تلاش رئیس جمهور ترکیه برای تداوم اعلام حالت فوق العاده در کشورو شدت برخورد او با مخالفان که محدود به کودتاچیان آماتور 15 جولای تاریخی و نیز موج بازداشتها که به مرز 60 هزار نفر رسیده نشان میدهد نگرانیهای آقای اردوغان از آینده خود و واکنش های احتمالی بدنه اجتماعی،سیاسی و نظامی هوادار فتح الله گولن جدی است.اینکه دولت ایالات متحده به صرف آنچه ترکیه ضرورت دوستی توصیف می کند گولن رابه کشورش مسترد خواهد کرد یانه؟شخصا بعید می دانم.گولن در وقایع یک سال اخیر ترکیه یا آن کودتای نافرجام 15 جولای گناهکاراست یا بی گناه؟ این را هنوز نمی دانیم. تحلیل وقایع شاید خیلی سخت نباشد، اما ارزیابی صداقتها زمانی که به دو رقیب سیاسی مرتبط می شود، تقریبا امر غیرممکنی میشود. به صرف ادعای اردوغان گناهان گولن قابل اثبات و تایید نیست. عدم پذیرش بیشتر به دلیل نوع رابطه شخصی و کینه توزانه میان این دو، که اکنون به اوج خود رسیده است. متقابلا نمی توان تکذیب های آقای گولن را هم باورکرد. اونیزاستانداردهای صداقت و رفاقت را مطابق میل و ذهن متوهمش حداقل از نگاه اردوغان جابجا کرده و زیر پا گذاشته و در حد شروری فراری است.
تا آنجا که به عنصر صداقت و رفاقت در سیاست مربوط می شود ضرورتا باید به هردو نفر شک کرد.اما یک نکته مسلم است،"در نبرد سیاسی میان گولنیستهای اپورتونیست واردوغانیستهای توتالیتر مسلک تمامیت خواه !، توازن قوا فعلا (تاکید می کنم فعلا)به نفع آقای رئیس جمهور تغییر کرده، اما در سیاست هیچ چیز ابدی نیست. همین تقابل پنهان،بالقوه برای ورود ترکیه به جرگه کشورهای بحران زده منطقه کافی است،اندکی باید صبور بود. شیشههای پنجره بحران15جولای مات است و امکان اندازه گیری فاصله میان کودتا و ضد کودتا وجود ندارد.
تلاش آقای رئیس جمهور برای تداوم حالت فوق العاده در کشورو شدت برخورد او با مخالفان که محدود به کودتاچیان آماتور نشده و موجی بازداشتها که به مرز 60 هزار نفر رسیده را شامل شده ، نشان میدهد نگرانیهای آقای اردوغان از آینده و واکنش احتمالی بدنه اجتماعی وسیاسی و نظامی هوادار گولن جدی است. یک مسئول سردبیری روزنامه زمان که به آقای گولن علاقه مند است اما با نگرانی می گوید" با یک شوخی روبرو نیستیم. هزاران نفر را بازداشت و روانه زندانها کرده اند. اقدام نظامیان مورد تایید نیست اما برخورد دولت حکایت از مقابلهای سیستماتیک و از پیش طراحی شده و هدفمند برای تسویه حساب با مخالفان دارد".
بسیاری از ناظران سیاسی و دیپلماتهای مقیم ترکیه از زاویهای دیگر به موضوع نگریسته ومیگویند در لاک رفتن و فروخفتگی هواداران آقای گولن ممکن است اقدامی تاکتیکی و ناشی از موج کشندهای باشد که بی محابا به سوی آنان می آید.یک دیپلمات ارشد فرانسوی مقیم استانبول از یک خبرنگار روزنامه جمهوریت و نزددیک به آقای دوندار که او را فردی مطلع توصیف کرده نقل می کند "رئیس جمهور به خوبی از توان بالقوه هواداران گولن آگاه است.این را از شدت و وسعت بازداشت ها می توان فهمید.اردوغان خود زمانی از این توان و نیرو برای به قدرت رسیدن استفاده کرده است". خبرنگار مذکور که از ترس بازداشت خود و خانواده اش توسط نیروهای امنیتی ترکیه ترجیح می دهد نامش مخفی بماند، معتقد است" در جنگ تنازع بقا سیاسی و حفظ برتری در قدرت ، اردوغان مترصد است تکلیف این نیروی پنهان ورسوب گذار در بستر جامعه را به فوریت روشن و تمام کند،آنها امروز خطری جدی تلقی می شوندو چون داربست های ساختمان ها باید فورا برداشته شوند.البته پیش بینی آینده و موفقیت او کار بسیار سختی است".
