«پارک مقابل مساجد آزاد است... تابلوهای توقف ممنوع و حمل با جرثقیل که مقابل مساجد بودند جمعآوری شدند/ مهر/۲۵خرداد۹۶» این مطلبی است که رئیس پلیس ترافیک شهری تهران گفته. تصمیمی که ربطی به وضعیت ترافیک شهری، ارتقای دانش ترافیکی شهروندان یا ریشهکنی معضل کمبود پارکینگ ندارد. موضوع خیلی صادف و ساده است: فقط زمان اقامهی نماز، میتوانید جلوی مساجد پارک کنید. در غیر این ساعات ممنوع است. خیلی هم خوب. طیبالله. اما چند نکته به خاطر فقیر میرسد که اگر نگوید به حناق مبتلا خواهد شد:
اول اينكه قوانين الهي و بشري، هر دو لازمالاجرايند. به ياد بياوريد كه امام راحل در پاسخ به كساني كه نميخواستند به حكومت پهلوي ماليات بدهند و قوانين راهنمايي و رانندگي حكومت جور را رعايت كنند، چه گفت. ما هم معتقد نيستيم كه اين دو قانون با هم متضادند اما اقداماتي از اين دست، جز القاي وجود تضاد و تناقض بين اين دو چه معنايي دارد؟
اگر پارك خودرو مقابل مساجد، خلاف قانون است و مخل رفتارهاي ترافيكيست ـ كه هست ـ در تمام ساعات روز بايد چنين باشد. بيمعني و بلكه مضر است كه به بهانه و به نام نماز، قوانين شهري و شهروندي را بشكنيم. ما و شما متدينيني را ميشناسيم كه در رعايت دستورات شرعي بينهايت مقيدند اما ماشين خود را دوبله پارك ميكنند، از چراغ زرد رد ميشوند و لايي ميكشند. اين رفتارها جز به اين دليل نيست كه در ذهن عدهاي از شهروندان، قوانين بشري ـ نسبت به قوانين الهي ـ در رتبهاي پايينتر نشستهاند.
دوم. با اين طرح چه پيامي به شهروندان ميدهيد؟ اينكه با خودرو براي نماز بشتابند؟ چرا نبايد به شهروندان نمازگزار آموخت كه براي شركت در نماز جماعت مساجد، اصلا ماشين برندارند يا به جاي استفاده از خودوري شخصي، از اتوبوس و مترو استفاده كنند؟ زبانم لال زبانم لال، نزديك بود فكر كنم كه انگار طراحان اين ايده اصلا نماز ميخوانند يا نه؟! عزيزان دلسوز نماز و مسجد! نمازگزاران يا ادارياند يا بازاري. بازاري در حجرهاش نماز ميخواند يا دو قدم تا مسجد بازار ميرود. نمازگزار كارمند، ظهر در اداره نماز ميخواند و شب، از منزل مسكونياش به مسجد محل مراجعه ميكند. شخصا نمازگزاري را نميشناسم كه با ماشين به مسجد برود. اصلا نمازگزار ميكوشد كه سبك به مسجد برود و هنگام نماز دغدغهاي نداشته باشد. حالا شما ميخواهيد به نمازگزار تامين بدهيد كه هنگام نماز نگران محل پارك ماشينش نباشد؟ ياد داستان مردي افتادم كه با كفش به نماز ايستاده بود. دزدي به او گفت: با كفش، نماز نباشد. مرد جواب داد: اما كفش باشد!
سوم. از كجا معلوم كه مخاطب پيام مورد نظر شما را دريافت كند؟ از من اگر ميپرسيد پيام تصميم ترافيكي شما اين است: «بهترين جاي پارك خودرو، جلوي مساجد است، آن هم موقع نماز!». جدا از اين به بلبشويي كه جلوي مساجد راه خواهد افتاد فكر كردهايد؟ از اين گذشته، به امنيت مساجد و اجتماعات آن انديشدهايد؟
چهارم، به نظر مي رسد كه طراحان اين ابتكار درخشان خواستهاند به نمازگزاران امتيازي بدهند. بله. زماني پيشنهاد شد كه شهريهي دانشجويان باحجاب، تخفيف داده شود. در نتيجهي اين تدبير هوشمندانه، دانشجوي با حجاب ميترسيد كه به استفادهي ابزاري از حجاب متهم شود! بترسيد از روزي كه به نمازگزاران نيز چنين طعنههايي زده شود.
عزيزان دلسوز! نمازگزار به امتيازاتي از اين دست نياز ندارد. گمان كنم زمان آن فرا رسيده كه متوجه اين نكته باشيم. شارع مقدس، به اندازهي كافي به نمازگزار امتياز داده، از شكستن نماز مسافر و تاكيد بر كوتاه كردن نماز جماعت براي رعايت افراد ضعيف بگيريد تا تيمم بدل از وضو و سجدهي سهو و امثالهم. تلاش خود را مصروف فعاليتهايي بكنيد كه ضررشان كمتر باشد، در استاديوم فوتبال شربت صلواتي پخش كنيد، تماشاچيان واليبال را با آباژور بپوشانيد... هر چه از اين دست خواهيد، مختاريد اما به خاطر خدا دست از سر نماز و مسجد برداريد.
«پارک مقابل مساجد آزاد است... تابلوهای توقف ممنوع و حمل با جرثقیل که مقابل مساجد بودند جمعآوری شدند/ مهر/۲۵خرداد۹۶» این مطلبی است که رئیس پلیس ترافیک شهری تهران گفته. تصمیمی که ربطی به وضعیت ترافیک شهری، ارتقای دانش ترافیکی شهروندان یا ریشهکنی معضل کمبود پارکینگ ندارد...
کد خبر 678131
نظر شما