افشار سلیمانی
ظاهراً اینگونه بنظرمی رسد که ارتباطی میان بحران سوریه و برنامه اقدام ژنو درمورد فعالیت هسته ای ایران و برداشته شدن تحریم های بین المللی علیه ایران وجود ندارد و دو طرف نیز در اعلام مواضع خود، سخن از چنین پیوندی به میان نمی آورند، اما به نظر میرسد از منظر سیاسی و ساختاری بین دو موضوع رابطۀ مهمی وجود دارد.
در اینکه موضوع حضور احتمالی ایران در کنفرانس ژنو 2 جهت حل و فصل بحران سوریه پس از شروع مذاکرات رو در روی وزرای خارجه امریکا و ایران و تماس تلفنی باراک اوباما با حسن روحانی در مهرماه سال جاری در نیویورک که پس از 34 سال صورت می گرفت، بیشتر بر سر زبانها افتاد و متعاقب امضای برنامه اقدام مشترک ژنو از سوی وزرای خارجه 5+1و ایران تقویت شد، تردیدی وجود ندارد. حتی زمانی که اخباری پیرامون انجام مذاکرات محرمانه میان ایران و امریکا با هدف زمینه سازی برای توافق ژنو منتشرشد، چنین بنظر می آمد که در پشت پرده، دوطرف در رابطه با شیوه حل بحران سوریه و فیصله دادن به بحران هسته ای ایران به نتایجی رسیده اند.
هرچند که طرف ایرانی به صورت ضعیف، انجام گفتگوهای محرمانه با آمریکاییها را انکار کرد اما با تکرار اخبار مربوط به این دیدارها و نام بردن از افراد مذاکره کننده و مکان مذاکره، دیگر تردیدی در رابطه با این اینکه دو طرف در خفا مذاکره کرده اند، باقی نماند. البته آمریکاییها در این مورد و مفاد توافق ژنو شفاف تر از ایران عمل کردند هرچند که هنوز هم همه ماجرای پشت پرده رونشده است به امید اینکه شاید وقتی دیگر ازاین ماجرا و سایرحوادثی که ما از آن بی خبریم رونمایی شود.
در همین حال اتفاقی که غیرمترقبه رخ داد، این بود که دبیرکل سازمان ملل از ایران دعوت کرد تا در کنفرانس ژنو 2 که چند روز پیش برگزار شد شرکت کند او تلویحا حتی گفت که ایران بصورت شفاهی مفاد کنفرانس ژنو1 را پذیرفته است و می تواند در ژنو2 حضور یابد. این دعوت و ادعا سبب شد که احتمال توافق پشت پرده میان ایران وامریکا تقویت شود. اما ساعاتی مانده به برگزاری ژنو2 بان کی مون دعوت خود را از ایران پس گرفت و گفته شد با فشارهای امریکا، عربستان و مخالفان دولت سوریه دعوت از ایران کن لم یکن گردیده است.
هرچند ایران بازیگر نقش حساس در سوریه است و دارای اهرمهایی برای صحنه گردانی در این کشور و مناطق پیرامون می باشد، اما واقعیت این است که در کنار دولت سوریه قرار دارد و با مخالفان بشار اسد روابط موثری ندارد و از آنجا که شرکت کنندگان در کنفرانس ژنو2 منهای نمایندگان دولت سوریه جملگی اعم از کشورهای خارجی و سوریهای حاضر در این کنفرانس در صف مخالفان اسد قراردارند و بر کناره گیری او از قدرت تاکید می کنند و کفه ترازوی مخالفان اسد، سنگین تراز کفه حامیان اسد است، لذا این جمع مخالفان تمایلی به توازن کفه ترازوی اسد با کفه آنها با حضور ایران نشان نخواهند داد. برهمین اساس بود که در جریان برگزاری نشست ژنو2 وزیر خارجه آمریکا بارها بر کنار رفتن بشار اسد از قدرت و اینکه او تنها مانع پیش روی حل بحران سوریه است، تاکید کرد. نمایندگان سایر کشورها نیز موضع مشابهی داشتند. تنهاروسیه بود که موضع متفاوتی داشت و تلویحاً بصورت مشروط (حمایت و رأی مردم ) از بشار اسد حمایت کرد.
در این میان موضوع قابل تأمل دیگر اینست که جان کری به موازات مخالفت با اسد از حمایت ایران ازاسد و حزب الله لبنان انتقاد کرد و خواستار خاتمه این حمایت و دخالت شد و تأکید نمود که اگر ایران در اجرای توافق ژنو در رابطه با فعالیت هسته ای خودکوتاهی کند، احتمال تحقق گزینه نظامی تقویت خواهد شد.
اینکه رییس دستگاه دیپلماسی آمریکا همزمان از دو موضوع غیرمرتبط به فاصله اندکی سخن به میان می آورد، حداقل در عالم سیاست باید نسبت به وجود پیوندی پیرامون این مطالب گمانه زنی شود. وانگهی از دید امریکا ایران حامی سخت افزاری و نرم افزاری بشار اسد و حزب الله لبنان است و نیروهای حزب الله هم از اسد حمایت می کنند. از منظر واشنگتن اگر ایران به این حمایتها ادامه دهد بحران سوریه ادامه خواهد داشت یا اینکه اسد تقویت وابقاء خواهد شد.
اینکه تونی بلر گفته است که اسد زمانی کنار میرود که توازن نظامی به نفع مخالفان او تغییر یابد سخنی از روی مزاح نیست. پس تلقی امریکا و یاران منطقه ای و جهانی اش از پیوند میان بحران سوریه و توافق هسته ای ژنو دارای رویکردی ساختاری است. چرا که ایران در صورتی نخواهد توانست از اسد و حزب الله حمایت کند که بنیه مالی ضعیفی داشته باشد و ازهمین منظر فرسایشی شدن لغو تحریم ها علیه ایران به بهانه های مختلف قابل توجیه خواهد بود؛ مگرآنکه ایران دست از حمایت از اسد و حزبالله بردارد و بحران سوریه بر اساس مدل غربی-عربی یعنی کنار کشیدن بشاراسد وعدم مشارکت در دولت انتقالی و انتخابات ریاست جمهوری خاتمه یابد و پس از آن روند توافق هسته ای ژنو و برداشته شدن تحریمها تسریع گردد.
به هر تقدیر عالم سیاست و صحنه روابط بین الملل مملو از حوادث مترقبه، غیرمترقبه، احتمالات قریب و بعید است و قاطعانه نمی توان بر وقوع یک احتمال پیش بینی شده، ایستادگی کرد؛ کمااینکه در بررسی تحولات سوریه ظرف 3سال اخیر شاهد برخی پیش بینیها بوده ایم که هنوز محقق نشده و یا اینکه برخی حوادث پیش بینی نشده، هم رخ داده است؛ ازجمله اینکه حداکثر تا یکسال پس از شروع اعتراضات در سوریه بشاراسد باید سقوط میکرد که تاکنون این اتفاق نیفتاده است.
به دلیل تخریب زیرساختها، کشته شدن 130هزار نفر و آوراگی بیش از 6میلیون نفر، سوریه 3 سال پیش با سوریه فعلی قابل قیاس نیست، از سوی دیگر در پیش بینیهای ارایه شده در رابطه با روند تحولات سوریه تقریبا هیچ ناظری از اینکه نبرد داخلی در سوریه تا 3 سال بطول خواهد انجامید و سرنوشت ملت سوریه نیز در ابهام خواهد ماند، خبر نداده بود.
5252
نظر شما