اردوغان از موضع کسی که توانست فعلا از زیر تیغ نظامیان جان سالم بدر ببرد، اکنون سیل اتهاماتی را متوجه آقای گولن کرده وگفته از دولت ایالات متحده انتظار دارند اورا که مقیم پنسیلوانیا است به آنکارا تحویل دهد.او این انتظار را در برابر پارهای اتهامات مبنی بر اطلاع واشنگتن از کودتا و شاید حمایت ازآن مطرح کرده و تلاش می کند کاخ سفید را از موضعی اخلاقی ونه الزاما حقوقی وادار به استرداد آقای گولن کند. ایالات متحده(آن زمان) این گونه موضعگیریها را غیرسازنده توصیف و تاکید کرده آنکارا باید از موضعگیریهای خشمانه اجتناب ورزد. اگر مدرکی متقن و مستند وجود دارد آنکارا ارائه دهد ، آنگاه بررسی خواهد شد.
اینکه دولت ایالات متحده به صرف آنچه ترکیه ضرورت دوستی توصیف می کند گولن رابه کشورش مسترد خواهد کرد یا نه؟ شخصا بعید میدانم. حتی در اثباتی ترین حالت ممکن،اتخاذ چنین تصمیمی مستلزم طی مراحل قانونی و اداری پیچیدهای در سیستم قضایی آمریکاست که همواره متهم به کندی دررویههای کاری و قانونی بوده. ضمن آنکه چنین رویه یی می تواند بدتر هم باشد ،اگر کاخ سفید و یا وزارتخانه های خارجه و دادگستری و دادستان کل فدرال در اتخاذ تصمیمی اعمال نفوذ کنند آنگاه همه چیز متوقف خواهد شد.
اما در این میان 2 سوال مهم مطرح است که پاسخ به آنها در فهم تحولات اخیرو چرایی آنها خصوصا عملیات به اصطلاح ضد کودتا کمک زیادی به تحلیل گران سیاسی خواهد کرد.
1- به فرض محتمل اگر دلایل بازداشتهای و سرکوب های اخیر و اتهامات متوجه گولن موجه باشد، منطقا و در ابتدا این خود دولت و شخص رئیس جمهور هستند که باید پاسخگوی شرایط ناپایدار فعلی باشند. بی اطلاعی دولت و نهادهای امنیتی از این میزان نفوذ شخصی و فکری آقای گولن در همه ارکان حکومتی (اگر صحت داشته باشد) باتوجه به ادعاهای دولت مبنی بر تسلط بر اوضاع!چندان باور کردنی نبوده و منطقی به نظر نمی رسد. بازداشت حساب شده بیش از هزاران نفر و دهها روزنامه نگار و فعال حزبی و سیاسی و ارعاب نمایندگان مخاف در پارلمان با هر معیاری مبهم وتعجب برانگیز است.
2- اما فتح الله گولن واقعا دارای چنین مشروعیت وکاریزمای حیرت آوری در میان مردم و مسئولان هست که مثلا در یک پالایش اولیه از وفاداران او، کاملا سیستماتیک و از پیش طراحی شده ،هزاران نفر از نخبه ترین افراد نظامی و حکومتی بازداشت و از حقوق اجتماعی و مدنی خود محروم می شوند.
