آن‌ها با مراجعه به آثار و متون ثبت شده در تاریخ متفقا نه، بلکه اکثرا می‌گویند ایران زمین و ایرانیان منشا تمدن بشری هستند. آن‌ها از منشور کوروش شاهنشاه آن روز امپراطوری و سرزمین پهناور ایران صحبت میکنند. آن‌ها از نابودی پایه‌های ظلم بختنصر حاکم بابل بر یهود صحبت میکنند که توسط کوروش سرنگون شد. آن‌ها از قدرت و دمکراسی کوروش برای نجات و رهایی قوم یهود از بند اسارت بابلیان و دادن آزادی و استقلال به یهودیان برای زندگی و انجام امور دین و آیین الهی صحبت میکنند. آن‌ها از آزادمنشی در خلق و خوی و فرهنگ ایرانیان از هنر و ادبیات فاخر از دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی و بوستان و گلستان سعدی و مثنوی معنوی و دیوان شمس و رباعیات خیام و اشعار بابا طاهر و... که با دین و آئین اسلام عجین گردیده با افتخار یاد میکنند. در سخنانشان صحبت از علم ابوعلی سینا و کتاب قانون و زکریای رازی و ابوریحان بیرونی و محمد خوارزمی و... صدها دانشمندان بزرگ ایران در جهان اسلام می‌شود. آن‌ها از مفاخر سیاست و درایت و مدیریت در اسلام و از خواجه نظام الملک و سایر وزیران با درایت در دربارهای خلافا و پادشاهانی میکنند که ایران با زور شمشیر تسخیر و تسلیم کردند و نگهداشتند اما به مرور زمان آن‌ها در تسخیر و مسخر و تسلیم علم و درایت این دانشمندان و سیاستمداران و مدیران قرار گرفتند. وقتی صحبت از ایران میکنند خیلی حرف‌ها برای یک تاریخ بیش ۳۰۰۰ سال قدمت که مزین به تسلیم به وحدانیت و عبودیت خداوند و خدمت به بشریت است برای گفتن وجود دارد.
اما این‌ها در ادامه صحبت‌هایشان به ایران اسلامی انقلابی گریز می‌زنند و اشاره میکنند که آن گذشته فاخر را انقلاب اسلامی تحت‌الشعاع خودش قرار داده و با رفتار و گفتار در عصر جدید گذشته تاریخی اش را خراب کرده و از نظر آن‌ها ایران انقلابی همه جا و همه قواعد نظم جهانی را برهم زده و به قول معروف همه جا را شخم زده است. آن‌ها سال‌هاست که مکرر می‌گویند ، ایران سرکش یکی از رئوس شرارت در جهان است و باید شدیدا کنترل شود؟ آن‌ها برای مردمشان می‌گویند که ایران امروز با ایرانی که در تاریخ درمورد آن می‌خواندند از زمین تا آسمان فرق کرده و خیلی متفاوت شده است و ایران امروز به مثل اسب سرکشی شده که باید او را مهار و آرام کرد و الا دنیا را به هم می‌زند؟
با این مقدمه چینی‌ها می‌خواهم به اصل موضوع یادداشت امروز برسم. اول این‌که، این اسب سرکش ۴۰ سال است که فهمیده از او بیخودی بار کشیدند و دیگر این چنین اتفاقی نخواهد افتاد. دوم این‌که، اگر قرار است از گذشته پر افتخار ایرانیان سخن بگویند کار خوبی میکنند. اما چرا این قدر کم سخن می‌گویند؟ ما حرف‌های زیادی برای گفتن داریم. اما نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه ویژه شود سخن از حقایقی است که مربوط به یکصد سال قبل تا امروز است.
هیچ‌وقت ندیدم و نشنیدم از رهبران و اندیشمندان و صاحب‌نظران غربی و حتی شرقی کسی حتی چند نفر سخنی در مورد وقایع و تاریخ یکصد سال گذشته ایران بر زبان آورده باشد؟ اگر هم به صورت اتفاقی از زبانشان چیزی در رفت فوری آن را تغییر می‌دهند و به قول معروف می‌پیچانند؟ برای مثال: این‌ها از خدمات و بهره‌مندی از امکانات ایران و مردم ایران در جنگ جهانی اول صحبت نمی‌کنند. این‌ها نمی‌گویند در جنگ اول جهانی از مواد غذایی و آذوقه ایرانیان برای خدمت به جنگ و پیروزی بر آلمان‌ها استفاده کردند. این‌ها هیچ وقت نگفتند که با این کارشان باعث و بانی کشته شدن حدود ۸ میلیون ایرانی بی‌گناه از فرط گرسنگی و بیماری بودند. آن‌ها می‌گویند فاتحان جنگ جهانی اول بودند اما به قیمت کشتن حداقل ۳۵ درصد جمعیت ایران؟ اگر ایرانیان این کار را کرده بودند، حتی ۳۰۰۰ سال قبل هم اگر این اتفاق افتاده بود، قطعا ما جنایتکار جنگی بودیم.
