عماد افروغ از جمله اصولگرایانی است که در مجلس هفتم اعلام مستقل بودن کرد و حاضر نشد زیر بیرق اصولگرایان عضو فراکسیون اکثریت و تصمیمات آنها و حمایتهایشان از دولت نهم برود. او که اکنون مدیر گروه علم و دین پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی است همچنان بر مستقل بودن خود تأکید داشته و اذعان دارد که «مسئله من با رئیسجمهور فعلی روشن است». حضور او در برخی جلسات میرحسین موسوی موجب شده تا او را اصولگرای حامی موسوی بنامند.
اما خود تأکید دارد که «از سوی ستاد انتخاباتی موسوی از بنده دعوت شد و من هم پذیرفتم و نظرات و تجربیات خود را ارائه کردم»، البته او میافزاید که «الحقوالانصاف که موسوی، مسائلی را که مطرح کردم، تأیید کرده و دیدهام که در موضعگیریهای بعدی او نمود داشته است.» او که وظیفه شرعی، دینی، ملی و روشنفکریاش میداند که نظرات و تجربیاتش را در اختیار مسئولان و مدیران اجرایی کشور بگذارد، یادآور میشود که اگر دیگر نامزدهای حاضر در انتخابات هم از وی دعوت کنند به جلساتشان خواهد رفت و توصیههای خود را گوشزد میکند، به همین منظور هم میگوید: «اگر این کار را نکنم چه کنم.» او یکی از دغدغههای خود را رعایت اخلاق انتخاباتی و سلامت انتخابات عنوان میکند و میافزاید: «خدا را شکر گفتمان اخلاقی، گفتمان غالب شده و در حالحاضر فضای انتخابات به لحاظ روحی و روانی سالم است و تخریبهایی که عدهای درصدد بودند با لطایفالحیل و انواع و اقسام ابزارها نسبت به نامزدها انجام دهند، سست شده یا حداقل مشهود نیست.» البته او به ایسنا گفته که «هنوز شور انتخاباتی مورد انتظار در فضای جامعه وجود ندارد.» او در نهایت تأکید میکند: «در حالحاضر موضعگیری صریح و مستقیمی درخصوص حمایت از هیچ نامزدی نکردهام.» گفتوگوی وی را با «خبر» در پی میخوانید:
حضور جنابعالی در جلسات انتخاباتی آقای موسوی به چه معناست؟
بنده بارها گفتهام نامزدی که یک چارچوبی داشته باشد و ویژگیها و قواعدی را پذیرفته باشد و از نظر بنده در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی تعریف شود و از بنده برای مشورت دعوت کنند، مشورت میدهم، وظیفهام هم همین است و اگر مشورت ندهم دیگر در این کشور چه کنم.
این دیدارها به چه صورتی بوده است؟ آیا خودتان حضور یافتهاید یا از شما دعوت شده بوده است؟
تاکنون سه جلسه از ما دعوت شده است و حسب تشخیص خودم مسائلی را گوشزد و توصیههایی را مطرح کردهام. این توصیهها هیچ ربطی به جریانی، گروهی و شخصی نداشته است، بلکه توصیههای کلی بوده است. دو مورد از این توصیهها در جلسه علنی بوده است که در همان دیدار احزاب و تشکلها با مهندس موسوی مطرح شد که از قبل از بنده خواسته شد تا 5 دقیقه صحبت کنم. در جلسه دیگری هم از من دعوت شد که وزرای آقای میرحسین و تعدادی از نزدیکان او نیز حضور داشتند که در آن جلسه مطالب خود را در 13 محور مطرح کردم.
آیا دیدار خصوصی هم با موسوی داشتهاید؟
بله، در یک جلسه حضوری با آقای موسوی مطالب دیگری را بیان کردم.
نظرتان در مورد این دیدارها چیست؟ آیا توجهی به مطالب شما شده است؟
الحق والانصاف هر مسئلهای که آقای موسوی مطرح کرده و در میان گذاشته و او هم آن را تأیید کرده است، دیدهام که در موضعگیریهای بعدی او نمود داشته است و به همین دلیل در جلسات بعد که دعوت شدم تمایل به شرکت داشتم زیرا توجه میشد. البته بنده توقع ندارم همه مطالبی که میگویم مورد توجه قرار گیرد اما اگر بگویم آقای موسوی تمام مسائل را در موضعگیری خود لحاظ کرده، اغراق نکردهام. در واقع هرچه که گفتهام، پذیرفتهاند، البته نه به خاطر آنکه بنده گفتهام بلکه احساس کردهاند که حرف متین و عاقلانهای بوده و لذا به آن توجه داشتهاند. ضمن آنکه این وظیفه شرعی و ملی من است، اگر این وظیفهام نباشد چه وظیفه دیگری میتواند وظیفه ملی، شرعیام باشد.
برخی نام شما را در فهرست اعضای ستاد اصولگرایان حامی میرحسین موسوی عنوان میکنند، شما که خود را اصولگرای مستقل میدانید، نظرتان در این باره چیست؟
یک آرایش سیاسی غلطی در کشور جاافتاده که میخواهند براساس آن فضا را سنگین کنند، تا افراد نتوانند خودشان باشند اما بنده بچه انقلاب هستم، (با خنده میگویند البته نه بچه خیابان انقلاب) بنابراین این موارد در گوش من نرفته و در واقع گوشم بدهکار این فشارها و فضاسازیها نیست، آنچه را که تشخیص دهم درست است انجام میدهم و اگر درست تشخیص ندهم، انجام نمیدهم. خدا میداند که با کس دیگری به جز خدا و ملت شریفم معامله نکردهام و فکر نمیکنم فردی جز این از بنده شناخت داشته باشد. بنابراین ممکن است در جلسات مشورتی آقای موسوی شرکت کنم.
آیا به جلسات مشورتی دیگر نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری میروید؟
بله، اگر نامزدهای دیگر هم دعوت کنند، میروم و حرفهای خود را میزنم. ضمن آنکه تاکنون حمایتهای بنده از نامزدها، حمایت مفهومی و معنوی بوده است. به هیچوجه به صورت مصداق از نامزدی حمایت نکردهام که بگویم که من به او رأی میدهم اما از بنده دعوتهایی صورت گرفته تا حضور بههم برسانم و تا جایی که از دستم بر میآمده حمایت کردهام و مانع انجام تخریب شدهام.
چگونه مانع تخریب شدهاید؟ در حالی که در انتخاباتهای گذشته و اکنون هم تخریب نامزدها صورت میگیرد.
بنده سه دغدغه درباره انتخابات داشتهام که خدا را شکر، دو دغدغه محقق شده و یکی دیگر در حال تحقق است. یکی از این دغدغهها بحث اخلاق انتخابات و سلامت اخلاقی آن است که امروزه به لطف خدا گفتمان اخلاقی، گفتمان غالب شده است و میبینم که همه نسبت به وجهه اخلاق تذکر میدهند و در واقع گفتمان اخلاقی و رعایت اخلاق در انتخاب گفتمان غالب است.
دغدغهای که هنوز محقق نشده و به قول شما در حال تحقق است، چیست و در چه مرحلهای است؟
این دغدغه ارائه برنامه از سوی نامزدهاست، یعنی نامزدها برنامه خود را بدهند و مردم انتخاب برنامهای داشته باشند نه فردی و شخصی زیرا انتخاب از روی شور و هیجان و احساس همیشه وجود دارد چه انتخابات رایج باشد و چه انتخاب مسئول و مدیری باشد، مردم ما معمولاً وقتی میخواهند از چیزی فرار کنند عقلانی تصمیم میگیرند اما وقتی میخواهند به سوی چیزی بروند و انتخابی انجام دهند، هیجانی انتخاب میکنند. لذا ما وظیفه داریم گرایش به چیزی و انتخاب را نیز عقلانی کنیم. که برای آن باید افکار عمومی را دعوت و تحریک کنیم که برنامه محور تصمیمگیری کرده و پیش بروند و به اصطلاح مطالبات برنامهای از نامزدها داشته باشند که این در حال تحقق است و به فشار افکار عمومی و نامزدها برمیگردد که برنامههای خود را مکتوب بدهند که بنده نسبت به تحقق این مسئله امیدوار هستم.
و دغدغه دیگری که محقق شده؟
در مورد این دغدغه تقریباً ناامید شده بودم که با آمدن آقای محسن رضایی امیدوار شدم که همان حضور حداکثری بود و در واقع این دغدغه هم برطرف شد.
یعنی دغدغه سوم شما حضور حداکثری مردم در انتخابات بود؟
بله، بارها در مصاحبههای خود اعلام کرده بودم که دغدغه سوم ما حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای انتخابات است. حضور حداکثری هم جز با تکثر نامزدها امکانپذیر نیست. بسیاری متوجه عمق این فضا نمیشوند و برداشتهای جناحی میکنند مبنی بر اینکه تکثر ممکن است باعث شکست شود اما ما برای تکثر استدلال داریم و آن این است که جامعه سیاسی ما طیفگونه است و واقعیت سیاست در جامعه ما قطبی نیست بلکه طیفی است. به همین منظور عقل سیاسی اقتضا میکند در درون دو اردوگاه جا افتاده و شناخته شده اصلاحطلب و اصولگرا شاهد تکثر نسبی باشیم. در اردوگاه اصلاحطلب با حضور کروبی و موسوی این تکثر نسبی مشاهده شد اما در اردوگاه اصولگرایان، میکوشیدند تا هیچ تکثری دیده نشود و رخ ندهد و تلاش میکردند یک اجلاسی را تحمیل کنند.
آیا شما مخالف اجماع هستید؟ زیرا تکثر موجب شکستن آرا نیز میشود.
ما مخالف اجماع نیستیم اما میگوییم این اجماع باید طبیعی صورت گیرد و نه تحمیلی. وقتی آقای رضایی اعلام نامزدی کرد احساس کردم آن حلقه سوم زنجیرهای ما هم کامل شد و خدا را شاکرم که این اتفاق افتاد و وظیفه ما هم این بود که به دور از جنجالهای سیاسی و هیجانی و بدون واهمه داشتن از انگها و برچسبها تحلیلی ارائه کردیم که حاصل 30 سال تجربه ما از انقلاب و مطالعه است.
شما میخواهید حمایت خود را از شخص آقای موسوی اعلام کنید یا حمایت شما از برنامههای یک نامزد خواهد بود؟
در حال حاضر شخصاً موضعگیری صریح و مستقیمی در خصوص حمایت از هیچ نامزدی نکردم اما اگر بخواهم حمایت کنم اول باید از برنامههای آنها و در اصل از عملیاتی بودن و اجرایی بودن آنها مطلع شوم. که چه میزان برنامهها و شعارها واقعی و امکانپذیر است لذا به جدیت این مسئله را دنبال میکنم و اگر دعوت شوم در جلسات شرکت میکنم. ضمن آنکه به نظرم این مسئله جاافتاده که حضور بنده یک حضور بیشائبه و صرفاً از سر خیرخواهی و دلسوزی است.
آیا به ستادهای آقای احمدینژاد دعوت شدهاید تا نظرات خود را ارائه دهید؟
دعوت نشدهام، اگر هم دعوت شوم حرفهای خود را میزنم. ضمن آنکه فکر میکنم به حد کافی مساله من با رئیسجمهور فعلی روشن است و مسائلم را عنوان کردهام.
از ستاد نامزدهای دیگر چطور مانند کروبی یا رضایی؟
هنوز دعوتی از آنها صورت نگرفته است، البته آقای رضایی قبل از آنکه اعلام نامزدی کند دعوت کرد و بنده نیز مواضع خود را به صورت کلی گفتم که اگر دوباره دعوت شوم میروم و ادای وظیفه و دین روشنفکری و مسلمانی خواهم کرد.
نظر شما