دلار؛ یورو؛ سکه؛ برجام؛ فیلترینگ، آشفتگی، نابسامانی ... آیا دنیای‌مان، مطابق میل ماست؟

یکی از شایع ترین رفتارهای ما، اصرار بر تغییر در رفتار اطرافیان است. ما فکر می کنیم قادر به درست کردن و اصطلاحاً راست و ریس کردن اوضاع پیرامونمان هستیم. حتی تصور می کنیم که باید بتوانیم تمام جهان بیرون را عوض کنیم! آن هم مطابق میلمان!

ریشه این رفتار، در عدم رضایت عمیق از وضعیت موجود است. ما همیشه از درون غافل بوده ایم. هنوز هیچ کاری برای ارتقاء آگاهی های فردی و توانمندی های روحی و درونی خود نکرده ایم؛ آنگاه چطور خواستار تغییرات بنیادین در اطرافیان هستیم؟!

این دوگانگی و سوء تفاهم، عامل اصلی در بروز احساسات بد و منفی در ماست. به خاطر همین، حال خوبی نداریم و از آرامش به دور هستیم.

به ویژه در ایام اخیر که برخی نابسامانی ها و آشفتگی های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نمود افزونتری پیدا کرده، ذهن های ناآرامِ همه، درگیر اوضاع بیرونی هست.
آیا دنیایمان مطابق میل ماست؟

یادمان باشد؛ بر طبق اساسی ترین اصول روان شناسی و خودشناسی، زندگی به طور اتفاقی در جریان نیست؛ بلکه بازتاب و پاسخی در برابر بخشش ها و داده ها به جهان هستی است. زندگی صدا و آهنگ خودمان است. هر بُعدی از زندگی انعکاس دهنده نیات، افکار، کردار و گفتار ماست.

شما خالق زندگی خود هستید. شما خود، نویسنده و کارچرخان و بازیگردان صحنه های زندگی تان هستید. در واقع این ما هستیم که با آنچه به کائنات و جهان هستی می بخشیم، تصمیم می گیریم که چه نوع زندگی ای داشته باشیم.

در کارگه هستی، هر کس درس خود را پس می دهد و هر فرد، در کالبد مادی به کره خاکی می آید تا بر اساس آنچه "از قبل" در طرح آفرینش برایش برنامه ریزی شده، بیاموزد و ارتقاء یابد.

حال در این دنیا، هر کس که قدم به زندگی ما می گذارد و یا هر اتفاق و رویداد، به سان آموزگاری برای آموزش درس هایی است. معلم ها، قرار نیست فقط شادی آفرینی کنند (گرچه در نهایت و حاصل همه آموزش ها و درس ها، شادی و نشاط ناشی از تعالی است). آنها محدودیت‌ هایمان را هم به ما یادآوری می کنند؛ چالش را ایجاد می کنند تا با سفر به درون و تلاش های بعضاً طاقت فرسا، بتوانیم حساسیت ها و ایرادات خود را بیابیم و برطرف کنیم.

باز هم همان مثال همیشه را یادآور می شوم: ورزشکار برای داشتن بدنی سالم، زیبا و خوش فرم و یا برای برخورداری از یک مهارت ورزشی، نیازمند انجام تمرینات سخت و طاقت فرسا است. بدن باید "درد" بگیرد و رنجی را بر خود ببیند تا رشد کند. همینگونه است وضعیت روحی و روانی و ابعاد معنوی انسان. باید درد گرفت و رنج دید تا پیروز شد.

پس آگاهانه و با آرامش و تسلیم، درس هایتان را بیاموزید و از تنش، درگيرى و بحث پرهیز داشته باشید.

از سوی دیگر، باید بهای هر چیزی را پرداخت. باید "کاری" کنیم تا تغییری ایجاد شود. برخی می خواهند کاری نکنند ولی زندگیشان تغییر کند. منظور از "کار"، تلاش های بیرونی و اصطلاحاً کفش پاره کردن برای ایجاد دگرگونی نیست؛ بلکه با سفر به درون و آموزش درس های بسیار مهمی چون بخشش و رحمت، شفقت و مهربانی، رضایت و شکر، صبر و تسلیم و توکل است که این مهم انجام می پذیرد. تغییرِ خود، مقدمه و پایۀ تغییر دیگران و پیرامون است.

ضمناً یادمان باشد بر اساس یک قانون قدیمی و پر معنا، از سخنان ما بر ما حکم خواهد شد. دنیا کلام ما را می گیرد و همان را بر زندگی ما باز می تاباند. شما را به جان هر کسی که دوست دارید و به او عشق می ورزید، از ایراد سخن با بار منفی دوری کنید! بر زبان نیاورید. کلام، مقدمه ی عمل و خوراک و مواد اولیه برای خلق فیزیکی است. پس هنگامی که تو از زندگی ات با نفرت و انزجار و نکوهش صحبت می کنی، قانون آفرینش کلمه های تو را دریافت می کند و همان را به سمت تو بازمی فرستد.

احساستان را عالی کنید تا اتفاقات عالی بیفتد. ارتعاشات مثبت و تغییر باورها، خالق موقعیت های دلخواه است. همه فکر می‌کنند فرمول عجیب و غریبی باید وجود داشته باشد تا زندگی دستخوش دگرگونی های عمیق شود؛ اما به شکلی سهل و ممتنع، همه چیز از احساس و اندیشه و باور آغاز می شود. با خیرخواهی و بخشش و مثبت اندیشی و شکر نعمت ها و احساس رضایت درونی، به جنگ ناملایمان دنیای بیرون بروید.

بی تردید، جهان فقط و فقط با این تکنیک ناب، قابل تغییر است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 775061

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =