۰ نفر
۵ آبان ۱۳۹۶ - ۰۵:۱۴

بشر در پاسخگویی به نیازهای مادی خویش در طول یکصد سال گذشته، تلاش‌های فراوانی کرده و موفقیت‌های زیادی را کسب کرده است.

به ویژه در پنجاه سال اخیر و با دستیابی به فناوری های نوین، توانسته سرعت را به طور شگرفی در بسیاری از امور افزایش دهد؛ اما با این همه در دستیابی به خواسته‌های معنوی نه تنها پیشرفت چندانی حاصل نکرده است؛ بلکه در برخی از موارد پسرفت‌های زیادی نیز داشته است.

چرا اینچنین بشر از معنویت فاصله گرفته است؟ اگر گرایش به معنویت را راه یافتن به معنای هستی و باطن عالم بدانیم، به یقین در دوران اخیر مظاهر مادی از تمرکز انسان به معنا و باطن عالم و نیز حقیقت هستی کاسته است؛ زیرا اساس معنویت بر تمرکز استوار است. انسان فاقد تمرکز که اندیشه‌اش در ظاهر اشیا متوقف می شود، نمی تواند از ظاهر عبور کرده به باطن راه یابد. انسان ظاهربین همه چیز را در محیط دید جسمانی خود می پذیرد؛ اما انسان معناگرا به شهود که کار دل است روی می آورد.

عصر کنونی عصری است که دیده‌های ظاهربین بشر را تقویت کرده و چشم‌نوازی های دنیوی او را متوجه خود کرده است؛ اما نه خود واقعی او که وابسته به منبع هستی است؛ بلکه خودی که در پندار برای خود ساخته است. این خودِ مجازی گاه تا آنجا انسان را از خود واقعی‌اش دور می‌کند که با مغز دیگران فکر می‌کند و با پای دیگران راه می‌رود.

به نظر می‌رسد که در آیین هندو نیز به این مسأله کاملاً توجه شده است. یوگ آناندا (۱۹۶۸) بر این عقیده است که طبق آموزه‌های آیین هندو، همه انسان‌ها دارای سه خصوصیت هستند: انفعال، تحرک و رشد یا خرد. این خصوصیات در همه انسان‌ها با درجات مختلفی وجود دارد و در مجموع به نفع بشریت هستند.

انسان می‌تواند با استفاده از صفت سوم یعنی خرد خویش، این سه خصوصیت را به منظور حذف امیال افراطی به کار گیرد و نقش استوارتری در ایجاد یک زندگی با انگیزه ایفا کند. یکی از راه‌های حذف امیال افراطی، مراقبه یا تمرکز است که مستمر یا مکرر، به فرد کمک می‌کند تا به آرامش درونی دست یابد و پس از آن می‌تواند چهار هدف وجودی انسان را به کنترل خویش درآورد و از بازگشت به مراحل قبلی در سیر مراقبه جلوگیری کند.

برای انسانی که از خود دور شده است کار به جایی می‌رسد که حقایق را به سختی درمی یابد و در هر چیز تصرف می‌کند و حتی دین و آموزه‌های دینی را نیز به سود خود مجازی خویش تفسیر می‌کند. در جهان می توان تلقی‌های ظاهربینانه از دین و آموزه‌های معنوی را مشاهده کرد که من آن را بی‌خردی می‌نامم و طی آن ارزش‌های دنیوی جایگزین ارزش‌های اخروی و معنوی می‌شود.

در متون اسلامی شناخت خود واقعی که همان معرفت نفس است؛ نشان از آن است که پیش از آن، خداوند را شناخته است. گرچه خدا را هم از راه سیر در آفاق می‌توان شناخت و هم از راه سیر در انفس. اما سیر در انفس، آسان‌ترین و ملموس‌ترین و سریع‌ترین راه شناخت خداوند است. زیرا در شناخت انفسی؛ حتی آفاق نیز واسطه نیست.

در آیین هندو، راه خروج از درگاه مادیت و ورود به بارگاه معنویت رهایی از تعلقات دنیایی است. در آیین هندوئیزم، وجود انسان چهار هدف را دنبال می‌کند. این چهار هدف عبارتند از: امیال جسمانی، فضیلت، رستگاری و تلاش برای درک حقیقت پس از رهایی از امیال دنیایی. در چنین فرایندی، انسانی که به فقر خود و اینکه هستی اش از هستی بخش به او رسیده است، آگاهی یافته مشتاق درک حقیقت است و با رها کردن نگاه ظاهربین، به نگاه باطن بین و معنانگر روی می‌آورد و در نتیجه به تمرکز یا مراقبه، به سوی رستگاری گام برمی‌دارد. از چنین فردی کمتر انتظار می رود که دست به ظلم بزند.

بشر، امروز آنچنان در خود گرفتار شده است که خودش حجاب شناخت خویشتن شده و به همین دلیل از معنویت فاصله گرفته است، امروز معنویت مانند دارو نیست که فقط برای بیماران ضرورت داشته باشد؛ بلکه مانند غذاست که برای هر بشری ضرورت دارد و یکایک انسان‌ها به معنویت نیازمند هستند.

در زبان عربی و فرهنگ اسلامی، تمام واژگانی که برای بیان دین به کار رفته است همه به معنی راه است؛ واژگانی همچون مذهب، طریقت، شریعت، مسلک و حتی خود واژه دین به معنی راه است. در پس معنای این واژه‌ها، هم به مسیر و هم به حرکت توجه شده است و نمی‌توان با سکون و متوقف شدن به هدف رسید.

اگر این آموزش به اعتقاد نینجامد و اعتقاد نیز به عمل منجر نشود، وضعیت همانی خواهد بود که امروز در جهان است. امروز متأسفانه در بین پیروان یک دین که در اصول، آموزش‌های یکسانی را دیده‌اند، یکی به سمت افراط‌گرایی و خشونت سوق پیدا می کند و دیگری به سوی صلح و محبت و عشق. در حقیقت غفلت، سبب اصلی این همه کژروی در عالم است. از یک سو غفلت و از سوی دیگر بی‌خردی و جهالت دست به دست هم داده‌اند تا انسان را با سرعت بیشتری از معنویت دور کند.

معنویت را نمی‌توان آموزش داد؛ بلکه باید آن را به انسان‌ها چشاند و چشاندن معنویت، تنها کار کسانی است که خود از این باده نوشیده باشند. آموزش دو مرحله دارد از زبان گوینده تا گوش مخاطب و از گوش مخاطب تا دل او. از ابتدای خلقت بشر، سخن‌های نغز و شیوا در قالب‌های شعر و نثر و هنر به گوش بشر رسیده است؛ اما هنوز برای تسهیل عبور آموزه‌ها از گوش و رسوخ در دل، راه‌های اندک و انگشت‌شماری وجود دارد که البته لازم است برای آن، دل‌ها آماده پذیرش شوند.

ابوذر ابراهیمی‌ترکمان، رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 721330

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 1 =