اما آن‌ها این جنایت و بلا را ۱۰۰ سال قبل بر سر ملت ایران تحمیل کردند و امروز هم بی‌تفاوت از کنار ظلمشان می‌گذرند. حتما در مورد هولوکاست و جنایات رژیم هیتلری بر یهودیان مطالب را شنیده‌اید. رهبران و اندیشمندان غرب همیشه از ظلم در اردوگاه آشویتس در لهستان گفتند و برای نشان دادن این ظلم، فیلم‌ها ساختند و کتاب‌ها نوشتند و تورهای عبرت برای مردم می‌گذارند. آن‌ها به همه می‌گویند آلمان نازی که ممکن است حداکثر چند صد هزار یهودی را در آنجا کشته، جنایتکار جنگی است. اما از این جنایت بشری که خودشان بر عله ملت ایران انجام داده چیزی نگفتند و نمی‌گویند چون اگر بگویند باید خسارتش را هم بپردازند.
نگاهی به ۷۰ سال قبل
در جنگ جهانی دوم یکی از عوامل اصلی پیروزی دنیای غرب بر آلمان نازی استفاده از خدمات و بهره‌مندی از امکانات و زیرساخت‌های ایران بود که ایران را پل پیروزی نامیدند. غربی‌ها هیچ وقت از دریافت خدمات و امکانات و یا تحمیل زیان‌های سنگین به ملت بزرگ ایران که در این جنگ بی‌طرف بود صحبت نکرده اند؟ چون اگر صحبت کنند و حقایق را بگویند آن وقت باید به خاطر استفاده از امکانات و زیر ساخت‌های ایران، هزینه‌های بازسازی تمام آن‌ها را بپردازند و در ادامه آن هم باید ایران را در پیروزی بر آلمان سهیم و شریک کنند؟ که به صرف صلاح این‌ها نیست.
نگاه عمیق‌تری بر حدود ۴۰ سال قبل می‌اندازیم که از همه این‌ها مهم‌تر است:
نظام و ساختار اجتماعی و اقتصادی سوسیالیستی و کمونیستی که توسط شوروی‌ها در جهان در شرف ترویج بود یک دشمن اصلی به نام نظام سرمایه‌داری داشت و بالعکس. یعنی از حدود ۱۰۰ سال قبل و پیدایش نظام و حکومت سوسیالیست کمونیست، جهان رفته رفته به سمت و سوی دو قطبی حرکت کرد و در سال‌های بعد از جنگ دوم جهانی یعنی حدود ۷۰ سال قبل جهان رسما در دو قطب شرق و غرب و در جنگ سرد قرار گرفت.
در دهه ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ مردم کشورها به دلیل شرایط و شکاف‌های اقتصادی به سمت و سوی تفکرات و اقتصادهای سوسیالیستی گرایش پیدا کردند. غربی‌ها هم در شرایط جنگ سرد زیر فشار نفوذ کمونیست‌ها بر علیه نظام‌های سرمایه‌داری تقریبا با سیلی زدن و سرخ نگاه داشتن صورت‌های خود به بدبختی و دریوزگی رسیده بودند. چیزی نمانده بود اقتصادهای غرب زیر فشار نابرابری‌ها و ضعف‌هایی که سیستم سرمایه‌داری غربی در مقابل اقتصاد سوسیالیست قرار گرفته بود و رفته رفته در حال متلاشی شدن بودند. این‌ها هیچ وقت از این صحبت نمی‌کنند که دنیای غرب درگیر و در مواجه با بحران‌های اجتماعی در شرف شکل‌گیری بود . اما معجزه‌ای به نام انقلاب اسلامی ایران شد و نگذاشت غرب سقوط کند؟ می‌پرسید چطور؟
انقلاب اسلامی کجا و این همه تغییرها چطور؟
رهبران و متفکران غرب خوب می‌دانند و هیچ وقت هم نگفتند و نخواهند هم گفت که تمام تلاش اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی یا همان حزب کمونیست شوروی در فکر دسترسی به آب‌های گرم و به خصوص تسلط بر منابع نفتی منطقه خلیج فارس بود. زمانی که انقلاب شد و به دلیل ماهیت آزادی‌ها و بهتر بگوییم هرج و مرج‌های بعد از انقلاب، بازار دفاع از تفکرات و سلطه نظامات اقتصادی شرقی‌ها و به خصوص سوسیالیست‌های مسلمان یا مجاهدین خلق و حزب توده و چریک‌ها و... در کشور بسیار داغ و جذاب بود. اگر حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و ساختار باورهای ملت بزرگ ایران کمی در مقابل این‌ها نرمی نشان می‌داد و امتیازهایی هم می‌گرفت و با سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها در مقابل آمریکا مثل کشورهای عراق و مصر و سوریه و یمن جنوبی و... که نظام‌های سوسیالیستی داشتند کنار می‌آمد و همراه می‌شد و ایران هم زیر سایه پرچم اردوگاه و یا بلوک شرق می‌رفت، آن وقت شوروی کمونیستی که به دلیل فروپاشی اقتصاد در سال ۱۳۷۰ عمرش تمام شد، در سال ۱۳۵۷ و یا ۱۳۵۹ با اتحاد با ایران قدرت مضاعف پیدا می‌کرد و هیچ‌وقت با این قدرت عمرش به پایان نمی‌رسید.
