این محقق و پژوهشگر درباره یکی از عوامل افول توان زبان گفتوگو در دلها می گوید:
« سالهاست زبان گفتوگوها از زبان فطرت فاصله گرفته است و به زبان قبیلهای نزدیک شده است. زبان فطرت، زبان همه انسانهاست، زبان آفرینش است، زبانی است فرا مرزی که میتوان با آن حرف زد، نوشت، نقاشی کرد، فیلم ساخت و ... مدتی است که ما از گویش فطری دور افتادهایم و به جای مخاطب قرار دادن جان مخاطبان، با گرایشهای سطحی و سلیقهای آنان گفتوگو میکنیم. تعمیق و تنفیذ زبان انقلاب مدیون دو عامل بود؛ یکی روزآمد بودنش و دیگر انطباقش با فطرت. اکنون از هر دو این عوامل فاصله گرفتهایم.»
این عضو وبلاگ نخبگان خبرآنلاین در ادامه می نویسد:
«آیین اسلام با زبان فطرت گفتوگو میکند و به همین دلیل روی سخنش با تمام انسانهاست. اسلام جهان را مخاطب خود میداند. اگر باور داریم که آخرین هدیه آسمانی به زندگی بشر چنین خصلتی دارد، آن وقت چطور به خود جرأت میدهیم از گلوی انقلابی که ماهیتش اسلامی است، با زبانی غیرفطری و بیانی که روزآمد نیست از مذهب، ملیت، حزب، ادبیات و هنر حرف بزنیم؟ همه آنانی که میل به سخن گفتن، نوشتن و آفریدن اثری دارند، اگر به بالا رفتن آمار گوشهای شنوا دلخوش باشند، به هدف خود رسیدهاند، اما اگر مایلند مخاطبانشان به جای گوش سر، گوش جان به آنان بسپارند، چارهای جز این ندارد که در زبان گفتوگوی خود تجدیدنظر کنند.»
برای خواندن متن کامل این مطلب، لطفا اینجا را کلیک کنید.
نظر شما