محبوبه عمیدی: محققان به شواهد و مدارکی دست پیدا کردهاند که نشان میدهد، دایناسورها بخش عمدهای از دوران زندگیشان را ساکن آب بودهاند. این یافته جدید حاصل بررسی میزان ایزوتوپهای اکسیژن در سنگوارههای باقیمانده از اسپینوسوروس، نوعی دایناسور گوشتخوار است که از ماهیها تغذیه میکرده است. نتایج این تحقیق نشان میدهند چطور این دایناسور میتوانسته با شکارچیان عظیمالجثهای مانند تیرانازاروس زیستگاهی مشترک داشته باشد.
به گزارش نیچر،این یافتهها که توسط رومین آمیوت و گروهی از همکارانش از دانشگاه لیون فرانسه در نشریه ژئولوژی منتشر شده است، نشان میدهد دایناسورها به آن شکل که پیش از این تصور میشد، خشکیزی نبودهاند. این در حالی است که همین تحقیق اثبات میکند، گونههای آبزی منقرض شدهای مانند پلسیوزوروس و ایکتیوسوروس که ظاهری شبیه به دایناسورها داشتهاند، نیز از این خزندگان ماقبل تاریخ مشتق نشدهاند.
برای اولین بار مطالعات سنگواره از خانواده اسپینوسورویدا که جمجمهای کشیده و پوزهمانند شبیه به کروکودیلهای امروزی و ردیفی از دندانهای بلند مخروطیشکل داشت، باعث شد تئوریها دندانهای مخروطی بلند را نیز در کنار دندانهای دندانهداری که پیش از این از سنگوارههای متعلق به دایناسورهای گوشتخوار دیگری مانند تیرانوزوروس رکس و یک پوزه بلند ماهیخوار دیده شده بودند، بپذیرند.
یافتن فلسهای نیمههضمشده ماهی درون دستگاه گوارشی یک باریونیکس فسیلشده که سال 1983 / 1362 در انگلستان کشف شده بود، نیز نشان از رفتار ماهیخواری این جاندار داشت. علاوه بر این محتویات معده باریونیکس شامل بقایای یک دایناسور هضمشده بود و شواهد دیگری نیز وجود داشتند که نشان میدادند، پتروساروس که نوعی دایناسور پرنده بوده، نیز جزیی از رژیم غذایی این جاندار را تشکیل میداده است. موضوع پیچیده شده بود، اما نشانههایی از بالهها، آبشش و دم جلو برنده در این سنگواره وجود نداشت و همین باعث شد حیات دریایی باریونیکس چندان منطقی به نظر نرسد.
این یافته آمیوت و همکارانش را به بررسی ایزوتوپهای اکسیژنی که روی دندانها و درون بخشهای گوارشی سنگواره اسپینوسوروس گرفتار شده بودند، ترغیب کرد. جداسازی و مقایسه این ایزوتوپهای اکسیژن با ایزوتوپهای موجود روی دندانهای سوسمارها، سایر دایناسورها و قطعات به جامانده از لاک لاکپشتهای این دوره از زمینشناسی میتوانست رازهای بسیاری را بر ملا کند.
دندانها راز بزرگ را فاش کردند
جانداران ساکن خشکی یا حیواناتی که بخش عمدهای از عمر آنها روی زمین میگذرد، بخشی از آب بدن را در حین تنفس یا تعریق از دست میدهند و به این دلیل که ایزوتوپ اکسیژن16، سبکتر از ایزوتوپ 18 آن است، این ایزوتوپ سبک، سریعتر همراه با تعریق یا تنفس از بدن دفع میشود. در نتیجه ایزوتوپ اکسیژن 18 در بافتها و منیای دندان جانداران ساکن خشکی - درحین تشکیل- به میزان بالاتری متمرکزشده است.
