رودخانه دالکی و کانالهای آب دوران هخامنشی بوشهر در نزدیکی خلیج فارس که از سندهای معتبر و زنده برای اثبات این خلیج به نام ایرانیهاست، توسط اشخاصی با بلدوزر و سنگشکنها ویران شده اند.
فاطمه علیاصغر: بستر رودخانه دالکی که زمانی هخامنشیان کاخهای خود را در کناره آن بنا کرده بودند، توسط سنگ شکنهای افراد نامعلومی تخریب شده و هر روز گود و گودتر میشود. رودخانه دالکی در جوار رودخانه شاپور، بسترساز تشکیل شهر دورودگاه هخامنشیان شده بودند. این دو رود به دلیل بیتوجهیها هر در خطر خشکسالی و نابودی قرار گرفتهاند. آیا فاجعه دریاچه ارومیه قرار است مدام در شهرها و روستاهای دیگر ایران تکرار شود؟
یکی از محلیها در گفت و گو با خبرآنلاین به این شرایط به شدت معترض است: «چند وقتی است که برخی افراد نامعلوم با سنگ شکن کف رودخانه دالکی را میکنند و سنگهایش را میبرند. هیچ کس نمیپرسد که شما با بستر رودخانه چه میکنید. حالا فردا روز که رودخانه دالکی خشک شد و بحث خشکسالی دوباره سر زبانها افتاد، رودخانه دالکی هم شد مثل دریاچه ارومیه تازه مسئولان فریاد وا اسفا سر میدهند و رسانهها داد و قال راه میاندازند. حالا که این اتفاق نیافتاده چرا کسی کاری نمیکند؟
به جز رودخانه دالکی، کانالهای آب دوران هخامنشی بوشهر در نزدیکی خلیج فارس که از سندهای معتبر و زنده برای اثبات این خلیج به نام ایرانیهاست، توسط اشخاصی دیگری با بلدوزر ویران شدند. تا کنون هویت این اشخاص مشخص نشده است. این کانالها در نزدیکی کاخهای هخامنشیان در محوطه دورودگاه و روستای جتوط قرار دارد. تخریب کانالهای هخامنشی، خط بطلانی میکشد بر تلاشهای مردمی برای ثبت خلیجفارس به نام ایرانیها در مجامع بینالمللی.
این کانالهای هخامنشی در روستایی به نام جتوط از روستاهای بوشهر قرار دارد. این روستا و روستای دورودگاه به دلیل قرار گرفتن بین دو رودخانه شاپور و دالکی از مناطق بسیار خوش آب و هوای ایران به شمار میرفتند و همین باعث شده بود که پادشاهان هخامنشی کاخهای بزرگی را در آنجا بنا کنند. کاخ چرخاب، کاخ بردک سیاه و کاخ سنگ سیاه از مهمترین کاخهای این پادشاهان هستند که هنوز آثاری از آنها باقی مانده است. البته این کاخها در شرایطی بسیار نامناسب نگهداری میشوند. اگر تا سی سال پیش هنوز امیدی به نجات یکی از این کاخها به نام سنگ سیاه بود، امروز هیچ از اثر ارزشمند نمانده است. بردک سیاه و چرخاب هم حال و روز بهتری ندارند.
بر اساس گفتههای کارشناسان میراث فرهنگی، این کانالها بیارتباط با کاخهای هخامنشی نیستند اما از آنجاییکه تا کنون مطالعه و بررسی در این زمینه انجام نگرفته است، نظر قطعی نمیتوان داد.
اکنون جای سوال است که چطور تا امروز، درباره این محوطههای تاریخی که قابلیت جهانی شدن دارند و یکی از مهمترین سندهای باقی مانده از خلیج فارس هستند، کمترین مطالعات و بررسیها انجام شده است؟ چرا مسئولان محیط زیست و میراث فرهنگی اقدامی برای نجات یکی از مهمترین رودخانههای تاریخی ایران نمیکنند؟
اگر این مسئله برای مسئولان چندان اهمیتی ندارد، برای مردم روستای جتوط بسیار مهم و حایز اهمیت است، بیتوجهی مدام به آثار تاریخی و طبیعی این روستا آنها را از همه چیز دلزده کرده است. آنها هر روز شاهد تخریب آثاری هستند که تنها امیدشان در این بیآّبی، بیمدرسهگی و نبود امکانات زیرساختی برای زندگی به آنها بود. این مردم بزرگترین کاخ هخامنشی خود یعنی سنگ سیاه را از دست داده اند و حالا شاهد از بین رفتن، کانالهای هخامنشی هستند که میتوانست تبدیل به جاذبه گردشگری برای روستایشان شود. در این صورت چه کسی میتواند آنها را دلخوش به ماندن در این روستا کند؟
از سوی دیگر، محوطه تاریخی دیگری به نام «خشمکانه»، ( که مردم محلی به جایی می گویند که مردم آن را ترک کردهاند و به جای دیگری رفتهاند)، در نزدیکی روستای جتوط وجود دارد که این محوطه تاریخی نیز بارها و بارها مورد هجوم حفاران غیر مجاز قرار گرفته است و هر بار خبری از تخریب و ویرانی بخشهایی از آن به گوش میرسد. این محوطه تاریخی در میان نخلستانها قرار دارد و تا کنون هیچ اقدامی برای نگهداری یا حفاظت از آن از سوی مسئولان مربوطه انجام نشده است.
یکی دیگر از محلی ها می گوید:«وقتی بلدوزرها به جان این کانالهای تاریخی افتادند. مردم به من خبر دادند چون می دانستند چقدر نگران آثار تاریخی روستا هستم. من هم به مسئولان گفتم ولی متاسفانه هنوز معلوم نشده که چه کسانی آن را تخریب کردند. جالب است که مسئولان میراث فرهنگی کوچترین واکنشی به این اتفاق نشان ندادند، حتی یک مامور برای نظارت نفرستادند.»
سوال اصلی او این است که اگر این هویت از دست برود، اگر ریشههای تاریخی مردم خشک شود، اگر بستر رودخانه خشک شود، جوانان با چه دلخوشی در این روستا بمانند. اینجا نه مدرسه درست حسابی دارد. نه بیمارستان و درمانگاهی. واقعا چرا باید مردم اینجا بمانند. من دلم میخواهد شما لولههای پلاستیکی لولهکشی این روستا را نگاه کنید. از بازوی یک آدم لاغر باریکتر است. ببینید ما چطور در اینجا زندگی میکنیم. در حالی که افتخار و دلخوشی ما به همان کانالهای آب سفالین هخامنشی بود! همان را هم از ما گرفتند. شبانه. بیخبر. ناگهانی.»
این سوالی است که باید بارها و بارها از مسئولان پرسید. البته آنچه شنیده نمیشود، پاسخی درست به این سوال است.
۴۷۴۷
نظر شما