سیدحمید متقی:کمتر کسی از افزوده شدن موردی جدید برسیاهه احکام پست های اسفندیار رحیم مشایی در دولت تعجب کرد. از دوره ای که محمود احمدی نژاد در بهشت به سر می برد تا هنگام حضور در پاستور، رحیم مشایی به عنوان نزدیک ترین عضو یاران حلقه وی همواره مورد توجه ویژه بوده است. اکثر ناظران امور نیز بر این باور بودند که قرار گرفتن نام محمدرضا رحیمی و شمس الدین حسینی در کنار مشایی به عنوان سخنگویان دولت نوعی چاره اندیشی رئیس دولت برای جلوگیری از تبعات جانبی این انتصاب بوده است واصولا مثلث سخنگویی به خطی بلند بدل خواهد شد که دو زائده کوچک ان را همراهی خواهند کرد. صحت وسقم این پیش بینی را نیز می توان در این شش ماه به خوبی مورد ارزیابی قرار داد.با این همه به نظر می رسید که افزوده شدن این سمت به سایر پست های مشایی وی را نا پار می کند که بنا بر مصالح دولت از اظهارات جنجال برانگیز خود دست بکشد. اما درست برخلاف پیش بینی ها روند اظهارات جنجال برانگیز جناب سخنگو شتابی دوچندان یافت. از اظهار نظر درباره مدیریت حضرت نوح گرفته تا به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی و .... در روزهای اخیر نیز اظهارات مشایی که رئیس دولت دهم وی را «آیینه بی آلایش» توصیف می کند،درباره بحث عجیب مکتب ایران واسلام باز جنجالی جدید آفریده است. در این چندماه بسیاری از دوست داران دولت با زبان های مختلف از مشایی خواسته اند که سکوت پیشه کند. با این حال در این مدت وی بر این اظهارات تاکید ویژه ای داشت.
احمدینژاد بگوید حرف نزن، حرف نمیزنم
مشایی سال پیش در این باره تصریح کرده بود: «برخیها به من میگویند که اظهاراتم موجب حمله برخیها به احمدینژاد میشود، حالا باید گفت که احمدینژاد به من بگوید که حرف نزن من حرف نمیزنم، من که ماموریت فردی ندارم و به طور طبیعی اگر از دولت بیرون آمدهام به عنوان یک مهندس هر گونه که دلم بخواهد حرف میزنم. آقای احمدینژاد میگوید که برخیها میخواهند که تو حرف نزنی.» (فارس- 7 بهمن88)
با روند تحولات پیش رو وبا توجه به اعتماد شخص احمدی نژاد که سبب شده است برای نخستین بار در طول سه دهه گذشته خبرگزاری رسمی کشورو ارگان مکتوب آن تحت نظارت رئیس دفتر رئیس جمهور قرار گیرد، به نظر می رسد که اظهارات مشایی تنها تراوشات ذهنی وی نیست و این اظهارات به گونه ای نمایندگی کننده برآیند نظرات دولت وبه ویژه رئیس کابینه است. در این صورت باید تاکید کرد که مشایی در انتشار این گونه اظهارات در نقش یک بلند گو عمل می کند که مافی الضمیر حاکم بر اذهان دولت را به صورتی شفاف در اختیار رسانه ها قرار می دهد. به اصطلاح عیب از مشایی نیست بلکه بایدعیب را از این پست جستجو کرد.
در این مجال بد نیست نگاهی به روند تطور سخنگویی دولت در سه دهه اخیر داشته باشیم.پس از انقلاب اسلامی ایران پست سخنگویی دولت وهمچنین سخنگویان دولت با فراز وفرودهای زیادی مواجه شده اند. شاید بتوان گفت کمتر منصبی در جمهوری اسلامی با این همه چالش روبه رو شده باشد.
نخستین سخنگو
با حکم امام خمینی(ره) در روز 15 بهمن ماه 57 مهدی بازرگان به عنوان اولین نخست وزیر انقلاب اسلامی منصوب می شود. وی پس از پیروزی انقلاب لیست کابینه خود را به اطلاع عموم می رساند. در کابینه بازرگان عباس امیرانتظام به عنوان سخنگوی دولت انتخاب می شود. شور واشتیاق جهانی نسبت به اطلاع یافتن از آرا ونظرات انقلابیون ایران و وضعیت حساس منطقه، سبب می شود که سخنگوی دولت موقت به چهره ای مشهور در کشور ومجامع بین المللی بدل شود. پس از اشغال سفارت ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام، آنها به استناد برخی از اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا علیه عباس امیر انتظام سخنگوی دولت موقت که آن زمان به سفارت ایران در کشورهای اسکاندیناوی منصوب شده بود اعلام جرم می کنند. وی پس از بازگشت به تهران بازداشت شد وپس از بیش از یک سال تحقیقات در دادگاه انقلاب به اتهام اقدام علیه مجلس خبرگان وانقلاب اسلامی به اشد مجازات محکوم شد. با پیگیری های بعضی از چهره های ارشد نظام و همچنین مرحوم بازرگان در دادگاه تجدید نظر این حکم به زندان ابد تقلیل یافت. امیر انتظام در اواخر دهه هفتاد به سبب بیماری وکهولت سن بارها از مرخصی ها طولانی مدت استفاده کرد. وی هنوز اتهامات علیه خود را نپذیرفته است.
