این شهر قوانین عجیب و استثنایی دیگری هم دارد که در دیگر نقاط جهان کمتر می توان یافت؛مثلا استفاده از انواع مواد مخدر در این شهر جرم نیست.حتی سقط جنین و از بین بردن و کشتن بیمارانی که صعب العلاجند هم جرم نیست.
****
حالا برویم سراغ شهر آلکمار هلند؛ این شهر تنها 31 کیلومتر با آمستردام فاصله دارد. یعنی برای سفر بین این دو شهر با خودرو شخصی یا وسیله عمومی تنها به 15 یا نهایتا 20 دقیقه زمان نیاز است.
آلکمار هم یک شهر توریستی است اما آن ویژگی های خاص آمستردام را ندارد. لقب اصلی آلکمار،«شهر پنیر» است؛پنیر این شهر در اروپا معروف است و هر سال جشنواره های مختلف پنیر آلکمار محل حضور توریست هایی از نقاط مختلف دنیاست.
****
تازه قرار بود لژیونر شود. آماده می شد برای رفتن.برای سفر.برای پیشرفت. قید پول میلیاردی تیم های متمول داخلی و باشگاه های ثروتمند عربی را زده بود.
دلش را البته به دریا زده بود و می خواست سری بین سرها درآورد. می خواست پیشرفت کند.
جوان بود و آرزو هم که بر جوانان عیب نیست. او با هزار آمال و آرزو می خواست عازم اروپا و باشگاهی نه چندان معروف و نه چندان ثروتمند شود.
او هدف داشت. اهداف بزرگی که حاضر شد به خاطرش سختی ها را تحمل کند. کلاس های دشوار زبان،دوری از خانه و خانواده و...
****
به واسطه مسعود مقیم -یکی از مربیان سالهای نوجوانی اش- با او هم صحبت شدم؛قبل از این که برای اولین بار به اروپا و باشگاه جدیدش برود.
بسیار مودبانه صحبت می کرد. شیک و تروتمیز. واژه ها را به راحتی می یافت و به بهترین نحو به کار می برد؛پسری با اصل و نسب و خانواده دار.
****
هر سال که می گذشت در فوتبال اروپا بهتر می شد. معروف تر می شد.محبوب تر می شد. دیگر حتی پای ثابت تیم ملی هم شده بود.با این همه اما همچنان همان انسان مودب و افتاده بود.
از او ممنونم که در شهر آلکمار، شهری که تنها 31 کیلومتر با آمستردام -با آن خصوصیات خاصی که ذکرش رفت- فاصله داشت،ماند و با وجود جوانی و شهرتش دچار حاشیه های آنچنانی نشد که نشد.
از او ممنونم که حتی به چند کیلومتری محله «ردلایت»آمستردام هم نرفت.
از او ممنونم که اولین آسیایی آقای گل لیگ هلند نام گرفت.
از او ممنونم که در حوالی شهر «منشوری ها» ستاره شد.
از او ممنونم که روسفیدمان کرد.از علیرضا جهانبخش عزیز...
نظر شما