افروغ می گوید: متولیان ممیزی نباید برخلاف روح قانون اساسی عمل کنند و با تنگ‌نظری مانع از انتشار آثار نویسندگان شوند؛ بهتر است ممیزی بر عهده ناشران باشد و آنها هم اگر اشتباهی کردند، تاوانش را پس می‌دهند. تاوانش هم می‌تواند جریمه نقدی باشد.

عماد افروغ که به تازگی از کتاب «فریادهای خاموش، روزنوشت تنهایی» او رونمایی شده و این روزها بیشتر مشغول تحقیق و تدریس است، می گوید پیشنهاد حذف ممیزی کتاب از طریق وزارت ارشاد» که از جمله شعارهای رییس جمهور و علی جنتی در دولت یازدهم است، نخستین بار در زمانی که او رییس کمیسیون فرهنگی مجلس بود، ارائه شد که ناشران آن را پذیرفتند و دولت احمدی نژاد اما لایحه ای برای اصلاح ممیزی به مجلس نفرستاد. افروغ در خصوص سرانه پایین مطالعه هم نظرات قابل تاملی دارد از جمله اینکه می گوید مجازگرایی و روزمرگی، مردم را از مطالعه عمیق دور کرده و جامعه در یک سطح انگاری و فرمالیسم در حال حرکت است و این فرم گرایی به اداره کشور هم سرایت کرده است.

گزیده ای از گفتگوی بلند عماد افروغ با خبرگزاری ایبنا را در ادامه می خوانید:

 

- در جامعه ما، بنا به دلایلی، انگیزه دانستن عمیق کاهش پیدا کرده است. فن‌آوری‌های نوین اطلاعاتی، موجب اکتفا کردن مردم به یک درک سطحی از مسائل شده است. اقیانوسی به بند یک انگشت شدن، این روزها سکه رایج شده. فضای سایبری و اینترنتی تا حدودی می‌تواند خلاء مطالعاتی مردم را پر کند ولی میل به مطالعه عمیق را، که نوعاً با کتابخوانی محقق می‌شود، خلی برنمی‌انگیزد. این وضع کلی متعلق به ایران هم نیست؛ در همه جهان چننی وضعی حاکم است. اما در کنار این عامل فراگیر، در ایران عوامل دیگری هم موثر است. یکی اینکه، متاسفانه مردم ما ظاهراً تمایل چندانی به اندیشیدن عمیق ندارند. همه دنبال گذران زندگی روزمره خودشان هستند و اگر مطالعه‌ای هم می‌کنند، برای گذران همین امور روزمره است. این طور نیست که مردم ذهن خودشان را به مقولات ویژه هم اختصاص دهند تا تامل و تفکر و مطالعه‌ای هم درباره امور فراتر از معاش روزمره هم داشته باشند.

- نوع نگاه به سیاست و اقتصاد و نیز شکاف‌‌هایی که بین واقعیت و شعارها وجود دارد، از عوامل اصلی رویگردانی مردم از کتاب و کتابخوانی هستند. در کنار این عوامل، فشارهای اقتصادی هم تا حدودی در پرهیز مردم از پرداخت هزینه بابت کتاب، موثر است. طایفه‌ای که بیشتر با کتاب و کتابخوانی سر و کار دارند، طایفه معلمان و اساتید و دانشجویان هستند. ضمن اینکه واقعیت این است که کتاب در جامعه ما، کالای گرانی است. با توجه به وضعیت اقتصادی فعلی، نمی‌توان مشکل گرانی کتاب را در کاهش اقبال کردم به کتابخوانی نادیده گرفت.

