷:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۲
    3 2
    بسیار حرفهای بجایی گفتن. وقتی اجبار باشه باعث میشه همه در برابرش موضع بگیرن و حتی دنبال دور زدن از آن باشند حتی اگه بدونن به نفع آنهاست.
  • حسین بافنده IR ۰۷:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۲
    2 0
    با سلام و احترام زیر گذر چهارراه ولی عصر سازه ای بس منطقی و ارزشمند است. اگر گذر کنندگان حال خواندن بنر ها و راهنماهای نصب شده بر دیوار را ندارند به نظرم شهرداری مقصر نیست. خانم دکتر فرموده اند دور زدن قانون... و جای دیگر فرموده اند زندان ساختن....آیا نباید کسی را که قانون را دور می زند تنبیه کرد؟ چرا به آلودگی حاصل از در جا کار کردن هزاران خودرویی که در طول روز/ماه/سال در این تقاطع به انتظار عبور عابرین پیاده می ایستند را لحاظ نمی فرمایید؟ آیا می دانید فرهنگ سازی ترافیکی در همه کشور ها همینگونه است؟ با ترتیبی که فرموده اید کلیه تابلوها، دوربین ها و عوامل راهنمایی برای راحتی دور زنندگان قانون باید جمع آوری شوند تا شاهد انتهای هرج و مرج ترافیکی باشیم! اینطور است؟

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین