۰ نفر
۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۵
بایدها و نبایدهای دولت دوازدهم

رئیس‌جمهور روز گذشته بعد از مراسم تنفیذ و تحلیف و حواشی آنها، و بعد از مدتی شایعه‌سازی و گمانه‌زنی و تزریق بعضی از اخبار نادرست به اذهان عمومی، ۱۷ نفر از اعضای کابینه خود به‌جز وزیر علوم و آموزش عالی را به مجلس معرفی کرد و بدین طریق دولت دوازدهم به طور رسمی آغاز به کار کرد. همزمان با آغاز دوره دوم ریاست‌جمهوری آقای روحانی این پرسش مطرح است که اکنون او در حوزه‌های داخلی و خارجی با چه چالش‌هایی روبروست. البته چالش‌های رئیس‌حمهور با چالش‌های دولت متفاوت است و برای سهولت در تجزیه و تحلیل فعلاً این مسئله را کنار می‌گذارم و به چالش‌های دولت می‌پردازیم. نکته دیگری نیز وجود دارد که به چالش‌ها و یا ابرچالش‌های حاکمیتی برمی‌گردد که ربطی به دولت ندارد اما عدم حل آنها و یا چگونگی حل آنها بر هر دولتی اثر می‌کذارد و دولت دوازدهم نیز مستثنی از این امر نیست.

لذا به نظر می‌رسد دولت دوازدهم در قامت دولت و در حد اختیارات و مسئولیت‌های خود در صحنه داخلی با مجموعه‌ای از مشکلات ساختاری و عارضی روبروست که برای سهولت در بررسی و حل آنها مناسب است به یک تقسیم‌بندی دست زده و و روندهای مشکل زا و چالش‌های عمده او را شامل ۱-چگونگی مدیریت روند بالادستی و ۲-نحوه تنظیم چالش‌های پایین‌دستی بدانیم. البته این بررسی فارغ از ابرچالش‌هایی است که حکومت و کشور با آنها روبروست و بدون شک روی فعالیت‌های دولت و پیروزی و شکست آن‌ها نیز موثر است اما در این نوشتار به آنها نمی‌پردازم.

در قسمت روند بالادستی وی نیاز به: ۱-ایدئولوژی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد که روی آن کار علمی و دانشگاهی شده باشد و بتواند اجماع نخبگان جامعه و گروه‌های مرجع را حول این نظریه‌پردازی‌ها بسیج کند. ۲-استراتژی برای مدیریت مسائل و تحولات اجتماعی در صحنه داخلی و ۳-ساماندهی نحوه تعامل با هسته‌های اصلی سخت و نرم قدرت در حاکمیت و ۴-تیم همدل، منسجم، هدفمند و کارآ که بتواند در بالا دست ۳ اقدام پیشنهادی قبلی را به سر منزل مقصود برساند. لذا رئیس‌جمهور و تیم گیوه‌ورکشیده و مصمم‌اش نیاز به ایدئولوگ و استراتژ دارند تا دست به نظریه‌پردازی و سناریوسازی بزند و با بسیج مردم و نخبگان در پشت سر خود چالش‌های پیش‌روی دولت را از سر راه بردارند. هر دولتی که فاقد این ۴ عنصر باشد از پس تنظیم روابط با نهادهای قدرت اعم از سخت و نرم برنمی‌آید و نمی‌تواند حتی به اقدامات پایین‌دستی هم بپردازد و حتی اقداماتش سترون خواهد بود و بر و میوه نخواهد داد. چهارچوب تدوینی فوق برای تعاملات بالادستی می‌تواند به دولت کمک کند تا جریان‌سازی نموده و از امکانات داخلی برای حل مشکلات جامعه کمک بگیرد و به راحتی تحولات اجتماعی را مدیریت کند.

