کمتر متفکر و نویسندهای است که در طی پنجاه سال گذشته، همچون رضا سیدحسینی بطور مداوم حضوری فعال و تأثیرگذار در عرصه فرهنگ و ادبیات ایران داشته باشد. سه نسل خود را وامدار نوشتهها و کتابهای او میدانند. رضا سیدحسینی بدون شک یکی از بهترین مترجمان ایران است. کسی که علاوه بر ترجمه در نقد ادبی و تألیفات هنری هم توانا است. فعالیت رضا سیدحسینی در عرصه ادبیات به سالها قبل برمیگردد. به گفته یکی از شاعران برجسته کشورمان کشف بسیاری از استعدادهای ادبی چند دهه اخیر مدیون سیدحسینی و حضور جدی او در مطبوعات و نشر کتاب است. گستردگی و اهمیت فعالیتهای زنده یاد رضا سیدحسینی، او را به شخصیتی محبوب و شناخته شده در میان طیفهای مختلف ادبی و هنری بدل کرده بود. به خاطر همین محبوبیت گروههای مختلف هنرمندان در غم درگذشت این مترجم و مؤلف ارزشمند، سخنانی ایراد و اهمیت فعالیتهای او را برشمردندکه در گفتوگو با خبرگزاریهای ایسنا و فارس در این زمینه اظهار نظر کردند.
احمد پوری: معلم فروتن و مهربان
ماهها نمیدیدمش؛ اما دلم قرص بود که معلم فروتن و مهربان ما گوشهای در این تهران هست که اگر نیاز به آموختن داشته باشی، میتوانی پیشش بروی و زانو تاکرده در برابرش بنشینی و گوش کنی. اما همین لحظه که خبر سفر ابدیاش را شنیدم، احساس بیپناهی کردم. دیگر نخواهم دیدش. صدای مهربانش و ترکی حرف زدن شیرینش را نخواهم شنید. چه بد. چه تلخ.
مهدی غبرایی: نکتههای فراوانی از او آموختیم
رضا سیدحسینی جزو نسل مترجمان برجسته ماست که نکتههای فراوانی را از او یاد گرفتیم. در حیات این مترجم، چند مطلب نوشته بودم؛ از جمله مطلبی درباره یکی از ترجمههای زیبایش «مدراتو کانتابیله» نوشتم و هر وقت نام رضا سیدحسینی به میان میآید، به یاد این رمان میافتم. این اثر رمانی است که در عین کوتاهی از عالیترین و کمنقصترین رمانهایی است که بیتردید چندبار خوانده و لذت بردهام. مطلبی را که درباره این رمان نوشتم، خود سیدحسینی هم دیده و از آن خوشش آمده بود.
علیاکبر اشعری: ضایعهای بزرگ
رضا سیدحسینی شخصیتی عالم، متعهد و پرتلاش بود که سازمان انتشارات سروش انتشار مجموعه «فرهنگ آثار» را مدیون رضا سیدحسینی است. هنگامی که من به سازمان انتشارات سروش رفتم، جلسهای را با احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی، اسماعیل سعادت و رضا سیدحسینی برگزار کردیم و از آنها خواهش کردیم که این مجموعه را بیرون بیاورند و محور این گروه، زندهیاد رضا سیدحسینی بود. ایشان پس از درگذشت فرزندشان صدمه روحی بزرگی خوردند؛ اما باز هم از کار دست نکشیدند
محمدعلی سپانلو: کشف استعدادهای جوان
سیدحسینی در سه زمینه نقش داشت؛ اول حسن ترجمه، دوم حسن تألیف و نظارت مهمی که بر «فرهنگ آثار» داشت و سومین نقش او، کشف استعدادهای جوان بود. با مرگ رضا سیدحسینی، نقش مهمی در ادبیات ما جایش خالی میماند. سیدحسینی علاوه بر اینکه مترجم برجستهای بود و کتابهای مهمی چون «طاعون» آلبر کامو و «امید» و «ضدخاطرات» آندره مالرو را ترجمه کرده بود، نقش بزرگی در تدوین «فرهنگ آثار» دارد، که سرپرستی آن را برعهده داشت. از تألیفات مهم او میتوان به «مکتبهای ادبی» اشاره کرد که چندین نسل با آن زندگی کرده و چیزهای فراوانی از آن یاد گرفتهاند. سپانلو همچنین با اشاره به نقش سوم سیدحسینی که کمتر کسی از آن اطلاع دارد، یادآور شد: نقش سوم سیدحسینی، کشف استعدادهای تازه بود. اواخر دهه 30 و اوایل دهه 40، چه زمانی که در مجله «سخن» و چه زمانی که در مجله «اطلاعات» کار میکرد، داستانهای داستاننویسان جوان را چاپ میکرد.
لیلی گلستان: سومین تفنگدار هسته ترجمه ایران
وقتی کتاب «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» ایتالو کالوینو منتشر شد، سیدحسینی زنگ زد و با صدای بلند و شادمانه به من تبریک گفت و انتخاب خوب مرا تحسین کرد؛ گفت که ترجمهام بسیار خوب بوده است. افتخاری را که در آن لحظه احساس کردم، هرگز از یاد نمیبرم. از او خواستم حالا که از این کتاب خوشش آمده است، درباره آن مطلبی بنویسد و این کار را برایم کرد. محمد قاضی، عبدالله توکل و رضا سیدحسینی سه تفنگدار ترجمه در ایران بودند که سیدحسینی بیشتر از آن دو نفر دیگر کار کرد و اشراف بیشتری به ادبیات غرب داشت.
سروش حبیبی: اجتهاد در ترجمه
سیدحسینی کسی بود که بیش از 50 سال با ترجمه ارتباط داشت و برای خودش در این حوزه به اجتهاد رسیده بود و با اینکه زبان مادریاش ترکی بود، اما احاطه او بر زبان فارسی ستودنی است. ماجرای آشنایی و رفاقت من با «سید» از سالهای دوری که با هم در وزارت پست و تلگراف همکار بودیم سرچشمه میگیرد. سیدکار ترجمه را خیلی زود و از نوجوانی شروع کرد و پیش از اینکه با زبان فرانسه آشنا شود از زبان ترکی آثاری را ترجمه میکرد. من ابتدا در سالهای دبیرستان با آثار سیدحسینی آشنا شدم و در آن سالها با آثارش بسیار عجین بودم. سیدحسینی کسی بود که بیش از 50 سال با زبان و ادبیات فرانسه در ارتباط بود و برای خودش در این حوزه به اجتهاد رسیده بود. با اینکه زبان مادری سیدحسینی ترکی بود، اما احاطه او بر زبان فارسی ستودنی است. او هم به چم و خمهای فارسی کهن آشنایی داشت و هم فارسی معاصر را خیلی خوب میشناخت و این مسئله کاملاً در ترجمههایش نمو پیدا کرده است.
نظر شما