روزنامه اعتماد در مصاحبه با مهدی تندگویان فرزند شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت دولت شهیدرجایی خاطره ای در باره دیدار وی با امام منتشر کرده است.

مهدی تندگویان گفته است:
در يكي از ملاقات‌هاي عمومي كه مختص آموزش و پرورشي‌ها بود ما هم به اتفاق عمه‌ام كه آموزش و پرورشي بود به جماران رفته بوديم. آن زمان آقاي اكرمي وزير آموزش و پرورش بود. من ديدم آقاي اكرمي به همراه پسرش دارند از در گوشه حسينيه مي‌روند خدمت امام. من آن زمان راهنمايي بودم و ١٢، ١٣ سالم بود.

راستش خيلي به من برخورد. آمدم پيش محافظان و شروع كردم به داد وبيداد و گفتم: اگر او وزيره پدر من هم وزيربود... كه يادم هست سپاهي‌هايي كه آنجا بودند به من مي‌خنديدند. چون من را نمي‌شناختند. با ناراحتي آمدم دم در كه يك‌دفعه يكي از بچه‌هاي سپاه صدايم كرد و گفت: چي شده، حرف حسابت چيه؟ آنجا بود كه خودم را معرفي كردم و گفتم مي‌خواهم بروم امام را ببينم. به هر حال او كمك كرد و من را تو بردند.

خوب يادم هست كه احمد آقا روي يك سكويي نشسته بود و داشت صبحانه مي‌خورد. من را معرفي كردند و گفتند فرزند فلاني است و مي‌خواهد امام را ببنيد. احمد آقا هم خنديد و گفت: بيا من ببوسمت پسرم... من هم كه از آن بچه پرروهاي معروف بودم خيلي راحت گفتم: نمي‌خوام من را ببوسي. من آمدم امام را ببينم تو ديگه كي هستي؟! البته من اصلا ايشان را نمي‌شناختم.

يادم هست، آقاي بروجردي، داماد امام بالاخره رفت تو و گفت آقا گفته‌اند بياوريدش داخل. من را بردند آن خانه پشتي يا اتاق خواب اصلي امام. يك ايواني هم روبه‌رويش بود. امام بدون عمامه و عبا رو به حياط نشسته بودند و يك چهارپايه‌اي هم زير پاي‌شان بود و داشتند كتاب مي‌خواندند. يادم هست به محض اينكه به ايوان رسيدم اصلا حالم را نفهميدم و پريدم بغل امام و شروع كردم به طور ناخودآگاه به گريه كردن. امام هم دستي روي سرم كشيدند و جوياي احوال خانواده‌ام شدند.

من خيلي گلايه كردم و گفتم، خواهرم و مادرم هم آمده‌اند ولي نمي‌گذارند كه بيايند كه امام خيلي ناراحت شدند و همان‌جا گفتند برويد مادر و خواهر ايشان را هم بياوريد. اما آمدند و گفتند كه آنها را پيدا نكرده‌اند. امام گفت برويد كارت بياوريد. آن زمان كارت‌هاي ملاقاتي بود كه سبز رنگ بود و با آنها مي‌توانستيد به حسينيه جماران برويد. امام آنها را امضا كرد و به من داد و گفت: از اين به بعد با اين كارت‌ها هر وقت خواستيد اينجا بياييد. تا مدت‌ها اين كارت‌ها دست به دست بين افرادي كه مي‌خواستند امام را ببينند مي‌چرخيد.
17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 462473

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد IR ۰۶:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
    18 52
    خوش به حالش.حسودیم شد. من فقط یک بار امام رو از نزدیک نزدیک دیده ام.