سخنگوی پرنفوذ
با روی کار امدن دولت محمدعلی رجایی، وی یکی از معتمدین خود را برای پست سخنگویی انتخاب کرد. بهزاد نبوی که در کنار این پست وزارت مشاور دولت را نیز بر عهده داشت، به سبب نزدیکی به محمدعلی رجایی در مدتی کوتاه به یکی از تاثیرگذارترین چهره های دولت بدل شد.اقدامات وی در این پست بسیار فراتر از سخنگویان دولت در سه دهه اخیر بود. این سخنگوی دولت در زمینه سرنوشت اعضای بازداشت شده سفارت آمریکا مذاکرات نفس گیری را با وارن کریستوفر معاون وقت وزارت خارجه ایالات متحده به انجام رساند وسرانجام توافقات طی بیانیه ای که به بیانیه الجزایر معروف شد به اطلاع عموم رسید.
مساله دیگری که بهزاد نبوی در قامت سخنگوی دولت را با هم منصبان خود متمایز می کند نوع واکنش وی به ترور شهیدرجایی وباهنر بود. وی در این زمینه می گوید: «پس از انفجار دفتر نخست وزیری ومسجل شدن شهادت رجایی وباهنر، همکاران مرا به زور به دفتر آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس هدایت کردند و جلسه هیأت دولت در دفتر ایشان تشکیل شد. فردای آن روز قرار بود محاصره آبادان شکسته بشود. این اولین عملیات تهاجمی از سلسله عملیاتی بود که نیروهای ما بعد از آن شکست ها و عقب نشینی های اولیه، در آن پیروزی بدست آوردند. در هیأت دولت عنوان شد برای اینکه به این عملیات خدشه وارد نشود ما نباید اخبار واقعه را فعلاً به طور دقیق منعکس کنیم. بنده آن زمان سخنگوی دولت بودم و خبرنگار رادیو و تلویزیون در حضور هیأت دولت با من مصاحبه کرد. من یکبار مصاحبه را انجام دادم و تقریباً همه حاضران بر این عقیده بودند که مصاحبه خوبی نبوده و چهره من غمگین بوده است. توصیه کردند مصاحبه دیگری بکنم. نهایتاً در مصاحبه ای که به تأیید جمع رسید، اظهار داشتم حادثه ای اتفاق افتاده و رجایی و باهنر جراحاتی برداشته اند و در بیمارستان هستند و امیدواریم بهبود پیدا کنند.»
این ماجرا بعدها به یکی از ابهامات اصلی مخالفان علیه سخنگوی دولت رجایی بدل شد.
سخنگویی در محاق
پس از شهادت محمد جواد باهنر ، میرحسین موسوی باانتخاب آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت و رای اعتماد مجلس به نخست وزیری انتخاب شد. به سبب حضور بهزاد نبوی در پست وزارت صنایع سنگین وی از سخنگویی دولت کناره گرفت. همین امر هم سبب شد که مدتی کوتاه احمد توکلی این سمت را در اختیار بگیرد و پس از استعفای وی عملا سخنگویی دولت به محاق رفت ونخست وزیر خود این وظیفه را به عهده گرفت.
در دو دولت اکبر هاشمی رفسنجانی نیز این پست کاملا از چارت قوه اجرایی کشور حذف شد ورئیس جمهور خود عهده دار وظیفه سخنگویی دولت شد.
بازگشت سخنگو
با پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد هفتاد وشش وبا توجه به یکی از شعارهای محوری وی یعنی دولت پاسخگو وی تلاش کرد که پست سخنگویی دولت را احیا کند. خاتمی سیدعطاالله مهاجرانی وزیرجنجالی فرهنگ را برای این منصب در نظر گرفت. هرچند که مهاجرانی برای سخنگویی ساختار اداری مناسبی پی افکند اما کمتر در هیات سخنگوی دولت ظاهر شد.
سخنگوی جدی
در دولت دوم خاتمی عبدالله رمضانزاده در کناردبیری هیات دولت وظیفه سخنگویی را نیز بر عهده گرفت. حضور وی موجب تحولی جدید در این پست شد. جلسات منظم هفتگی با خبرنگاران و مباحثات جنجال برانگیز رمضانزاده با آنان سبب شد که سبک جدیدی از تعامل رسانه ها و دولتمردان در ایران تجربه شود. در این جلسات از سویی اطلاعات مهم و گاه بسیار حساسی در اختیار رسانه ها قرار می گرفت و از سوی دیگر رسانه ها نیز ابهامات و مسائل خود را با کمترین پرده پوشی با سخنگوی دولت در میان می گذاشتند. با این حال در ماه های اخر دولت خاتمی به سبب برخی اختلافات سخنگو با رئیس دولت این جلسات به صورت منظم برگزار نشد.
سخنگوی همه
هنگامی که محمود احمدی نژاد بر فرش های سرخ پاستور قدم نهاد بسیاری بر این باور بودند که وی به سرعت سخنگویی برای خود انتخاب خواهد کرد. اما با گذشت چند ماه تعلل بسیاری به این نتیجه رسیدند که احمدی نژاد مشتاق است که سخنگویی دولت را نیزخود در اختیار بگیرد.با افزایش پرسش ها درباره سخنگویی دولت محمود احمدی نژاد غلامحسن الهام را با حفظ سمت های دیگر به سخنگویی دولت انتخاب کرد. الهام تجربه سخنگویی در دو قوه دیگر را نیز داشت. با توجه به حمایت تمام قد الهام وهمسرش از شخص احمدی نزاد به نظر می رسید که ایفای نقش در این پست با کمترین تنش برای وی همراه باشد. اما پیش بینی ها غلط از آب در امد ودر دو سال آخر دولت نهم بسیاری از موضعگیری های سخنگوی دولت با اقدام عملی دولت نهم تکذیب شد. از عزل ونصب ها گرفته تا برخی تصمیمات مهم.
این فعل وانفعالات سبب شد که الهام در ماه های پایانی دولت نهم به انحای مختلف از حضور در برابر خبرنگاران ونمایندگان رسانه بگریزد.
سخنگویان دولت دهم
هر چند که دولت دهم محمدرضارحیمی، شمس الدین حسینی و مشایی را به عنوان سخنگو برگزیده است اما می توان تا کید کرد که مواضع استراتژیک این دولت یا توسط احمدی نژاد بیان می شود ویا این مهم به عهده رئیس دفتر با نفوذ وی قرار می گیرد. مشایی در حال حاضر دست کم بیش از 17 منصب دولتی از قبیل رییس دفتر احمدی نژاد ،سرپرست نهاد ریاست جمهوری ،نمایندگی ویژه رئیس جمهور جهت تصمیمگیری در مورد نحوه اجرای اختیارات هیات وزیران در امور نفت ، ریاست شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی ( ۱۰ آبان ۱۳۸۸)، دبیر کمیسیون فرهنگی دولت، ریاست گروه مشاوران جوان ریاست جمهوری ، مسئولیت انتصاب مدیر عامل صندوق مهر امام رضا، مسئولیت کنترل و نظارت مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری، نماینده تام الاختیار رئیس جمهور در ستاد مرکزی راهیان نور، رئیس کارگروه زیارت و فرهنگ رضوی، عضویت در شورای فرهنگی دولت با حکم احمدی نژاد، رییس کمیته عالی در مورد طرح خط لوله گاز ایران - پاکستان - هند، نماینده رییسجمهور در شورای نظارت بر صدا و سیما، جانشین رییس جمهور در شورای عالی ایرانیان خارج از کشور ، رییس مرکز مطالعات جهانی شدن، عضویت در کمیسیون اقتصادی دولت، نظارت برفعالیت سخنگویان دولت و رئیس شورای اطلاع رسانی دولت را به عهده دارد. با این وجود می توان وی را پر نفوذ ترین سخنگوی دولت در سی سال گذشته دانست.
نحسی سخنگویی
اگر به سیر حوادث جمهوری اسلامی توجه کنیم شاهد خواهیم بود که برخلاف بسیاری از نقاط دنیا نشستن شاهین سخنگویی دولت بر دوش افراد نشان بخت بلند انها نیست. نخستین سخنگو از زیر تیغ به زندان ابد رضایت داد. بهزاد نبوی وعبدالله رمضانزاده نیز پس از صدور حکم زندان ، به صورت متناوب مسیر اوین تا منزل را طی می کنند. عطاالله مهاجرانی نیز به آن سوی دنیا پرت شده است. با این طالع بلند سخنگویی دولت ، خدا آخر و عاقبت سخنگوی اصلی دولت دهم را به خیر کند.
نظر شما