به یاد می آورم در سال 1390 به فاصله یک یا دو ساعت پس از حمله تعدادی از افراد به سفارت بریتانیا ،یکی از نمایندگان وقت مجلس نظر مشورتی خواست و من بی درنگ آن را محکوم کردم که نه شبیه به اشغال سفارت ایالات متحده و جریان های آن زمان خواهد شد و نه سودی برای کشور دارد،حرکتی ضد منافع ملی است،البته آن نماینده و بسیاری از افراد در فضای هیجانی آن زمان اظهار نظر نکردند و سفارت تعطیل شد.
در ماجرای سفارت ایالات متحده یا بریتانیا که اشغال یا حمله شد،من معتقدم باید به شرایط و زمان و مکان حادثه و ده ها مولفه ی آن باید رجوع کرد،و چون از خوش بینان روزگارم به گذشته زیاد رجوع نمی کنم. حالا که خبرهای بازگشایی سفارت بریتانیا می رسد، اولین منافع آن برای شهروندانی است که برای طی مراحل اداری ،سرگردان کشورهای منطقه نشوند. البته فضای جدیدی حاکم شده است و امیدوارم با پذیرش منطق دیپلماتیک شاهد حمله و بسته شدن هیچ سفارتی در آینده نباشیم.
یک نکته تاسف بار را در جریانات سیاسی کشور می بینیم که افرادی تحت عنوان حزب الله هنوز در تدارک آتش زدن پرچم کشورها یا مرگ گفتن های مکرر هستند و به نوعی قصد تقدس بخشی-حتی با استناد به قرآن- به فرهنگ مرگ پراکنی دارند،برای جوانان حزب اللهی-که خود را از طیف آن ها می دانم-می نویسم که در فضای پسا توافق و یا پساتحریم اولین وظیفه شما دانش اندوزی و ورود به فاز مشورت خواهی با نخبگان متخصص در همه حوزه ها است تا بتوانید جایگاه اول جهان در تولیدات صنعتی ،فرهنگی،ادبی،هنری و فکری به دست آورید،برندی با عنوان Made in Hezbollah و در مسائل داخلی، ایجاد نهضت محرومیت زدایی داخلی،اشتغال زایی برای جوانان و حل بحران جنسی جوانان با اندیشه ورزی در این که چگونه بتوانیم از فرصت های موجود برای ازدواج جوانان- که افسردگی و بی نشاطی در آن ها موج می زند- استفاده کنیم، بنابراین در فضای اجتماعی جدید باید مردم حق زندگی خصوصی و آزادی های لازم خودشان را بازیابند، هرگاه دیدید همه ی مردم با همه ی گرایش ها و سلایق به شما به دیده ی احترام و محبت می نگرند و بر لبان همه ی ما ایرانیان لبخند رضایت جاریست، بدانید جایگاه حزب الله را مستحکم کرده اید.
نظر شما