دکتر داوری درباره عدم مطالعه آثار سعدی عنوان کرده است: " بسیاری از ما با آثار سعدی بیگانهایم. «بوستان» او را نمیخوانیم تا با شکوه زبان و سخن او آشنا شویم؛ اما استادان غربی ارزش سخن سعدی را میشناسند و از خواندن آثار او به وجد میآیند. سعدی که در سال 656 هجری قمری میزیسته، میدانسته که 800 سال بعد، آن را بازخواهند شنید و اعجاب خواهند کرد و انگشت تعجب جهانی بر گفت و شنود وی به دندان خواهد بود. "
وی درباره طنز به کار رفته در آثار سعدی نوشته است : "طنز و ظرافت جایگاه ویژهای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی به یاری لحن طنز، خشکی را از کلام خود میگیرد و شور و حرکت را بدان باز میگرداند. طنز سعدی را در سه نمونه میتوان مطرح کرد. نخست آن طنزی که به شوخی نزدیک است، دوم طنزی که کمتر شوخی دارد و سومین نمونه از طنز سعدی اصلا شوخی ندارد."
داوری افزوده است: " نخستین طنز در تقسیمبندی طنزهای سعدی طنز روانشناسی است. طنز روانشناسی به خلقیات و منش اشخاص برمیگردد. معمولا طنزهایی که از سعدی داریم در این دسته قرار میگیرد. طنز همواره مایه تذکر است و به این طنزها کم و بیش توجه نشان دادهاند. طنز دیگری نیز داریم که دیده نمیشود و کمتر به آن توجه شده است. "
متن کامل مطلب وی را اینجا بخوانید.
نظر شما