در قسمت پایین‌دستی روحانی نیاز دارد با استفاده از ظرفیت‌هایی که در روند بالادستی ایجاد می‌کند نیرو و توجه دولت را به مهم‌ترین مشکلات اجتماعی کشور از طریق عمل به وعده‌هایش معطوف و از بازی در زمین مخالفان به‌طور جدی پرهیز کند. توجه واقعی به: ۱-عدالت اجتماعی به‌دور از شعارزدگی و بر اساس تجربیات داخلی و خارجی. ۲-تقویت بخش‌خصوصی و رونق کسب و کار مخصوصاً در بخش‌های خدماتی و بنگاه‌های کوجک تولیدی که ارزبری کمتر دارد، افزایش تولید و بهبود وضعیت معیشتی و رفاه نسبی مردم در بخش اقتصادی از طریق توجه به ظرفیت‌های نرم و سخت‌افزاری داخلی کشور به منظور مقاوم‌سازی اقتصادی و ۳-ایجاد امنیت سیاسی اجتماعی و اقتصادی و اطمینان‌بخشی به رعایت حقوق شهروندی در کشور و اعتقاد واقعی و عملی به حاکمیت قانون در تمامی سطوح حکومتی و دولتی از مهم‌ترین نکاتی است که باید به آن توجه شود تا در پرتو اقدامات فرادستی بتواند به سامان‌دهی جامعه بپردازد. به‌طور مثال در حوزه اقتصادی، علی‌رغم اقدامات نسبتا خوبی که دولت یازدهم توانست در زمینه کنترل التهاب جامعه و پایین کشیدن فیتیله سفته‌بازی در بازار انجام دهد اما نتوانست ۱-اقدامات ضد رکودی داشته باشد و ۲-به اندازه کافی ما به ازای سیاسی داشته باشد تا مخالفانش را منفعل و همراه کند و ۳-اقشار و بخش‌های گوناگون و متعددی را در تولید ثروت و بهره‌مندی از فوائد آن مشارکت دهد و یا شریک گرداند. بنابراین دولت دوازدهم باید در این مدت ۴ سال خود این نقیصه را برطرف کند. رئیس‌جمهور خود نیز اشاره کرده است که در دور دوم باید نیروهای گیوه‌ورکشیده داشته باشد. این نیروها باید علاوه بر قدرت عملیاتی ناشی از علم و تجربه و تعهد به پیاده کردن برنامه‌های دولت دارای افکار استراتزیک هم باشند تا نتیجه اقدامات و یا اثرات کمبودها را بر آینده کشور به خوبی ببینند.

کد خبر 695659

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی IR ۱۶:۵۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
    0 2
    سلام. من همون قسمت بالا دستی را که در یادداشت اشاره کردید خواندم و قسمت پایین دستی را نخواندم. چرا؟ چون اون 4 مورد بسیار مهم است و میدانم نه این دولت و نه هیچ دولت دیگری از عهده عملی کردن اش برنخواهد آمد چه رسد که بخواهند به بخش پایین دستی برسند. اصلا ظرفیتش نیست خصوصا مورد اول یعنی «ایدئولوژی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که روی آن کار علمی و دانشگاهی شده باشد و بتوان اجماع نخبگان جامعه و گروه‌های مرجع را حول این نظریه‌پردازی‌ها بسیج کرد». اصلا در دانشگاه هم چنین افرادی نیستند. دانشگاهی های ایران به درد تئوری پردازی برای حکومت های سکولار میخورند و نه برای جمهوری اسلامی. 40 سال بودجه دانشگاهی را که به علوم انسانی دادید دور ریختید. بودجه رشته های مهندسی و پزشکی به درد کشور خورد. اما علوم انسانی نه
  • شمس تبریزی IR ۱۷:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
    2 3
    آقای تاجیک، کار علوم انسانی چیه؟ شما در این کشور آثار و برکات علوم انسانی را به من نشان دهید. من هزاران مورد از آثار و برکات علوم فنی و مهندسی و پزشکی در این کشور نشان میدم که در زندگی مردم تاثیر داشته. علوم انسانی چه کار کرده؟ این علوم سیاسی و روابط بین الملل چه برکاتی برای این کشور داشته؟ جز نکبت؟ جامعه شناسی و روانشناسی و غیره به چه درد خورده اند؟ من پیش چشم پزشک میرم و او آب مروارید مرا ظرف نیم ساعت برطرف میکنه و یعد نیم ساعت دنیا را طور دیگر خواهم دید. آقای متخصص علوم انسانی که حقوق از بودجه عمومی میگیری و کلی هزینه تحصیلت شده. تو به چه درد میخوری؟ علمت چه فایده ای دارد؟
  • شمس تبریزی IR ۱۷:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
    0 3
    راستی این علمی که بهش میگن اقتصاد به چه درد میخوره؟ اونم هیچ. طرف رفته مثلا 8 سال درس خونده و شده دکتر اقتصاد. بعدش هم میشه وزیر. خوب شما تخصصت چیه؟ میگه تخصصم کاهش تورمه. خب بنده خدا مغولستان هم تورم تک رقمی داره. اونها بدون متخصص اقتصادی تورمشون تک رقمیه. تو 8 سال برای اینکار درس خوندی؟ بریزید دور این نکبتی را که اسمش را گذاشتید علوم انسانی.
  • شمس تبریزی IR ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
    2 3
    آقای تاجیک، علوم انسانی اگر واقعا علم محسوب میشد، همه نمی تونستن نظر بدن. همین وبلاگ نخبگان خبرآنلاین را ببینید. پروفایل نویسندگان را میبینم و متوجه میشوم متنی که نوشته با تخصصش نمی خواند. پس چطور نوشته؟ چون آن چیزی را که او درباره اش می نویسد اصلا نیازی به علم ندارد. در حوزه مهندسی عمران خود من میفهمم که نظری ندارم چون علمش را نخوانده ام. در فیزیک و شیمی و پژشکی هم همینطور. اما در مورد سیاست و روابط بین الملل میتوانم بنویسم. چون علم نیست. شما بخش دانش خبرآنلاین را با سایر قسمتها مقایسه کنید و میزان کامنتهایی را که در این دو قسمت نوشته شده ببینید. در مورد سیاست و اقتصاد همه ما نظر داریم اما در آی تی و غیره، یک اقلیتی نظر میدن. فرق علم بودن و نبودن در همینه. باور درونی مان اینه که علم نیست
  • عجبا US ۲۱:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۰
    0 0
    ببخشید تا حالا که کار دست غیر متخصصان علوم انسانی بوده مثل فن سالاران و نظامیان اسلام تام و تمام اجرا شده ؟؟ مردم هم که اصلا گرفتار و مشکل دار نشده اند خدا رو شکر ... این نظریات نشون میده که شما کی هستید و از کجایید و چه چیزی در سر دارید ... الله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین .... انشاءالله خداوند خودش شر مدعیان ظاهری اسلام و مسلمانی را به خودشان باز خواهد گرداند گو اینکه هم اکنون نیز باز گردانده اما شماها علاقه ای به دیدن این نشانه ها و بازنگری در افکار و اعمالتان را ندارید ...
    • شمس تبریزی IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۱
      0 0
      من اصلا همچین حرفی نزدم. اما همین مختصر پیشرفتی هم که داشتیم از برکت اسلام بوده. هرجا هم که وادادیم و مصیبت و بدبختی سرمان ریخته به خاطر عمل نکردن به اسلام بوده. آقایان شعار اسلامی زیاد میدن اما عمل نمی کنن. خمینی چون ایمان داشت کمی به اسلام عمل کرد و نتیجه اش را دیدیم. بقیه افراد ضعیف البنیه ای در عمل به اسلام هستن و درگیر هوا وهوسشان هستن، این است که افتضاح درست کردن. اما ما همین مختصر پیشرفت را هم از آن متخصصان دانشگاهی ندیدیم. اینها فقط بلدن دورهم جمع شوند و پسته بخورند و در محافل دانشگاهی اظهار فضل کنند. خودشان هم میدانند آنچه که میدانند به درد این کشور نمی خورد. فقط برای اینکه بودجه شان قطع نشود مجبورند هر از گاهی یک سروصدایی راه بندازن که ما هم متخصصیم