«خبرجنوب» نوشت: محمدرضا شمس، برنده دیپلم افتخار مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز میهمان این مرکز بود تا نشستی تخصصی در حوزه ادبیات کودک را برای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شیراز با حضور اساتیدی همچون دکتر حسنلی، دکتر پورگیو و دکتر آتشی داشته باشد. نشستی که حضور و همراهی نویسندگان ادبیات کودک شیراز (احمد اکبرپور و اعضای انجمن انگشت جادویی) را نیز تجربه کرد.

در آغاز این نشست گروه کتاب های تصویری مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز به نقد و بررسی آثار نویسنده منتخب خود پرداختند و سپس محمدرضا شمس نظرات خود را در مورد ادبیات کودک با حاضران در جلسه در میان گذاشت. شمس که در اردیبهشت ماه سال جاری در نخستین جشنواره کتاب های تصویری مرکز مطالعات برنده دیپلم افتخار 4 دهه نویسندگی برای کودکان شده بود از نویسندگان سرآمد این رشته در ایران به حساب می آید. او سابقه نویسندگی مجموعههایی تلویزیونی مانند «هادی و هدی» را نیز در پرونده خود دارد و تاکنون جایزهها و افتخارات بسیاری را از آن خود کرده که از آن جمله می توان به لوح تقدیر دومین کتاب سال کانون برای کتاب «قصه بهار»، کتاب سال مجله «سلام بچه ها» دو دوره، قصه سال سروش، لوح زرین چهارمین جشنواره مطبوعات کانون، قلم بلورین و سفر مکه از ششمین جشنواره مطبوعات ارشاد، کتاب سال شورای کتاب کودک، دیپلم افتخار IBBY، برنده نشان کلاغ سفید از کتابخانه مونیخ سال ٢٠١٠ و دبپلم افتخار برای نمایش «لیلی حوضک» از چهارمین فستیوال بین المللی نمایش عروسکی تهران اشاره کرد.شمس همچنین در نخستین مجموعه تلویزیونیاش «زاغچه کنجکاو» که با همکاری رضا فیاضی نوشته شده، هم به عنوان دستیار کارگردان و هم عروسک گردان و گوینده عروسکی حضور داشته است.»قصه های کوچه ما»، «ببری و آقاجون»، «ناجورها»،»بزبزقندی» و»عکاسخانه» از دیگر کارهای او در این عرصه می باشد. وی همچنین تا کنون بیش از 50 اثر برای کودکان و نوجوانان نوشته که ننه گلاب، من من کله گنده، من و زن بابا و دماغ بابام، بادکنک و اسب آبی، دیوانه و چاه از جمله این آثارند. از جمله جدیدترین کارهای او قصه «خانه دیوانه» است که زیر چاپ قرار دارد و در مجموعه «جنگ و صلح» در مرکز مطالعات ادبیات کودک تهیه می شود تا به وسیله انتشارات علمی فرهنگی منتشر شود. این نویسنده، سخت کوشی و علاقه مجنون وار به ادبیات کودک را عامل موفقیت خود می داند و کودکان را بطور جدی مورد توجه قرار می دهد. او یکی از ویژگی های خود را تلاش برای متفاوت نوشتن با دیگران می داند و تاکید دارد که بر خلاف جريان آب شنا می کند. شمس همچنین معتقد است که در هنگام نوشتن اين کودک درون اوست که جايش مينشيند و کنترل نوشتهها را در ست می گیرد و صد البته در جدال میان او و کودک درونش، نتیجه ای جز شکست
نصیبش نمی شود.
شمس همچنین از نویسندگانی که شناخت کافي از حوزه ادبیات کودک ندارند انتقاد می کند و معتقد است همین بی اطلاعی باعث شده تا برخی از به ظاهر نویسندگان با چوب پند و نصيحت به جان بچهها بیافتند و آنها را از هرچه قصه و نويسنده کودک است، بيزار کنند. به اعتقاد دوستان نويسندهاش، شمس، کودکي شصت ساله است و هر چه پيرتر ميشود کودک درونش نیز فعالتر مي گردد. او تفاوت ادبیات کودک ایران و جهان را در اهميت دادن آنها به کودکان و باور به اینکه کودکان آينده را ميسازند، می داند و تاکید دارد که در آنجا سليقه تا حد زيادي جاي خود را به تخصص و کارشناسيِ افراد زبده داده است و همه از منشي انتشارات تا ويراستار و سرويراستار و دبير هنري، همه حرفهاي هستند و در کار خود تخصص دارند. او همچنین از همه ما می خواهد که کودکان را جدي بگيریم و به خواستههايشان اهميت بدهیم. او می خواهد که کودکان را باور کنيم و از دنياي کودکي مان فاصله نگيریم.
در ادامه می توانید نتیجه گفتگوی ما با این نویسنده صاحب سبک در حاشیه این نشست را از نظر بگذرانید.
با توجه به اینکه شما نخستین جایزه دانشگاهی کشور را به عنوان برترین نویسنده کتاب های تصویری چهاردهه اخیر از طرف مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز دریافت کرده اید، رمز موفقیت خود را در چه می دانید؟
