بدون شانه خالی کردن از بار مسئولیت، لازم است به مردم درباره آنچه پاسخ داد که یکشنبه(پریروز) را به «یکشنبه سیاه» تبدیل کرد و ادامهاش هنوز چشماندازی نگران کننده را پیشرو قرار میدهد. در ماهها و بلکه سالهای گذشته مردم فقط اخبار تلخ و ناامید کننده شنیدهاند؛ از اختلاس و ارتشاء گرفته تا فضاحت بنگاهها و مؤسسههای مالی خصوصی، افزایش آسیبهای اجتماعی و اخلاقی، سوءاستفادههای رانتی و آقازادههای دارای ژن متفاوت و... اما تبعات زیانبار هیچکدام تا این اندازه به سفرههای مردم نزدیک و ملموس نبوده است. اگرچه وضع جاری حاصل فرایند طبیعی همه اخبار تلخی است که مردم شنیدند و بردبارانه اصلاح شجاعانه امور را از مسئولان؛ به ویژه منتخبان خود در دولت و مجلس انتظار کشیدند.
بخشی از آشفتگی بازار ارز میتواند ناشی از جنگ روانی و ایجاد سختیهایی باشد که دولت ترامپ و یا به تعبیر آسانتر، دشمنان خارجی در آستانه اعلام دورتازه تحریمها از نیمه ماه جاری به راه انداختهاند، اما آیا سوءاستفادههای مالی، خروج کم منطق 30 میلیارد دلار از کشور، ورود 20 میلیارد کالاهای لوکس،ارتشاء و اختلاسها... و همه دیگر مواردی که انتشار اخبار آنها بر دل و جان مردم زخم زده و میزند، مربوط به دشمن خارجی است؟ اگر بانیان آن دشمن خارجی نباشند، بیگمان بهدلیل منافع شخصی با دشمن و یا دشمنان خارجی همسویی کردهاند. دود این منفعتطلبی حالا به چشم مردمی رفته است که همین یکسال پیش با هزاران امید و آرزو پای صندوقهای رأی رفتند تا تدبیر و امید، جایگزین منفعت طلبیهای ماجراجویانه شود.
دشمن خارجی درپی ایجاد شکاف میان مردم و دولتی است که هشیارانه پای صندوقهای رأی انتخاب شد. این شکاف با تعمیق مشکلات اقتصادی و تهدید طبقات اجتماعی میکوشد بستر لازم را برای تحمیل هرگونه عقب نشینی خفتبار در برابر مطالبات بیرونی فراهم کند. دشمن خارجی از تشدید تضادهای درون حاکمیت بیشترین بهره را برده و میبرد تا به این وسیله بار خود را ببندد. این بار هیچ نیست جز القای این باور که حاکمیت و به عبارت روشنتر نظام سیاسی فاقد هرگونه برنامه روشن برای کنترل و مدیریت اوضاع است. اما آیا دشمن بیرونی همه این اهداف را به تنهایی دنبال میکند؟ یا اینکه همسویان داخلی نقش جاده صاف کن او را به عهده دارند؟
دولت نباید از سرعت اتفاقات عقب بماند. این عقب ماندن، خسارت جبران ناپذیر را به اعتماد و باور مردمی وارد کرده که او را بر کرسی قدرت نشاندهاند. این باور شامل همه طبقاتی است که بالاترین رأی اعتماد را به دولت دادند تا همانگونه که در شعارهای انتخاباتی خود شجاعت داشت، شجاعانه از چرایی و چگونگی وضع جاری بگوید و برنامه روشن برای برون رفت از این وضع داشته باشد. سرعت زمان را نمیشود کنترل کرد اما میتوان همراه با آن سرعت گرفت. جلب اعتماد مردم سخت است اما از دست دادن آن چه آسان. افکار عمومی پاسخ میخواهد. دانستن حق مردم است.
افکارعمومی پاسخ میخواهد. این حق مردم است که بدانند چرا پولملی در ماههای اخیر چنان آسیب دید که حداقل ظرف یک روز ۱۶ درصد کاهش یافت؟ این حق مردم است که بدانند چگونه اوضاع به اینجا رسیده است. تبعات افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی به رقابتها میان جناحهای سیاسی محدود نمیشود بلکه دامنه آن تا سفرههای مردم زبانه کشیده است. همچنین مردم با نگرانی میخواهند بدانند این وضع تا کجا و چه زمان ادامه دارد؟
کد خبر 793424
نظر شما