در سالهای اخیر و همزمان با ورود حجم زیادی از انواع کالاهای چینی کمکیفیت، موج فرهنگی-اجتماعی «ضدچینی» در ایران به راه افتاد و این موضوع چنان در میان اقشار جامعه گسترش یافت که هر کالای بیکیفیت و بیارزشی را چینی تلقی میکردند. البته بازرگانان و واردکنندگان نیز با وارد کردن نازلترین نوع محصولات بر این موج نگرانکننده دامن میزدند و برخی از آنان با یکدیگر در بنجلآوری رقابت میکردند.
همین مساله سبب نوعی بدبینی به تجارت با چین شده است. به نحوی که بسیاری معتقدند اگر ایران در زمان تحریمها چارهای جز تجارت با چین نداشته، اکنون که سایه تحریمها در حال محو شدن است، میتواند و باید شریک دیگری را جایگزین چین کند. اگرچه بخشی از چنین انتقاداتی درست است اما فارغ از لطمات واردشده به بدنه اقتصاد کشور، در اثر خروج ارز «ارزانقیمت» و ورود کالاهای کمارزش توجه به یک واقعیت را نباید از ذهن دور داشت و آن بزرگ و مهم بودن کشور چین است.
سیدضیاءالدین خرمشاهی، رئیس پیشین کمیسیون حقوقی و قضایی اتاق ایران در خصوص اهمیت چین در اقتصاد امروز جهان گفت: کالاهای چینی، بازارهای تولیدی قدرتمندترین اقتصادهای دنیا را نه به رقابت بلکه به چالش کشانده و بیراه نیست اگر ادعا شود بسیاری از محصولات صنعتی و غیرصنعتی دنیا تاب رویارویی با تولیدات مشابه چینی را ندارند. بهعنوان نمونه میتوان به صنعت تولید مبلمان در ایالات متحده و صنایع پوشاک در جنوب اروپا اشاره کرد که قافیه را تا حدودی در برابر رقیب چینی باخته است.
وی اضافه کرد: چین نهتنها اکنون جایگاه بیبدیلی در تجارت جهانی دارد، بلکه چشمانداز پیش روی تجارت این کشور هم بسیار قابل توجه و روشن است. در چنین شرایطی عقلایی نیست که ایران از تجارت با چین چشمپوشی کند تنها به این دلیل که شرکای دیگری احتمالاً در راه ایران هستند.
به اعتقاد خرمشاهی، نادیده گرفتن و کم انگاشتن چین کاری است غلط و قطعاً به زیان منافع ملی و البته این بار باید کشور چین را به گونه دیگری دید.
وی با بیان اینکه «منافع درازمدت ایران اقتضا میکند که تمام تخممرغهای خود را در یک سبد نگذاریم و وابسته تام به یک کشور نشویم»، در عین حال گفت: اما به هر روی باید روی چین یک حساب ممتاز باز کرد. تجربه چین در خطوط برقی راهآهن و بیوفیولها و برخی دیگر از عرصهها، تجربه گرانسنگی است که بهشدت مورد نیاز ماست.
از سوی دیگر به گفته این تحلیلگر مسائل اقتصاد بینالملل «آنچه تا حدودی مغفول مانده و باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرد، پیوندهای فرهنگی دو کشور است. شاید در بادی امر تصور بر این باشد که ایران و چین هیچ ارتباط فرهنگی با هم ندارند. اما واقعیت این است که در بخشهای فلسفه، هندسه و طب دو کشور دارای پیشینهای بسیار نزدیک به یکدیگر هستند تا جایی که آبشخور فلسفه کنفسیوس و فلسفه ایرانی را یکی میدانند و البته بخش تاریخ و باستانشناسی هم از مواردی است که باید مورد تفاهم قرار گیرد.»
به باور خرمشاهی، «دولتین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین باید به موازات روابط اقتصادی، به ایجاد بسترهای حقوقی-قضایی و فرهنگی-علمی نیز پرداخته و زمینه تاسیس انجمنهای علمی مشترک و دانشگاهی و نیز مراکز داوری بینالمللی برای جلوگیری از آسیب رسیدن به تجار دو کشور را فراهم کنند.»
رئیس پیشین کمیسیون حقوقی و قضایی اتاق ایران اضافه کرد: در این مجال باید نگاه عمومی به چین، محصولات چینی و تکنولوژی چینی را نیز تغییر دهیم. این دگرگونی رخ نخواهد داد مگر با تغییر الگوی خرید و واردات از چین و رویآوری بازرگانان از خرید کالاهای ارزانقیمت به کالاهای باکیفیت و برخوردار از تکنولوژیهای برتر و هدایت آن توسط دولت در مسیری که خروجی نهایی بازی برد-برد برای طرفین باشد.
او گفت: چین را نه باید سفید مطلق دید و نه سیاه کامل. چین کشوری است با نقاط قوت فراوان که البته ضعفهایی هم دارد.
22539
نظر شما