با تمام ایرادهایی که به اخلاق تند کارلوس کیروش و نگاه آزاردهنده بالا به پایین او وارد است، باید اعتراف کرد حرفهایگری کارلوس باعث شد در مالزی غافلگیر نشویم. تصور کنید اگر به حرف کیروش که اصرار داشت تیم ملی از یک هفته قبل در مالزی اردو بزند و با آبوهوای این فصل مالزی آشنا شود، توجه نمیکردیم و تنها ۷۲ ساعت قبل از بازی به این کشور میرفتیم، در این زمین ناهموار و آبوهوای عجیب چه بلایی سر تیم ملی میآمد؟ بیشک ملیپوشان ما از تماشای زمینی که بیشتر به آبگیر شباهت داشت تا زمین فوتبال، شوکه میشدند و سوریه میتوانست هر ۳ امتیاز بازی را از ما بگیرد.
کسب یک امتیاز مقابل سوریه، خروجی دندانگیری نیست که بابتش هورا بکشیم اما همین یک امتیاز را هم از تفکر مردی داریم که فوتبال را نه یک بازی و سرگرمی، که یک علم و صنعت میبیند و بر پایه همین نگرش به همان اندازه که به ۴ اصل سنتی تاکتیک، تکنیک، توانایی بدنی (بدنسازی) و توانمندی روحی اهمیت میدهد، به ۴ اصل مدرن فوتبال یعنی تعادل، توازن، تطابق و تحقیق (آنالیز) هم توجه دارد. همین اصل تطابق است که میگوید وقتی خارج از خانه بازی دارید، باید شرایط آبوهوایی روز بازی و روز ماقبل آن را بدانید تا در تمرین «شبیهسازی» کنید و در ازای هر یک ساعت اختلاف زمان، یک روز زودتر در خانه حریف حضور داشته باشید تا خودتان را با محیط تطبیق بدهید و بدن بازیکنانتان با محیط سازگاری پیدا کند.
تفاوت حرفهایها با ما در همین نگرش دقیق است وگرنه هلیکوپتر دوربیندار را که میتوان از تمام اسباببازیفروشیهای بالای شهر تهران خرید و GPS را هم میتوان خیلی راحت از طریق گمرک وارد کرد!
* این یادداشت در سرمقاله پنجشنبه ۲۷ آبان روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.
نظر شما