براساس بررسی ها، با هر میزان افزایش هزینه های تحصیلی در جامعه ایران خانواده ها در دهک های پایین به واسطه سهم کمی که تحصیل در سبد هزینه ای آنها دارد، آسیب بیشتری میبیند.
محمد حسین نجاتی: هزینه های تحصیل در ایران گران است. این واقعیت تا کنون بارها در آمارهای رسمی مرکز آمار ایران و بانک مرکزی نمود داشته است و همزمان بررسی های میدانی هم نشان میدهد تهیه لوازم و نیازهای مورد نیاز دانش آموزان برای خانوادهها هزینه های بالایی را می تراشد.
با این حال آخرین آمار بانک مرکزی از هزینه های تحصیل خانوار های ایرانی نشان می دهد دهک اول جامعه شهری در ایران به طور متوسط سالانه ۴۰ هزار تومان خرج تحصیل می کند و دهک دهم که بالاترین میزان درآمدی را در جامعه شهری ایران را دارد سالانه یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومان خرج تحصیل می کند. در نگاه اول شاید این میزان هزینه ها غیرواقعی و اندک به نظر برسد که علت آن قدیمی بودن آمار بانک مرکزی، متوسط شهری این آمار لحاظ شدن هزینه های کلی تر در این آمار گیری است. با این حال آنچه در این بررسی دهک به دهک به چشم میخورد، آسیب پذیری دهکهای پایین جامعه از میزان هزینه های تحصیل در جامعه شهری ایران است.
به طوریکه با هر میزان افزایش هزینه های تحصیلی در جامعه ایران خانواده ها در دهک های پایین به واسطه سهم کمی که تحصیل در سبد هزینه ای آنها دارد، آسیب بیشتری میبیند. هزینه های مانند لوازم تحریر، کفش و پوشاک، حمل و نقل، دریافت های غیرقانونی در مدارس دولتی و.. که پنج دهک نخست جامعه را می تواند با چالش های جدی همراه کند. همزمان براساس بررسی آمار های بانک مرکزی پنج دهک اول جامعه جمع هزینه هایی که برای تحصیل می کنند هم اندازه دهک دهم جامعه شهری ایران است.
از سوی دیگر براساس اعلام بانک مرکزی در سال ۱۳۹۳، میزان هزینه های تحصیلی در این سال در مقایسه با سال ۱۳۹۲، ۲۳.۶ درصد افزایش داشته است و در سال ۱۳۹۲، این هزینه ها در مقایسه با سال ۱۳۹۱ ۱۸.۳ درصد افزایش داشته است. درصد های که نشان می دهد میزان هزینه های تحصیلی طی سال های اخیر همواره روند رو به رشدی داشته، مگر آنکه کاهش درصد بودجه طی سال ۱۳۹۴ و چهارماهه نخست سال ۱۳۹۵ منجر به کاهش هزینه های تحصیلی شود و در گزارش بانک مرکزی از سال ۱۳۹۴ که هنوز منتشر نشده، نمود داشته باشد.
شهریهها مهم ترین مصداق افزایش هزینه های تحصیلی
با این حال و همزمان بررسی های میدانی نشان از افزایش میزان هزینه های تحصیلی خانوارهای ایرانی دارد. در این بین شهریه های مدارس یکی از مهم ترین مصادیق افزایش هزینه های تصحیلی است که در گزارش های رسمی مانند گزارش بانک مرکزی به آنها اشاره نمیشود.
در حال حاضر بر اساس بررسیهای میدانی صورتگرفته در خبرانلاین میانگین شهریههای مدارس غیرانتفاعی به شرح زیر است مدرسه غیرانتفاعی ابتدایی درجهیک ۶ میلیونتومان، مدرسه غیرانتفاعی ابتدایی درجهدو ٥میلیونتومان، مدرسه غیرانتفاعی راهنمایی درجهیک ۶ میلیونتومان، مدرسه غیرانتفاعی راهنمایی درجهدو ۶/٥میلیونتومان، مدرسه غیرانتفاعی دبیرستان درجهیک ٩میلیونتومان و مدرسه غیرانتفاعی دبیرستان درجهدو هفتمیلیونتومان (کمتر یا بیشتر از این رقم شهریهها نیز وجود دارد اما این ارقام بهصورت میانگین است). بر این اساس میتوان گفت خانوادهها با هزینههای جاری دانشآموز در کمترین حالت متحمل هزینه ٧٠٠هزارتومانی میشوند و در مدارس غیرانتفاعی با میانگین شهریههای هفتمیلیونتومانی، هزینههای جاری و هزینههای سرویس مدارس، رقمی حدود ١٠میلیونتومان صرف فرزندان خود برای نشستن سر کلاس درس میکنند.
درباره سرویس مدارس نیز با توجه به مسافت نرخ ها متغیر است اما براساس آخرین نرخ مصوب کمترین مسافت ماهی ۱۰۰ هزار تومان است که در یک سال تحصیلی حدود یک میلیون تومان می شود و بیشترین مسافت حدود سالی ۲ میلیون ۵۰۰ هزار تومان می شود.
همچنین مدارس دولتی طبق قانون موظف به دریافت شهریه از خانوادهها نیستند. اما شانه خالیکردن آموزشوپرورش از پرداخت هزینههای جاری مدارس اعم از هزینههای انرژی و... باعث شده مدیران مدارس دولتی راهی جز دریافت هزینهها از خانوادهها نداشته باشند. مسالهای که هنوز از سوی آموزشوپرورش کنترل نشده است و
هر سال باوجود شعارهای این وزارتخانه مبنی بر برخورد با مدیران متخلف، باز هم خانوادهها گزینهای جز پرداخت شهریه به مدارس دولتی ندارند.
هزینه های جاری
همچنین با یک حساب سرانگشتی، میتوان فهمید که فرستادن یک بچه به مدرسه، یک تا 10 میلیون تومان هزینه روی دوش خانوادهها میگذارد. با نگاه به اطراف، میتوان متوجه شد که تعداد بچههایی که با سرجمع یک میلیون تومان به مدرسه بروند، خیلی کم است چون این بچهها نهتنها باید به مدرسه دولتی رفته باشند بلکه باید سرویس هم نیاز نداشته باشند و از طرفی، بچه قانعی باشند که دلش وسایل گرانقیمت نمیخواهد. حالا اگر خانوادهای بخواهد بچهاش را به یک مدرسه غیرانتفاعی معمولی بفرستد؛ در کمترین حالت باید دو میلیون و 22 هزار تومان جور کند. اگر به این هزینهها سرویس را هم اضافه کنیم باید حداقل 800 هزار تومان به این مبلغ اضافه کنیم. دیگر تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
این حساب سرانگشی اما تنها محدود به هزینه های عادی برای فرستادن یک دانش آموز به مدرسه است. یک دانشآموز در کمترین حالت برای نشستن سر کلاس در روز اول مهر نیازهایی همچون: خرید کتابهای درسی، خرید ١٠جلد دفتر تحریر، پنجعدد مداد، پنجعدد خودکار، یکعدد مدادتراش، یکعدد پاککن، یکعدد جامدادی، یکجعبه مدادرنگی، روپوش مدرسه، کیف مدرسه، کفش، یکدست لباس ورزشی، هزینههای خوراکی دانشآموز در طول روز (یک کیک و شیرکاکائو) و هزینههای متفرقه در آغاز سال تحصیلی (جشن آغاز سال و...) دارد که جمع آنان به طور میاینگین رقمی حدود یک میلیون تومان میشود. البته که شاید این خرج ها را بتوان تا ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان هم خلاصه کرد و جمع کرد.
۴۷۴۲
نظر شما