فتح الله گولن کیست؟
کیستی گولن از جنبه تاریخی ارتباط ارگانیک غیر قابل انکاری با خود آقای اردوغان برقرار می کند .رجب که به قدرت نفوذ رقیبش واقف و البته به نوعی هم پرورش یافته مکتب اوست، به خوبی می داند در منطق به هم آمیخته و خطرناک مذهبی - سیاسی آقای فتح الله گولن، افراد خاصیت ابزاری، دورهای و کاملا گذرا دارند. مکتب سیاسی و مذهبی گولن، متدی دو وجهی و متوازن دارد. همین توازن حساب شده که با لایه یی محکم از اعتقادات مذهبی حفاظت می شود، تا کنون نقش مهمی در پیش برد اهداف او و سیستم تحت امرش داشته است.به همین دلیل کم نیستند تحلیل گران و کارشناسانی که معتقدند به صرف متهم شدن فتح الله دروقایع اخیر اولا، برای این دو رقیب ماهیتا چیزی تغییر نمیکند. ثانیا امکان حذف و قلع و قمع جریان گولن کاملا خوشبینانه و تقریبا امری بعید به نظر می رسد.
در وجوه ایدئولوژیک و ساختار سازمان عمومی مکتب گولن، مسلمان به مثابه یک فرد حتی با باور سکولار، نقشی محوری نسبت به خود در عبادات و رابطه شخصی با خدا دارد که هیچکس حتی نهاد دولت حق دخالت در آن را ندارد.اما همین فرد که الزاما می تواند مومن معتقدی هم نباشد، وظیفه یی فراتر و مهم تر به نام "خدمت به افراد و جامعه" به عهده دارد.درنگاه کاربردی و ابزاری "مکتب گولنیسم" هر شخص نسبت به خود وظیفهای محدود، گذرا و تعریف شده در "جریان ممتد زمان" دارد. اما برای هدفی بزرگتر و نامحدود یعنی تحقق "آرمان شهررویایی پیشوای خود یا مرشد بزرگ" باید خویش را وقف اول پیشوا و سپس عموم کند. از نگاه گولنیست ها"حس تداوم و ماندگاری وجهی مهم والبته منفی در فرد خواهد بود که می تواند تاثیر نورو الوهیت پیشوارا تحت تاثیر قرار دهد". در واقع نوعی صوفی گری وعرفانیسم شرقی که گولن قرائت وتعریفی مدرن و ابزاری به نفع خود،اما عمیقا متناقض از آن بر پایه "خدمت به پیشوای مذهبی واصول منتهی به او" ارائه می دهد. در این تناقض او مروج نوعی "سانترالیزم مذهبی دموکراتیک" است که درک مبانی آن با قرائت های مدرن قدری مشکل به نظر می رسد.
تمجید سیاسی وتاریخی گولن ازپادشاهی عثمانی، ارائه قرائتی جدید از تعالیم اسلامی مبتنی بر آنچه خود "روح تسامح و لیبرالیسم دینی مدارا گراتوصیف می کند و در نهایت ایجاد نوعی قداست معنوی و الوهی برای پیشوای صوفی عارف مسلک(یعنی خود او) ، کارکردی چند وجهی در عرصه تاریخ ، مذهب و سیاست و نهایتا رسالت خود خوانده اجتماعی" به اوداده که بی شک تقابل فردی و ساختاری با گولن و گولنیستها را چه در ترکیه و چه در اروپا و جهان آزاد اگر نه غیرممکن که بسیار مشکل کرده است. موقعیتی که با به کارگیری ساختار و سازمانی کاملا مدرن، حرفهای و سیستماتیک به نام "جنبش خدمت" عملا فتح الله را به نیرویی قوی و غیر قابل انکار در جامعه ترک تبدیل کرده است.