- البته شاید تحرک جغرافیایی این نسل کمتر شده. تکنولوژی تا حدی تنبلی هم می‌آورد. جدا از این، من فکر می‌کنم سطح توقع مردم از "دانستن" هم پایین آمده است. مردم فقط می‌خواهند بدانند و سریع هم بدانند اما تامل عمیقی در پس این دانستن ندارند. من فکر می‌کنم این پدیده، الان یک واقعیت جهانی است. مجازگرایی امروز سکه رایج شده است. نه مجاز برای حقیقت؛ مجاز برای مجاز. ما در دنیای مجازگرایی به سر می‌بریم و خواه ناخواه کشش برای کسب این نوع اطلاعات شتابان و فراگیر نه چندان عمیق، بیشتر از قبل شده است.

- نمی‌توانم بگویم ممیزی تاثیری در این زمینه ندارد. اگر ممیزی به گونه‌ای باشد که نویسندگان ما راحت‌تر بنویسند، مسلماً این وضع در افزایش کتابخوانی تاثیر خواهد داشت. اما این فقط یک عامل است. عوامل دیگر هم مهم‌اند... ممیزی در کاهش تیراژ کتاب‌ها البته سهم دارد ولی این سهم، به نظر من، عمده نیست. من فکر می‌کنم ما دچار روزمرگی شده‌ایم. ابن‌الوقت شده‌ایم.

- پیشنهاد واگذاری ممیزی به ناشران را من در کمیسیون فرهنگی مجلس در دیدار با ناشران مطرح کردم و الان هم می‌توانید آن را در یکی از کتاب‌های من، "هویت ایرانی و حقوق فرهنگی"، ببینید. من به ناشران گفتم شما خودتان عهده‌دار ممیزی شوید تا این وظیفه از دوش وزارت ارشاد برداشته شود. اصل ممیزی را نمی‌توان حذف کرد. روزنامه‌‌ها هم خودشان عهده‌دار ممیزی نوشته‌هایشان هستند. ولی ناشران زیر بار نمی‌رفتند. تقریباً اکراه داشتند.

- ناشران پس از دو سه جلسه بحث، راضی شدند ولی دولت وقت باید یک لایحه به مجلس ارائه می‌کرد تا در کل دستگاه ممیزی تجدید نظر و ممیزی ناشران قانونی شود. اما دولت نهم لایحه‌ای ارائه نکرد. آن دولت هیچ لایحه‌ای در حوزه فرهنگ ارائه نکرد و آن پیشنهاد ما هم محقق نشد.

- جدا از مسائلی چون اقتصاد نشر، حقوق مردم هم مهم است. یعنی کتاب نباید به شکل سخت‌گیرانه و دلبخواهی ممیزی شود و مردم علاقه‌مند به کتاب، از بسیاری از کتاب‌‌ها محروم شوند. چرا باید ممیزی مغایر با قانون اساسی باشد و آبروی انقلاب هم با این شیوه ممیزی برود؟ متولیان ممیزی نباید برخلاف روح قانون اساسی عمل کنند و با تنگ‌نظری مانع از انتشار آثار نویسندگان شوند. به هر حال بهتر است ممیزی بر عهده ناشران باشد و آنها هم اگر اشتباهی کردند، تاوانش را پس می‌دهند. تاوانش هم می‌تواند جریمه نقدی باشد. من شخصاً معتقدم اگر مسئولیت ممیزی را به خود ناشران واگذار کنیم، این امر به درونی شدن قوانین و مقررات در حوزه فرهنگی جامعه ما کمک می‌کند. یعنی باید یک رابطه دیالکتیک بین متولیان نظام سیاسی و نیروهای مدنی ایجاد شود. این رابطه دیالکتیک فعلا برقرار نیست. شکاف بین عرصه مدنی و عرصه رسمی باید از بین برود. نظارت ناشران بر محتوای کتاب‌ها، مثل بستن کمربند ایمنی است. حتماً که نباید پلیس بالای سر ما باشد تا کمربند ایمنی‌مان را ببندیم. این رفتار باید در عرصه مدنی نهادینه شود.

 

- اولویت‌های سیاسی و اقتصادی ما، علیه گسترش کتابخوانی در جامعه ماست. فرمالیسم هم در جامعه ما، نقش موثری در کاهش تعمیق و تامل دارد. همه دنبال عناوین هستند. طرف می‌خواهد عنوان استادی دانشگاه را کسب کند بدون اینکه به اندازه یک استاد دانشگاه کتاب خوانده باشد. چند روز پیش مصاحبه دکتری با دانشجویان یکی از دانشگاه‌ها داشتم. یکی از آنها سه مقاله ISI داشت. من به او گفتم یک سطر انگلیسی از این کتاب را بخوان و ترجمه کن. باور کنید به اندازه یک دانش‌آموز نتوانست انگلیسی بخواند! پس مقالات او، صوری و فرمال بود. وقتی او به این راحتی، با یک سری کپی‌برداری، می‌تواند به مقام استادی دانشگاه برسد بدون اینکه مرارت‌های لازم برای این کسب این مقام و عنوان را تحمل کرده باشد، وضع جامعه ما نیز همین می‌شود دیگر! ما از عمق به سطح آمده‌ایم. فرمالیسم غالب در جامعه ما هم، یکی از عوامل اصلی این وضع است. به سطح آمده‌ایم و از محتوای کارمان کم شده است. شیوه اداره کشور ما در حال حرکت روزافزون به سمت فرمالیسم است. مثلاً کسی که استاد باسوادی است و دانش فراوانی دارد ولی آثار چندانی ندارد، به حساب نمی‌آید ولی فرد دیگری که نه سواد دارد نه عمق و جوهر و محتوا، صرفاً چون چند اثر قلابی منتشر کرده، جایگاه بالاتری نسبت به آن فرد اول کسب می‌کند.
6060

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 357526

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 40
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    در مورد دانشجوی دکتری بی سواد و بطور کلی مدارک کیلویی حرف دل مارو زدی استاد. از ایرادهایی که به من می گیرن نداشتن مقاله س در حالیکه در رشته ی ما با فوق لیسانس و قبل از ورود به دکتری حتا در آمریکا هم خیلی سخت کسی میتونه مقاله معتبر بده
    • الف A1 ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      168 6
      میخوام بدونم مدعی العموم در جریان 3هزار بورسیه دکترای دوران مشعشع احمدی نژاد ورود میکنه یا نه...اونوقت معلوم میشه میخوان واقعا با فساد مقابله کنن یا خیر.
    • بی نام IR ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      24 26
      شما به پست آقای افروغ بخوری انگلیسی بیشتر واست مساله می شه... برای رسیدن به مقاله معتبر راه بسیار است... حتی برای رشته ی شما دوست عزیز
    • بی نام A1 ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      1 0
      رشتتون چيه؟
    • بی نام IR ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      4 0
      فکر کنم یه چیزی تو مایه های رشته های ریاضی باشه رشته ایشون... یه بار شنیده بودم حتی همچین رشته هایی که تو دنیا مقاله ازش کمه برای دکتری کسی هم از دانشجوهاشون به نسبت بقیه رشته ها انتظاری نداره حتی برای پذیرش گرفتن تو دانشگاه های خارج خودشون همچین چیزایی رو میدونن اما تو ایران دیگه خیلی بصورت حریصانه دارن به مقاله نگاه میکنن..... البته بعضی ها هم هستن که فقط خر خونی کردن رو بلدن و تو فکر معدل بالا گرفتن هستن که از زیر مقاله دادن در برن در صورتی که اینا 2تاش باید به موازات هم باشه
  • بی نام IR ۱۳:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    364 6
    وقتی وزیــر نــفــت مملـکـت 75 میلیونی ، بعنوان رئیس ، تو اجلاس اوپک ، بـلـد نیست 1 خط انگلیسی بخونه ، شما از دانشجوهایی که زیـر دسـت همین آقایون پرورش پیـدا میکنن، با اینهمه فشـاری که بقول یه بنده خدا از همه طرف بهشون وارد میشه، چـه انتظاری دارید؟؟؟ ........ کسـی که بلده هم ایـران نمی مونه مطمئنـــا
    • میرزا A1 ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      229 4
      یاد جمله محمود به مدودف در روسیه افتادم...وسط تابستون به یارو گفت happy new year
    • reza IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      10 1
      به این میگن احمدینیزیشن
    • بی نام IR ۱۸:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      18 1
      یاد محمود افتادم وسط کنفرانس خبری به خبرنگار خارجی گفتی : یه دیقه پلیز
  • بی نام IR ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    107 2
    بنده انگلیسی رو در آقای علی آبادی بلدم حاضرید استاد راهنمای من بشید؟
  • بی نام IR ۱۳:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    110 3
    میخوام بدونم چندتا از مسئولان ایرانی سواد انگلیسیشون از همتای افغانی پاکستانی عراقی و .. بیشتره؟ وقتی واسه یه درخواست زمان بیشتر برای پاسخ تو دانشگاه کلمبیـا سوژه عام و خاص میشیم دیواری کوتاه تر از دانشجو ها پیدا نمی کنید؟ کسی که بلده هم مگه سهمیه ای ها و عزیزکرده ها میزارن به حقش برسه آخرشم اونان که میشن یه کاره تو این کشور نه اونایی که بلدن
  • ئاسو IR ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    74 15
    تقریبا امروزه رابطه مستقیمی بین تعداد زیاد مقاله داشتن و بی سوادی وجود دارد، در محیط علمی و دانشگاهی ما اکثریت افرادی که صاحب مقالات زیادی هستند وقت بسیار کمتری را به مطالعه و دانش اندوزی اختصاص می دهند، اگر این چارچوب و روش کار دانشچویان و فارغ التحصیلان به اصطلاح مقاله نویس برای نوشتن آن هم نوشتنی که در پایان تحقیق هیچ نتیجه و ماحصلی ندارد ادامه پیدا کند، اکثریت دانشجویان ما به سودجویان بی سوادی تبدیل میشوند که روز به روز از دانش و علم گرایی دورتر میشوند و آب یه یکبارگی از سر دانشگاه خواهد گذشت
    • بی نام TH ۱۵:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      35 19
      از امروز هیچ کسی مقاله نده تا بقول این بنده خدا بی سواد صداش نکنن. یکی که مقاله زیاد داره فکر میکنه کسی که کمتر مقاله داره بی سواده در صورتی که شاید خیلی هم با سواد باشه، برعکسش هم هست، بعضی ها هم خیلی مقاله دارن هم سوادشون خوبه، هیچ ربطی هم نداره، این نظر رو کسایی مثبت میدن که یک خلاصه مقاله هم یاد ندارن بنویسن
    • بی نام A1 ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      7 3
      دقیقاً، حالا بعضی ها توجیه میکنن ما چون با سوادیم مقاله نداریم. توجیه قشنگیه. در ضمن مقاله نوشتن و پذیرش گرفتن هم همچین کار راحتی نیست مطمئناً هم، افرادی هستن که با پول دادن و کارهای دیگه مقاله میدن...
    • ئاسو IR ۱۷:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      5 1
      شما از چی ناراحت شدی که اینجوری نظر دادی دوست عزیز شما هم احتمالا از اون صاحب مقاله های بی سواد باشی که اینجوری بهت برخورده، قید "تقریبا" در ابتدای جمله، حساب افرادی را که هم خوب می خوانند و هم صاحب مقاله هستند و خوب مینویسند با قشری که فن مقاله نوشتن و سرهم کردن مطالب رو یاد گرفتند اما فاقد پشتوانه عملی کافی هستند جدا کرده، بله بهتره کسی که حرفی برای گفتن نداره سعی کنه ننویسه
    • بی نام A1 ۱۸:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      2 3
      ببخشید برای نوشتن مقاله و ایده پردازی نباید مطالعه انجام شود؟ بنده خودم برای ایده گرفتن بابت هرکدام از کارهای پژوهشی و مقالاتم دست کم 100 مقاله مطالعه کردم. قبول دارم که مقالات دردی را از کشور درمان نمی کند اما استنتاج شما و نتیجه گیریتان کاملا اشتباه است.
  • بی نام IR ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    95 1
    بقول دكتر محمود : وان دقيقه، وان دقيقه
    • آرزو IR ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      12 1
      اینکه خوبه. خبرنگار سی ان ان ازش پرسید چند تا بچه داری؟ چهارتا انگشتشو نشون داد گفت تری
  • farzad IR ۱۵:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    66 1
    گفتی کپی برداری از مقالات دیگران یاد اقای دانشجو افتادم
  • ایرانی IR ۱۵:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    25 9
    سلام جناب آقای افروغ. شما از این سطحی خوانی ها صحبت کردید از بی علاقگی نسبت به کتابخوانی و عمقی خواندن. اما به نظر من نه یک ایرانی بلکه هر انسانی ذاتا گرایش به راحتی داره و تا مشوقی یا محرکی نباشه که اون رو به تلاش وادار کنه معمولا از زحمت دوری میکنه. مثلا یک دانشجو تا شب امتحان معمولا نگاه عمقی به جزوه ی درسیش نمیکنه. علت این بی علاقگی ها رو نباید در سطح خرد بررسی کرد بلکه ریشه ی اجتماعی داره وقتی من شخصا به کتابفروشی مراجعه می کنم قیمت سرسام آور کتاب ها من رو از خرید پشیمون می کنه وقتی منابعی که استادان دانشگاه تدریس می کنن یکسری کتابها و جزوات قدیمی هست و تنوع دنیای پیشرفته ی کنونی در آن دیده نمی شه روح سرزندگی و جستجوی کتابهای به روز در دانشجو عقیم می مونه. این طور نیست؟
    • بی نام A1 ۱۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      2 0
      قیمت کتاب یک بهانه می تونه باشه چرا از کتابهای موجود در کتابخانه کسی استفاده نمیکنه؟؟؟؟ البته خودم کتاب نمیخونم سو تعییر نشه
    • بی نام IR ۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      1 0
      چون کتابهای موجود در کتابخونه بیشترش ماله عـهـد عـتـیقـه البته من بخوام چیزی پیدا کنم 60 70 تو اینترنت بدست میارم حالا بازم هستن کتاب ها و منابعی که یا تو اینترنت هم پولیــه یا اصلا نیست
