در این حال بهتر است که سازه مجدداً برای شرایط لازم و فعلی طبق استانداردهای روز بازطراحی شده و مقاومسازی مربوطه انجام شود.
تخریب یک طبقه از ساختمان بدون کوچکترین شک صدمات زیادی به سازه موجود زده و با توجه به ضعفهای اجرایی موجود، آنها را عمیقتر کرده و به آسیبپذیری بیشتر سازه منجر میشود.
درست است کاهش بار به عملکرد کلی سازه بخصوص در زمان زلزله کمک میکند ولی به چه قیمتی؟ ضربات پتک های سنگین و ... و تخریب تمام خط جوشهای کف ها به ستونها و اتصالات باعث خرابی موضعی شده و اسیب پذیری شرایط کنونی را هم زیر بار ثقلی و هم بار سرویس کنونی دو چندان میکند!
البته اینکه چرا در وهله اول اجازه ساخت یک طبقه اضافی به ساختمان علاءالدین دادهشده است، آنهم در کنار دو خیابان اصلی که عموماً این شریانها در زمان اضطرار بیشتر از همهچیز مهم میشود، جای سوال است! مگر چنین ساختمانی آن هم در کنار خیابان مهم و مطرح شهر از دید مسئولان شهر پنهان بوده!
به هر حال این مرقومه را بعد از تخریب ولی تذکرات شفاهی زیاد (چون اگر قبلاً مینوشتم هزار فکر نامربوط ممکن بود به ذهنها خطور کند) و اتمام تخریب و تشکر و قدردانی مسئولین گوناگون شهر از هم دیگر مینویسم که همه به هم تبریک گفتند و از هم قدردانی نمودند!
تنها چیزی که باید عرض کنم، اینکه اتفاق میمونی برای ساختمان خلافکار یادشده رخ نداد، بلکه بهاحتمالزیاد آسیبپذیری آن زیادتر هم شده است. امیدوارم این مرحله (هشدار) از چرخه مدیریت بحران! را مسئولین جدی گرفته و نسبت به ارزیابی دقیق سازه و مقاومسازی سازه فعلی و موجود آن اقدامات لازم را معمول بفرمایند.
نباشد که بعد از یک زلزله متوسط یا حتی در شرایط سرویس فعلی ساختمان فروریخته و مصیبت ساختمان پلاسکو را در ذهن مردم دوباره تداعی کند.
این یادداشت برای ثبت در تاریخ آورده شده که خدایناکرده اگر اتفاق بدی در آینده برای ساختمان مذکور رخ داد جای بازی با کلمات دیگر باقی نماند!!!
در انتها این را هم که مکرراً عرض کردهام، یادآور میشوم، چرا اینقدر غیرفنی در مسائل شهری عمل میکنیم؟
نظر شما