نظام مذهبی وباور مدارانه گولن، به نهاد فرد تا آنجا که به خود او و پیوند آسمانی اش مربوط می شود چندان ورود نمی کند، اگرچه نسبت به او بی تفاوت هم نیست. در واقع آنجا که به تاثیر رابطه خصوصی فرد بر جامعه و خدمت به پیشوا مربوط می شود، جنبه عمومی مکتب گولن؛ فرد را رها نمی کند و فورا وارد عرصه شده و بر گرفته از اصول سانترالیزم حزبی، به ساماندهی فردبا رویکرد اجتماعی می پردازد.قرائت خاص به گفته گولن "تساهل گونه و مدارا محور از دین" تسهیل کننده اصلی و محوری رابطه شخص با سازمان و نهایتا جامعه یی خواهد بود که قرار است بنا به تعریف ایدئولوژی گولن" انسان به مثابه جزیی از کل به آن جامعه"خدمت کنند. تجلی اجتماعی آراء و اندیشههای گولن درتشکلی به ظاهر مردم نهاد به نام "جنبش خدمت "تمرکز یافته که علی رغم وسعت حیرت آور اجزای هرمی آن و خدماتی که ارائه میدهد، اما فاقد ساختاری رسمی،ملموس و قابل رویت است. تمامی اعضا عضویت خود در جنبش را تایید نمی کنند ،اما عملا و آشکارا در خدمت تمام عیار به آن قرار دارند."جنبش خدمت" اکنون فراتر از ترکیه ماهیتی اینتر ناسیونالیستی به خود گرفته و شبکه یی عظیم در کشورهای اسلامی و اروپا را هدایت و کنترل می کند. محور عملیاتی این جنبش فراگیر در 4حوزه
به فعال است.
1- امور خیریه عمومی مثل خدمات وام و تسهیلات و....
2- خدمات درمانی و رفاهی رایگان.
3- خدمات آموزش و تحصیل تقریبا رایگان در مدارس مدرن تا پایان مقاطع دانشگاه،حتی در محافل آکادمی و مراکز آموزشی نظامی.
4- ایجاد اشتغال مناسب و تضمین شده برای اعضا به صورت هرمی و زنجیره یی در همه سطوح کشوری و لشکری.
کارکرد اصلی سیاسی و راهبردی آینده نگر مکتب گولن از همین جا و به ویژه از بند چهارم شروع می شود. در این میان آنچه بیش از پیش جلب توجه می کند رو شدن اهداف استراتژیک گولن و جریان معتقد به او در پس این اقدامات است که عملا صداقت آنها را به عنوان یک نیروی صرفا اجتماعی عمیقا به زیر سوال می برد.
اواسط سال 1999 متن صوتی سخنرانی از آقای گولن افشا شد که عواقب ناشی از آن هم اردوغان را هوشیارو نگران کرد و هم منجر به خروج فوری گولن از کشور و عزیمت به پنسیلوانیا شد. این روحانی مذهبی که روزی امام جماعتی ساده برای نماز گزاران در ازمیر بود و اینک به مثابه پیشوا یی متوهم و صوفی مسلک چون قدیسی دست نیافتنی در ایالات متحده بسر می برد در این فایل صوتی سری میان هوادارانش و گروهی از اعضای جنبش خدمت به آنها می گوید"شما باید بدون اینکه کسی متوجه شود در شریانهای سیستم رخنه کنید،تا اینکه به تمام مراکز قدرت برسید. شما باید صبر کنید تاهمه قدرت حکومت به دستتان بیفتد. تا موقعی که همه قدرت نهادهای منبعث از قانون اساسی در کنارتان قرار گیرد".دایره اقدامات گولن و جنبش خدمت البته محدود به ترکیه نیست و شبکه یی وسیع در سراسر جهان را تحت پوشش و کنترل دارد. در خود ترکیه حداقل 300 تا 450 مدرسه و مراکز آموزشی فوق مدرن، بیش از یک هزار شبکه درمانی و خدماتی و به همین تعداد مراکز خیریه و عام المنفعه تحت نظر "جنبش خدمت" قرار دارند. ضمن آنکه مخارج تحصیلی و خانوادگی بسیاری از دانشجویان (از خانواده مذهبی یا سکولار تفاوتی نمیکند) پرداخت و تامین میشود. مسئولان این جنبش اما هیچوقت معلوم نکرده اند که مخارج هنگفت این خدمات از کجا تامین می شود. ادعای مسئولان و اعضای آن مبنی بر تامین هزینهها از سوی خیرین و پرداخت 5 تا 15 درصد از درآمدشان به امورخیریه، باور کردنی نیست.تامین هزینه هایی که پاره یی برآوردها بین 1و نیم تا 2 میلیارد دلار درسال تخمین زده می شود از راه خیریه بسیار مضحک است.بسیاری از افراد بازداشت شده در رده های سیاسی، اداری، نظامی و انتظامی خروجی چنین نظام آموزشی و تامینی سخاوتمندانه هستند و اردوغان این را خوب می داند. از شدت عمل و موج وسیع بازداشتها چنین استنباطی وجود دارد.اردوغان خود پرورش یافته چنین سیستم مافیایی و مخوفی ست.