  • hassan IR ۱۵:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    66 14
    من دانشجوی دکتری هستم باور کنید پذیرش گرفتن از ژورنالهای معتبر کار راحتی نیست که هر آدم بیسوادی بتونه به راحتی مقاله چاپ کنه. البته باید به این نکته توجه داشت جدیدا افرادی اقدام به خرید و فروش مقالات آی اس آی میکنن و همچنین ژورنالهای آی اس آی هم وجود دارند که پولی هستن، روی اینگونه موارد باید بحث بشه نه اینکه با حرفهامون ارزش همه اساتید و دانشجویانی که مستعد هستند و میتونند کارهای بنیادی انجام بدند رو زیر سوال ببریم. اصولا کم اهمیت جلوه دادن مقالات آی اس آی توسط افرادی صورت میگیره که به خودشون زحمت نمیدن با علم روز دنیا هماهنگ باشن و یا اینکه اصلا استعداد اینکه نوآوری کنند رو ندارند. ژورنالهای معتبر آس اس آی اقدام به چاپ مقالاتی میکنند که کاملا نو و غیر تکراری باشن.
    • بی نام IR ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      0 1
      منظور شما ؟ اینی که اقای افروغ گفتند وجود نداره؟چرا برادر من در هر قشر از اقشار جامعه فرق هم نمیکند در همه دنیا اینگونه است فقط با درصد بیش و کم که همه جور ادمی پیدا بشود و در ایران عزیز ما هم امروزه دوستان بیشتر دنبال عناوین دهن پر کن هستند.بدون درنظر گرفتن ظرفیت ان عناوین و معمولا هم بقول اقای افروغ اکثرا اقیلنوسی از علوند اما تا بند انگشت هم نمیکشه
    • بی نام TH ۱۹:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      2 2
      دقیقا. تفاوت هس بین کسی که که توی یک آی اس آی به درد نخور و پولی چاپ میکنه با کسی که تو معتبرترین ژورنالها چاپ میکنه. کسی که میگه "در محیط علمی و دانشگاهی ما اکثریت افرادی که صاحب مقالات زیادی هستند وقت بسیار کمتری را به مطالعه و دانش اندوزی اختصاص می دهند" همچین چیزی چطور ممکنه؟ تا مطالعه نکنه چطور می تونه نواوری توی کار خودش بیاره؟؟
    • بی نام A1 ۲۰:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
      0 0
      مرسی. نظرتون عالی بود.
  • بی نام IR ۱۶:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    5 0
    آقای دکتر با بدبختی یک تحقیق انجام دادم و تحویل استادم دادم. به خدا تا اون موقع یک تحقیق فارسی با اون عنوان نبود. من فوقم رو گرفتم حالا می بینم یکی کار منو به عنوان تحقیق دکتری منتشر کرده. لامصب زحمت تغییر انشا رو هم نکشیده. حالا این میشه دکتر فردا میشه هیئت علمی.
  • بی نام A1 ۱۶:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    5 0
    اموزش زبان بین المللی باید از دبستان به صورت جدی شروع شود نه در سن سی سالگی
  • بی نام EU ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    2 3
    فقط دکتر علی فتح الله زاده
  • بی نام A1 ۱۶:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    1 0
    مشکل اینه که ما نمیخواهیم چیز جدیدی یاد بگیریم یا خودمون بدست بیاریم . همش دوست داریم یه شبه به همه چی برسیم . و مشکل از مدارس ابتدایی شروع میشه و متاسفم برای هممون که آخرش نتونستیم کاری کنیم که وقتی دیپلم میگیریم بتونیم انگلیسی حرف بزنیم .
  • بی نام IR ۱۶:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    3 0
    تنک یو.
  • سجاد IR ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    6 0
    مشکل اصلی جای دیگری است. بیکاری فاجعه بار جوانان باعث شده دولت برای کم کردن کاذب آمار بیکاری ظرفیت های دانشگاهها را بی حساب و کتاب گسترش بده. خود به خود طیف عظیمی از کسانی که استعداد و ظرفیت ادامه تحصیل رو ندارد من جمله خیل کارمندان میانسال دولت وارد دانشگاه شدن که نه وقت و نه حوصله و نه کشش تحصیل رو ندارند و فقط دنبال مدرک هستند. شما فکر میکنید مشتریان مقالات و پایان نامه های پولی چه کسانی هستند؟ آیا دانشجویان بی نوا قادر به پرداخت چنین هزینه ای هستند؟ کاش یک آماری میگرفتید که چند نفر از کارمندان دولت بالای 40 سال در 5 سال گذشته مدرک تحصیلیفوق دیپلم تا دکترا گرفتن. اینها با این همه مشغله و خانه و خانواده تو این سن و سال کی وقت مطالعه داشتند؟ کسانی که حتی پروپوزال هم نمیتونن بنویسن
  • بی نام IR ۱۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    7 1
    من دانشجوی دکتری علامه یکساله تزم رو تموم کردم ولی معطل چاپ یک مقاله تو ژورنال معتبرم ..یکی به این مسئولین حالی کنه وقتی یک دانشگاه معتبر مثل علامه مجله علمی پژوهشی در بسیاری از رشته ها نداره چه اجباری هست حتماٌ مقاله چاپ کنی که آخرش مجبور بشی سه چهار میلیون خرج کنی تا مثلاٌ یه مقاله isiداشته باشی..همش که دانشجوها مقصر نیستند .ما وقتی ابزار یک کار رو برای دانشجوهامون فراهم نکردیم و همش شعار میدیم و توقع داریم ،نهایتش میشه این مقاله های صد من یه غاز.....
  • بی نام US ۱۹:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    8 0
    خانه از بست ویران است. شما می توانید به دانشگاه های آزاد" غیر انتفاعی " و علمی کاربردی نگاهی بیاندازید به خصوص اینکه بدون کنکور هم پذیرش می کنن. یکی رو می شناسم بلد نیست با ماشین حساب مهندسی کار کنه الان داره تو دانشگاه غیر انتفاعی داره فوق لیسانس می گیره. یه مورد دیگه طرف مدرک کاردانی کامپیوتر داره. الان بدون کنکور تو دانشگاه آزاد ثبت نام کرده داره مهندسی مکانیک می گیره حالا از دکترا هم نمونه دارم که تو این مطلب نمی گنجه. ولی کلا با این وضعیت تا چند سال دیگه 95٪ مردم ایران دارای مدرک بالاتر از کارشناسی خواهند بود که الان داره اتفاق می افته.
    • بی نام IR ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
      1 1
      چه ربطی به دانشگاه آزاد و علمی کاربردی داره؟ بنده واستون وزیر و وکیل دانشگاه ملی و سراسری و تحصیل کرده خارج هم مثال زدم که 1 خط انگلیسی بلد نیست بخونه یا تو چند کلمه درخواست زمان بیشتر داشته باشه یا حالا ما که بهمون میگن مهندس اما ماشین حساب مهندسی تا حالا به کارمون نیومده بی سوادیم؟ نه جانم به این چیزا نیست من که میگم صرفا به زبان دونستن هم نیست...اصلا آدم نبــاید تو عــلـــم هیچ ادعــایی داشته باشه....هرچی بیشتر بفهمی متوجه میشی که بی سوادتری...والله یه وقتا فکر می کنم همون قدیمی ها با اینکه به نسبت دوره الان بی سواد بودن چه ضرب المثل ها و یا چه بناهایی ساختن
  • ش KW ۲۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    8 2
    من تا الان كه مهندسي گرفتم 3 تا مقاله فرستادم تازه اخر امسال منتشر ميشه, اي اس اي كه به همين راحتي نيس
  • بی نام A1 ۲۱:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    2 0
    جناب دکتر افروغ. در خارج آمار خواندن کتاب مردم کم نشده است، بلکه بیشتر هم شده است. در کل بسیاری از صحبتهای شما کاملا درست است و این موضوع را بسیاری از افراد و مدیران هم می دانند به خصوص بلد نبودن انگلیسی بسیاری از مقاله نویسان به زبان انگلیسی اما به نظر شما راه حل چیست؟؟
  • ببر منطقه محروم A1 ۲۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
    5 2
    درسته که باید علم خوندن تکستای اصلیه رشتتون رو داشته باشید اما این اصلا دلیل نمیشه چون انگلیسی بلد نبوده بگی مقالش الکی بوده.خود من مقاله کار کردم اما دادم ترجمه اش کنن به انگلیسی.آخرشم تو یه ژورنال خوب چاپ شد.مشکل از دبستانه نه دانشگاه.
  • خضیراوی A1 ۰۴:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    9 1
    اگر زبان انگلیسی رو از پیش دبستانی تا مقاطع دانشگاهی تدریس ان روا بشود مطمئن باشید ایرانی ها در این زبان کم نمیارن و شعر هم میگن ولی ما زبان انگلیسی رو این جوری بهمون تلقین کردن که زبان بیگانه است نه زبان دهکده جهانی
  • بی نام IR ۰۴:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۹
    7 3
    متاسفانه سواد پایین ادعا بالا. من محل کارم رفت و آمد دانشجویان و پژوهشگران است، باسوادها که مهاجرت میکنند بی سوادها هم خدای ادعا هستن.