در مقابل جانداران آبزی میزان کمتری آب را در طول زمان از دست میدهند و به همین دلیل تراکم ایزوتوپ اکسیژن 18 در بافتهای آنها نسبتا کمتر است. علاوه بر این نوشیدن آب و دفع آن در جانداران آبزی در فاصل زمانی کوتاهتری صورت میگیرد و این در کنار وجود دائمی آب در اطراف بافتها باعث میشود سطح ایزوتوپ 18 در بدن آنها پایینتر باشد.
محققان بر اساس این دانستهها استدلال کردند که اگر اسپیناسوروس آبزی-خشکیزی بوده باشد، باید غلظت ایزوتوپ 18 در سنگواره این جاندار معادل بافت سوسمارها و لاکپشتهای این دوره زمینشناسی باشد و در مجموع غلظت کمتری نسبت به دایناسورهای دیگر دوره کرتاسه داشته باشد.
بررسی این فرض با جمعآوری 133 نمونه سنگواره متعلق به دوران کرتاسه، دستهبندی آنها و تعیین میزان ایزوتوپ 18 در هر یک آغاز شد. این نمونهها ترکیبی از اسپینوسوروس، سایر دایناسورها، سوسمارها و لاکپشتهایی از چهار قاره متفاوت بودند. گزارش نهایی نشان میداد سطح ایزوتوپ 18 در سنگواره اسپینوسوروس 3/1% پایینتر از دایناسورهای ساکن خشکی است. این تفاوت از لحاظ آماری معنیدار است، در حالی که چنین تفاوتی میان میزان این ایزوتوپ در اسپینوسوروس نسبت به گروه آبزی- خشکیزی مانند سوسمارها محسوس نبود. این نشان میداد اسپینوسوروس میتوانسته رفتار آبزی نیز داشته باشد.
مایکل بنتون، دیرینهشناس داشنگاه بریستول در انگلستان میگوید: « این نمونه عجیب نشان میدهد، اندازهگیری دقیق میزان ایزوتوپ 18 چقدر میتواند در شناخت بهتر رفتار دایناسورها و زیستگاههای آنها مؤثر باشد».
رژیم غذایی تعیینکننده است یا زیستگاه
یکی از قویترین فرضهایی که میتواند این بحث و نتایج حاصل از آن را نقض کند، مسئله نوع رژیم غذایی اسپینوسوروس و اثر آن بر میزان غلظت ایزوتوپ 18 در این جاندار است. مخالفان این فرضیه معتقدند تغذیه این جاندار از حیوانات آبزی میتواند غلظت ایزوتوپ 18 را در بدن اسپینوسوروس کاهش دهد.
آمیوت میگوید: «حتی اگر رژیم غذایی اسپینوسوروس منحصر به ماهیها بوده باشد، باز هم خشکیزی بودن این جاندار باید به فرایندهای تنفس و تعرق و در نتیجه افزایش درصد ایزوتوپ 18 در بدن اسپینوسوروس منجر شود».
بنتون میگوید: «آمیوت و همکارانش روشی هوشمندانه و بحثبرانگیز را به کار گرفتهاند، انتخاب این تعداد فسیل از مناطق مختلف جهان میتواند اعتبار قابلقبولی به این نتایج بدهد».
پال برت، دیرینهشناس موزه تاریخ طبیعی لندن میگوید: «با همه این اعلام نظرها و نتایج هنوز هم نمیشود ساختار استخوانی این دایناسور را که با حیات و شکار در خشکی سازگار شده است، نادیده گرفت. من به نتایج حاصل از تخمین میزان ایزوتوپها اطمینان دارم اما در سنگوارهها هیچ اثری از تغییر در اندامهای حرکتی دیده نمیشود و از دم بلند منعطف و جلو برنده هم خبری نیست».
آمیوت هنوز نتوانسته پاسخ روشنی به این پرسش بدهد. او امیدوارست با بررسی دورههای زمینشناسی و اتفاقات گوناگون هر دوره بتواند زمان تغییر رفتار اسپینوسوروس و آغاز حیات دریایی این جاندار را تخمین بزند و با شناخت دلایل این تغییر رفتار بتواند پاسخ دقیقی برای این معما و شاید بسیاری از معماهای زیستی دیگر پیدا کند.
نظر شما