دنیا و به خصوص رهبران غرب خوب می‌داند ما می‌توانستیم به شوروی کومنیستی کمک کنیم که در خیلیج فارس خانه بسازد و بماند و مطمئنا امروز آن شوروی ابر قدرتی بلامنازع در جهان می‌بود و آمریکا و اروپا و ژاپن و خیلی کشورهای دیگر برای تامین انرژی می‌باید با گدایی دست به دامن شوروی می‌شدند. ما می‌توانستیم بدون تحمل سختی‌ها کاری کنیم که ثروت و قدرت شوروی‌ها چندین برابر تصور آن‌ها بشود و روسای کاخ سفید بدون اجازه کاخ کرملین آب هم نمی‌توانستند بخورند. اما ملت مسلمان ایران اسلامی و رهبران انقلاب و و به خصوص جوانان غیور در نیروهای مسلح با پذیرش سختی‌های فراوان و صرف هزینه‌ها و سرمایه‌های بسیار بسیار زیاد اجازه این اتفاق شوم را ندادند و به جای اتحاد با دشمنان غرب تمام ریشه‌های تفکرات کمونیستی الحادی را در کشور پاک کردند و نگذاشتند تا شوروی‌ها به قدرت مضاعف برسند که اگر قدرتمندتر می‌شدند بدتر آلمان نازی و هیتلر می‌بودند. ما به شوروی کمک نکردیم و نتیجه‌اش همان شد که همه دیدند. امروز غرب در امنیت و آرامش از خلا این دشمن قدرتمند غره در این پیروزی است. پیروزی که عامل اصلی آن ایثار و فداکاری ملت بزرگ ایران و رهبران هستند. ایران و ایرانیان در صد سال گذشته با ایثار و فداکاری‌های خود خدمات بسیار ارزشمندی به جهانیان و به خصوص غربی‌ها ارائه کردند. اما در عوض این بی‌معرفت‌ها به جای تشکر و قدردانی با نامردی تمام دست‌ها و پاهای ما را گاز گرفتند؟
جنابان رهبران محترم اطراف اقیانوس اطلس! تاریخ شهادت می‌دهد، شما و همه ملت محترم شما به ملت بزرگ ایران و جمهوری اسلامی ایران مدیون و بدهکار هستید. اگر بخواهیم بر روی این خدمات و امنیت و آرامشی که برای شما ایجاد کردیم قیمت بگذاریم ارزش آن هزاران میلیارد دلار است. اما این رسم زندگی و مردانگی نیست به جای شکر و سپاس دست ناجیان خود را گاز بگیرید. شما که به خدای پیامبران الهی حضرت عیسی و حضرت موسی سلام الله علیهما اعتقاد دارید آیا در دین و آئین شما و اصول اخلاق انسانی به شما توصیه شده که برای تشکر و سپاس از لطف انسان‌های و ایثار و منش انسانی، آن‌ها را مورد شماتت و ظلم و ستم قرار دهید.
جنابان رهبران محترم اطراف اقیانوس اطلس! هرکاری که بکنید تاریخ را نمی‌توانید تحریف کنید. به گواه و شهادت تاریخ غرب به ما ایرانیان بدهکار است و باید قدرشناس باشید و این خدمات و ایثار ایرانیان را جبران کنید. قدرت و اتحاد شما از قدرت و اتحاد شوروی‌ها بیشتر نیست. پس تا دیر نشده قدرشناس باشید و جبران کنید.
مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل
نظر شما