از سوی دیگر گفته می شود هزاران مرکز مشابه در سرتاسر جهان از جنوب و جنوب شرق آسیا گرفته تا خاورمیانه و خلیج فارس و از اروپا گرفته تا آفریقا وآمریکای لاتین توسط این جنبش هدایت و سرپرستی میشوند. برخی منابع خبری و مالی بین المللی مدعی هستند تنها در آفریقا و خاورمیانه حدود 1000 مدرسه و تقریبا 500 تا800 مرکز خیریه درمانی و خدماتی با امکانات کامل توسط "جنبش خدمت" سرپرستی میشوند.
با این حال پس از گذشت ماه ها به درستی نمی دانم گولن واقعا و مستقیما در کودتای 15 جولای دست داشته یانه؟. اما در نگاه و برداشت عمومی با استاندارد های امنیتی آنچه که او مروج و الهام بخش آن تلقی می شود به اندازه کافی انگیزه در معتقدانش برای هر اقدامی انگیزه ایجاد کرده و می کند،ولو آنکه خود مستقیما به زبان نیاورد ویا فرمان آن را صادر نکند. به همین دلیل کشف دخالت مستقیم فتح الله در کودتا تغییری در اصل ماجرا و مخاطره او و مریدانش برای جوامع آزاد و دمکراتیک آزاد (که لزوما منظورم ترکیه نیست) ایجاد نمی کند. از همین زاویه است که رجب اردوغان به عنوان یک رقیب سیاسی، گولن را مورد حمله قرار می دهد. اردوغان نه مصادیق به گفته او توطئه؛ که ماهیت گولنیسم و رهبر آن فتح الله را یک خطر جدی برای خود وشاید جامعه ترک می داند.
اردوغان با آگاهی از نیات ایدئولوژیک و سیاسی رقیب، با هرانگیزهای که به باور من بیشتر سیاسی و رقابتی و شخصی ست، حمله به گولن را از 3جبهه آغاز کرده است. نخست، اثبات نفش منفی او در ترویج خشونت،تروریسم و براندازی. دوم، اثبات این مهم که جریان گولن در منطقه عمومی آسیای میانه و خاورمیانه و اروپا در صورت اتصال حلقههای آن به هم بالقوه خطری برای کل منطقه، اروپا و جهان آزاد محسوب می شود. سوم، تلاش در جهت قداست زدایی از چهره گولن که این یکی رانمی دانم موفق خواهد شد یا نه؟ اما موفقیت در آن کلید اصلی پیروزی اردوغان و حزبش در دوجبهه اول و دوم است. گولن نیز به نوبه خود دست اردوغان را خوانده به همین دلیل تلاش می کند چهره خود را اولا ،به عنوان یک رهبر اسلامی صرفا معنوی که دخالتی در امور سیاسی و شرورانه (حتی کودتا) ندارد حفظ کند. ثانیا، آنچه را که رجب متوجه او می کند به خود او بازگرداند. نمیدانم گولن موفق خواهد شد یا نه؟ آینده یی نزدیک همه چیز را مشخص خواهد کرد.تا 16 اپریل باید صبر کرد.*این مقاله مدتی پیش درنشریه یی انتشار یافت. در محتوای تاریخی آن دخل و تصرفی صورت نگرفته، اما با توجه به وقایع اخیر تصمیم به انتشار آن گرفتم.matinmos@gmail.com
نظر شما