- بايد بگويم سختکوشي يکي از دلايل اين موفقيت بوده است. از دلايل ديگر بايد به علاقهام به ادبيات کودک اشاره کنم که عاشق آن هستم و مجنونوار دوستش دارم و اگر روزي نتوانم بنويسم، ميميرم. دليل ديگر جدي گرفتن کودکان است. من کودکان و خواسته هايشان را جدي ميگيرم چون اعتقاد دارم کودک در هر مرحله سني که باشد يک انسان کامل است و بايد جدي گرفته شود و اين فقط در حد يک شعار نبايد باقي بماند. از زماني که شروع به نوشتن کردم تلاشم بر اين بود که مانند ديگران ننويسم و بر خلاف جريان آب شنا کنم و اهميتي به خط قرمزهاي ديکته شده ندهم. من به تخيل و پرورش آن در کودکان اعتقاد راسخ دارم و در نوشتههايم تلاش کردم به تخيل ناب برسم. بچهها بازي و سرگرمي و شيطنت و بازي گوشي را دوست دارند و من سعي کردم تمام اين موارد را در نوشتههايم رعايت کنم. موقع نوشتن اين من نيستم که مينويسم اين کودک درونم است که جاي من مينشيند و کنترل نوشتههايم را به دست ميگيرد. گاهي ساعت ها با کودک درونم کشمکش دارم و هميشه هم او پيروز ميدان است.
درباره دانشگاهی شدن ادبیات کودک چه نظری دارید؟
-شايد بزرگترين و مثبت ترين کار ممکن در حوزه ادبيات کودک و نوجوان همين دانشگاهي شدن آن است. کاري که سال ها پيش از اين بايد صورت ميگرفت. ادبيات کودک در کشورهای توسعه يافته سال هاست که دانشگاهي شده و دليل آن هم اهميتي است که به کودکان داده ميشود. همان طور که تصويرگري، موسيقي، تئاتر و سينما دانشگاهي شده، ادبيات هم براي رشد خود بايد دانشگاهي ميشد که خدا را شکر اين کار با همت و زحمت هاي دکتر خسرونژاد و دوستانش محقق شد. ادبيات کودک بسيار تخصصي است و احتياج به دانش آکادميک دارد. خيلي از نويسندگان کودک (اگر بشود آنها را نويسنده ناميد) با تصور سهل و آسان بودن این حوزه، به اين عرصه پا ميگذارند و چون شناخت کافي از آن ندارند با چوب پند و نصيحت به جان بچهها ميافتند و آنها را از هرچه قصه و نويسنده کودک است، بيزار ميکنند.
3. به طور کلی چرا برای کودکان و نوجوانان مینویسید؟
چون کودکي بسيار شيرين و لذتبخشي داشتم و هنوز هم مزه آن زير زبانم است. خيلي از دوستان نويسندهام ميگويند من کودکي شصت سالهام و هر چه پيرتر ميشوم کودک درونم نیز فعالتر ميشود. من از کودکي با قصه و افسانه بزرگ شدهام و همچنان با آنها زندگي ميکنم. از اينها گذشته دنياي بي غل و غش کودکان، سادگي شان، بازي ها و شيطنت هايشان و... مرا به اين سو کشانده است.
تفاوت ادبیات کودک ایران و ادبیات کودک جهان را در چه می دانید؟
اهميت دادن به کودکان، چون باور دارند که کودکان آينده را ميسازند. براي همين است که آنها از مدت ها قبل به طور جدي و آکادميک ادبيات کودک را دنبال ميکنند. موضوع دیگر حرفه اي بودن است. آنها در حوزه ادبيات کودک و به خصوص صنعت نشر آن به صورت حرفهاي عمل ميکنند. افراد متخصص در انتشاراتي ها حضور دارند. سليقه تا حد زيادي جاي خود را به تخصص و کارشناسيِ افراد زبده داده است. از منشي انتشارات تا ويراستار و سرويراستار و دبير هنري همه حرفهاي هستند و در کار خود تخصص دارند. خط قرمزها و سانسور خيلي کمتر اعمال ميشود. در اینجا خود نويسندگان اولين کساني هستند که خودشان را سانسور ميکنند.
کشورهای دیگر به نوآوري و خلاقيت بها می دهدند. چيزي که ما خلافش را شاهد هستیم و در جلوي راه کساني که ميخواهند کاري خلاق انجام دهند سنگ هايي به بزرگي کوه مي اندازند.
به نظر شما، مربیان، معلمان و پدر و مادرها برای علاقهمند کردن کودکان به ادبیات کودک چه کارهایی می توانند انجام دهند؟
-بهترين شيوه براي علاقهمند کردن قصهگويي است. وقتي پدر يا مادري براي بچههاي خود قصه ميگويد هم به او و خواستههايش اهميت داده است و هم از نظر عاطفي به او نزديک شده. هم با او به دنياي قصهها سفر کرده و براي ساعتي از اين دنياي ماشيني فاصله گرفته است. هم فاصله نسل ها را کم کرده است. کتابخواني در مدارس، مهدکودک ها، اجراي نمايش هاي خلاق و دعوت از نويسندگان و شاعران و تصويرگران و برگزاري نمايشگاه کتاب در مدارس و مهدکودک ها. گنجاندن خريد کتاب به صورت دسته جمعي (معلم و مربي و دانش آموزان و...) و رفتن به کتابفروشيها ميتوانند از عوامل موثر براي علاقهمند کردن کودکان به کتاب و کتابخواني باشد.
حرف خاصی برای مخاطبین خود دارید؟
تنها صحبتم اين است که کودکان را جدي بگيريد. به آنها و خواستههايشان اهميت بدهيد. کودکان را باور کنيد و اين قدر از دنياي کودکيتان فاصله نگيريد.

46

کد خبر 614438

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =