در سریال «پسران هور»، نقش آدم‌های واقعی؛ به شکلی مشکوک، کم و زیاد شده است؟/ حاضرانِ «قرارگاه  نصرت» در سال‌های جنگ، مطرح کردند

مسئول ستاد و همچنین جانشین اطلاعات «قرارگاه سری نصرت» می‌گویند طبیعی است که بر لزوم گذر «تاریخ قرارگاه» از فیلتر ذهن نویسنده و کارگردان آگاهند اما وقتی ادعا می‌شود که اثر براساس ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ ساخته شده است، دیگر نمی‌توان در صحنه‌های واقعی، به جای آدم‌های واقعی، آدم‌هایی دیگر گذاشت یا نمی‌توان در نقش آدم‌ها دست برد و بلند، کوتاه یا پررنگ و کم‌رنگ‌شان کرد.

نرگس کیانی: «قرارگاه سری نصرت» جایی بود که نیروهایش در پوشش ماهیگیران عرب، برای شناسایی می‌رفتند. ایده‌اش را محسن رضایی داده بود. چون جنگ با عراقی‌ها در چند عملیات اصطلاحا «قفل شده بود». او به علی هاشمی گفت قفل جنگ از هور گشوده می‌شود و کلیدش به دست تو و بچه‌هایت است.... بچه‌ها در پوشش ماهیگیران با قایق به جایی می‌رفتند که هر ثانیه بیم لو رفتن و شهادت وجود داشت.... با این حال نیروهای «قرارگاه سری نصرت» تحت رهبری فرمانده‌شان، بدون لو رفتن حتی یک مورد، ۴۲۰ عملیات شناسایی موفق انجام دادند؛ فرمانده علی هاشمی، ملقب به «سردار هور».

نخستین ردپای این سردار در اثری تصویری، در «اشک هور» پیدا شد. اثری سینمایی بر محور ارتباط علی هاشمی با مادرش که به نویسندگی و کارگردانی مهدی جعفری ساخته شد. «اشک هور» در جشنواره چهل‌وسوم فیلم فجر به نمایش درآمد و رویا افشار را نامزد دریافت جایزه بهترین نقش اول زن کرد و تورج الوند را نامزد دریافت بهترین نقش مکمل مرد. تهیه‌کننده «اشک هور»، مجتبی فرآورده قبل‌تر از ساخته‌شدن سریالی هم‌زمان با ساخت نسخه سینمایی خبر داده بود. سریالی با نام «پسران هور»، این‌بار بر محور ارتباط علی هاشمی با قرارگاهش؛ قرارگاه سری نصرت.

شروع پخش سریال «پسران هور» از تلویزیون با صدور اطلاعیه عذرخواهی همراه شد؛ عذرخواهی از دستگاه قضایی بابت «بخشی از این سریال که چهره نامناسبی از دادستان شهر سوسنگرد به تصویر کشیده بود.» با پخش قسمت آخر اما چیز دیگری گفته شد. مجتبی فرآورده، تهیه‌کننده سریال اعلام کرد هیچ‌گاه چنین اطلاعیه‌ای صادر نشده و متن منتشرشده از سوی سیمافیلم «مجعول و خلاف واقع» است. جدا از این‌ها، آن‌چه اهمیت دارد چیزهایی است که شاهدان زنده آن لحظات به یاد دارند. چیزهایی که برخی‌شان با آن‌چه در سریال دیده ‌شد، متفاوت است. این‌ها را کسانی چون مسئول ستاد قرارگاه؛ حبیب عباداریان و جانشین اطلاعات قرارگاه؛ حاج علی ناصری، می‌گویند. آن‌ها می‌گویند طبیعی است که بر لزوم گذر روایت از فیلتر ذهن و نگاه نویسنده و کارگردانِ روایت آگاهند. اما وقتی ادعا می‌شود که سریال براساس ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ ساخته شده، کارهایی هستند که دیگر  نمی‌توان انجام داد: مثلا نمی‌توان در صحنه‌های واقعی، به جای آدم‌های واقعی، آدم‌هایی دیگر گذاشت یا نمی‌توان در نقش آدم‌ها دست برد و بلند، کوتاه یا پررنگ و کم‌رنگ‌شان کرد. چون ادعای اولیه این است که اثر، «روایت تصویری بخشی از تاریخ» است. پس نباید به گونه‌ای باشد که گذشته را تحریف‌شده تحویل آینده دهد.  

در سریال «پسران هور»، نقش آدم‌های واقعی؛ به شکلی مشکوک، کم و زیاد شده است؟/ حاضرانِ «قرارگاه  نصرت» در سال‌های جنگ، مطرح کردند

چرا در اثری براساس اسناد تاریخی، آدم‌های واقعی بیرون کشیده‌ شده‌اند؟

حبیب عباداریان، مسئول ستاد قرارگاه نصرت از لحظه شکل‌گیری تا پایان کار، صحبت‌های خود را با اشاره به نکته‌ای که مهم می‌داندش شروع می‌کند. او می‌گوید دلیل این که چنین ایراداتی را کسی مثلا به «اخراجی‌ها» وارد نمی‌داند این است که ادعا نمی‌کند براساس مستندات ساخته شده است. در حالی که طبق گفته عباداریان، کارگردان «پسران هور» مدعی شده کارش متکی بر، دست‌کم، ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ است. عباداریان ادامه می‌دهد: «پسران هور، ادعا می‌کند روایت اتفاقاتی است که در یک قرارگاه گذشته است و برای همین انتظار می‌رفت دست کم نگاهی به آن ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ انداخته می‌شد.»

او تاکید دارد که اگر در مورد اثر گفته بودند که داستانی از نگاه نویسنده و کارگردان است، ابدا چنین ایراداتی وارد نبود. اما وقتی گفته می‌شود: «روایت شهادت سرلشکر پاسدار علی هاشمی، فرمانده «قرارگاه سری نصرت» براساس ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ»، وضعیت فرق می‌کند.

عباداریان همین‌جا به امضایش پای تک‌تک‌ صفحات آن ۵۰۰ صفحه اشاره می‌کند. امضایی که به واسطه مسئول ستاد قرارگاه بودنش باید پای اسناد می‌زد. او تاکید دارد که کارش چیزی جز «نوشتن» نیست و کوچک‌ترین احتمالِ فکر، به داشتن حقی نسبت به آن اسناد را به جد رد می‌کند. هرچند بارها و بارها از سوی دوست و آشنا و دور و نزدیک به نوشتن اثری مستند در این خصوص تشویق شده اما هنوز تصمیمی نگرفته است.   

حبیب عباداریان، مسئول ستاد قرارگاه نصرت: اگر در مورد «پسران هور» گفته بودند داستانی از نگاه نویسنده و کارگردان است، ابدا چنین ایراداتی وارد نبود. اما وقتی می‌گویند: «روایت شهادت سرلشکر پاسدار علی هاشمی، فرمانده قرارگاه سری نصرت براساس ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی جنگ»، وضعیت فرق می‌کند

طبق گفته او، در چنین آثاری طبیعی است که همه‌چیز زیر ذره‌بین قرار نگیرد چون مسلما اثر از فیلتر نگاه کارگردانش گذشته است. پس تفاوت‌هایی با واقعیت دارد. چون اقتضائاتِ دراماتیک کار باید براساس سلیقه کارگردان تامین شود، تا اساسا اثری شکل بگیرد. اما نمی‌توان آدم‌های واقعی را در صحنه‌های واقعی جابه‌جا کرد. عباداریان در این مورد می‌گوید: «به عبارت دیگر چون براساس واقعیت است نباید چیزی جز آن‌چه در اسناد رسمی آمده است را نشان دهد. چون شخصیت، ماجرای محوری و همچنین محل وقوع‌اش، براساس واقعیت است. پس باید براساس واقعیت شکل بگیرد. دست کم براساس ۵۰۰ صفحه اسناد رسمی مورد اشاره.» اتفاقی که به عقیده او رخ نداده است.

عباداریان ادامه می‌دهد: «این‌جاست که در صحنه‌های واقعی، آدم‌های دیگری به جای آدم‌های واقعی‌ نشان داده می‌شوند. این آدم‌های دیگر، آدم‌هایی‌ به انتخاب کارگردان هستند. آدم‌هایی که مشخص نیست چرا انتخاب شده‌اند؟ یا اگر حضور داشته‌اند، چرا اعمال و افعالی به آن‌ها نسبت داده شده است که براساس اسناد رسمی انجام نداده‌اند؟ چرا نوع روابط و نسبت‌ آدم‌ها با یکدیگر طوری نیست که در اسناد رسمی آمده است؟ و چرا در این بین اگر آدمی واقعی هم باقی مانده باشد، مشمول تغییراتی عجیب شده است؟»  

عباداریان می‌گوید گفتن همه این‌ها به این دلیل است که از«تحریف‌شدن تاریخ» می‌ترسد؛ از این که «پسران هور» و الباقی، اسنادی شوند که تاریخ تصویری جنگ را تحریف کنند. او می‌گوید از این که تاریخ جنگ به شکلی تحریف‌شده به دست نسل آینده برسد، می‌ترسد.

روایت شهادت علی هاشمی فقط از زاویه دید بچه‌های مسجد جزایری اهواز

عباداریان اشاره کرد که در «پسران هور» در صحنه‌های واقعی، آدم‌های دیگری به جای آدم‌های واقعی‌ نشان داده شده‌اند. و اگر آدمی واقعی هم باقی مانده، مشمول تغییراتی عجیب شده است. تغییرات عجیبِ آدم‌های واقعیِ باقی‌مانده، نکته‌ای است که حاج علی ناصری، جانشین اطلاعات «قرارگاه سری نصرت» به آن اشاره می‌کند. او ازجمله کسانی است که از ابتدای جنگ با علی هاشمی، رئیس قرارگاه همراه بوده است. ازجمله اشارات او به تفاوت‌های اساسی واقعیت با سریال اشاره به نوع روابط و نسبت آدم‌ها با یکدیگر است. مثلا در مورد شهید حمید رمضانی و بچه‌های مسجد جزایری اهواز که با علی ناصری و بچه‌های سپاه سوسنگرد ادغام شدند. دو گروه که طبق گفته ناصری از ابتدا به دلایلی، چنان با هم چفت نبودند. ناصری عقیده دارد «پسران هور»، «روایت شهادت علی هاشمی از زاویه دید گروه اول» است؛ از زاویه دید بچه‌های مسجد جزایری اهواز. نه براساس ۵۰۰ صفحه سند رسمی ادعاشده.

ناصری ادامه می‌دهد خودش مسئول جنوب هور بوده و شهید حمید رمضانی مسئول شمال. وقتی هنوز نه شهید رمضانی، مسئول اطلاعات قرارگاه بود و نه علی ناصری، جانشین اطلاعات. اما در سریال طور دیگری نشان داده شده است. طوری که ناصری معتقد است یک سند تحریف‌شده در تاریخ تصویری جنگ به جا خواهد گذاشت. تا جایی که می‌توان «خیانت به تاریخ» نامیدش. ناصری از این هم می‌گوید که نسبت و نوع رابطه «مسئول اطلاعات قرارگاه» و «جانشین اطلاعات»، براساس اسناد رسمی جنگ و همچنین آن‌چه در کتاب «پنهان زیر باران» نوشته سیدقاسم یاحسینی آمده، طوری نبوده است که «پسران هور» می‌گوید.

علی‌الظاهر مشتی نمونه خروار

ازجمله نمونه‌هایی که عباداریان به عنوان یکی از چندین نمونه «تحریف تاریخ» به آن اشاره می‌کند «روز آخر جزیره مجنون» است.

او می‌گوید: «آن‌چه که دوستان از روز ۱۳۶۷.۴.۴ در سپاه ششم معروف به قرارگاه خاتم چهار تعریف می‌کنند با آن‌چه در سریال روایت می‌شود، فرق دارد. چه از نظر تعداد نفرات و چه از نظر شرایط. درواقع به نوعی سعی شده از روایت یک نفر استفاده شود و مقداری هم از روایت کتاب‌های دیگر مدد گرفته شده است. در حالی که موقعیت، در زمان شهادت علی هاشمی آن‌گونه نبوده است.»

طبق گفته او: «نفراتی هستند که هیچ‌گونه رد پایی از آن‌ها دیده نمی‌شود. اما از آن‌سو مثلا چون سردار علی‌اصغر گرجی‌زاده رئیس ستاد سپاه ششم در آن روز با علی هاشمی مشغول بررسی اوضاع جزیره بوده است، ناگهان نقشی پررنگ و ادامه‌دار پیدا می‌کند و تصمیم‌گیری‌هایی را به او نسبت می‌دهند.»  

عباداریان معتقد است این در حالی است که اگر مبنا را علی هاشمی قرار داده بودند باید روایت هوشنگ جووند، فرمانده محور عملیات قرارگاه و جانشین علی هاشمی را در آن لحظات به تصویر می‌کشیدند. چون علی هاشمی تمام مدت به همراه جووند و مهدی نریمی، معاون مخابرات قرارگاه بود. عباداریان تاکید دارد آن‌چه جووند می‌گوید غیر از چیزی است که در سریال نشان داده می‌شود. پس سوال او این است که: «چرا تحریف‌هایی این‌گونه صورت گرفته است؟ چرا به اسارت گرفته شدن هوشنگ جووند نشان داده نمی‌شود ولی دیگرانی برجسته ‌می‌شوند که سابقه بودن‌شان در «قرارگاه سری نصرت» به چند ساعت هم نمی‌رسد.» عباداریان معتقد است هوشنگ جووند از حمیدیه با علی هاشمی بود؛ و این یعنی نیروی وفاداری که با وجود قطعی پا ول‌کن فرمانده‌اش نیست. پس گمان می‌کند: «به تصویر کشیده شدن لحظه آخری که جووند در جزیره اسیر می‌شود می‌توانست در تاریخ جنگ به یادگار بماند.»  

 تماس با کارگردان کار

برای پرس‌وجو از مهدی جعفری، نویسنده و کارگردان اثر در مورد این اعتراضات با او تماس گرفته شد و جعفری ترجیح داد به گفتن جمله: «اظهارنظری نمی‌کنم.» بسنده کند. اگرچه خبرگزاری خبرآنلاین همواره از انتشار پاسخ تیم تولید؛ نویسنده و کارگردان و تهیه‌کننده‌ی «پسران هور» به آن‌چه مطرح شد استقبال می‌کند.  

۵۹۲۴۲

کد مطلب 2151906

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 4 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین