۰ نفر
۵ بهمن ۱۳۸۹ - ۰۶:۴۲

درباره ناکامی بدرود بغداد در اسکار

 

در اخبار آمده بود که فیلم بدرود بغداد در بخش فیلم های خارجی اسکار پذیرفته نشده است. شخصا این فیلم را دوست دارم و حتی به نظرم فارغ از فرایندی که در انتخاب این اثر برای ارسال به اسکار درپیش گرفته شده بود، نفس خود انتخاب کم و بیش به جا و منطقی بود. اما خب قرار نیست این انتخاب خوب، لزوما تا مراحل نهایی توفیق داشته باشد و در بین ده ها عنوان سینمایی از اقصی نقاط جهان، به هر حال احتمال پذیرش یک فیلم درصد چندان بالایی را به خود اختصاص نمی دهد. تا این جای کار این موقعیت طبیعی است و البته قید متأسفانه را هم به همراه دارد. ولی آن چه انگیزه نگارش این چند خط را فراهم کرد، صحبت های مدیر عامل محترم مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که چند روز پیش در مصاحبه ای با خبرگزاری ایرنا در واکنش به عدم پذیرش بدرود بغداد اظهار داشته شد. ایشان در این گفتگو ابراز داشتند:«به نظر می رسد نگاهی سیاسی و ضد آمریکایی که در فیلم بدرود بغداد وجود دارد موجب شده تا دست اندرکاران جشنواره اسکار از انتخاب این اثر سینمایی در بخش مسابقه این رویداد خودداری کنند».

اگر از اشتباهی که در تلقی از مراسم اسکار به عنوان «جشنواره» در این اظهارات وجود دارد بگذریم و به حساب سهو لسان بگذاریمش، نکته اساسی در این گفته ها، گمانه زنی پیرامون علت عدم پذیرش فیلم مزبور است. رابطه خصومت آمیز بین ایران و آمریکا که البته امری واضح است و طبعا این وضعیت تأثیر خود را روی لایه هایی از ساحت فرهنگ و هنر در دو کشور نیز می گذارد. در این واقعیت شکی نیست. اما این که بی دلیل هر ناکامی را به این واقعیت نسبت دهیم جای سوال است.بدرود بغداد در کنار ده ها فیلم دیگر از ده ها کشور دیگر به درِ بسته اسکار خورده است. آیا همه این فیلم های دیگر هم ضدآمریکایی بوده اند؟ آیا سال گذشته که درباره الی...هم به عنوان فیلمی تحسین شده در بسیاری از مجامع و جشنواره های سینمایی، در اسکار ناکام ماند ضدآمریکایی بود؟ اگر چنین است پس تکلیف برخی از فیلم های انتقادی آمریکایی که در دوره هایی جوایز و یا نامزدی اسکار را به خود اختصاص داده اند- از جمله فیلم هایی که اتفاقا در اعتراض به سیاست جنگ طلبانه آمریکا در خاورمیانه ساخته شده اند و موضوعی مشابه همین بدرود بغداد داشته اند؛ مثل مستند بلند تاکسی به مقصد تاریکی ساخته الکس گیبنی که در انتقاد از حضور و خشونت سربازان آمریکایی در افغانستان و نیز توحش آمریکایی ها در شکنجه گاه هایی نظیر ابوغریب و گوانتانامو بود و در دوره هشتادم اسکار برنده شد -  چه می شود؟ از همه این ها گذشته، اگر چنین است، پس چرا اصلا از روز اول فیلمی ضدآمریکایی را برای مراسمی آمریکایی برگزیدیم تا آخرش چنین شود؟ این واکنش ها بیش تر به نقض غرض شبیه است تا توجیه و تبیین رد فیلم در اسکار.اتفاقا فیلم بدرود بغداد فیلمی ضدجنگ است. همان قدر که در محکومیت حمله و حضور آمریکایی ها در عراق نمود دارد، در تقبیح عمل کسانی که فعالیت های انتحاری انجام می دهند نیز پرجلوه است.چنین رویکردهایی در مجامع غربی معمولا مورد استقبال قرار می گیرد. حالا این که چرا این فیلم با این رویکرد در اسکار پذیرفته نشد می توان دلائل دیگری برایش اقامه کرد؛ اما به نظرم بعیدترین احتمال همین ادعای ضدآمریکایی بودن فیلم است.البته سیاست در بسیاری اوقات تعیین کننده جهت گیری های معطوف به نتایج اسکار بوده است که همواره هم اعتراض روشنفکران آمریکایی و غیرآمریکایی را برانگیخته است، ولی در این مورد خاص با توجه به مواردی که ذکر شد، دلیل واضحی وجود ندارد.

سلیقه سینمایی نگارنده معمولا با نتایج نهایی اسکار - که بیش تر روی جلوه های پرزرق و برق تمرکز دارد تا روی ساختارهای سینمایی - چندان همسان نیست. اما به نظرم به هرحال اسکار فرصت مناسبی است تا فیلمی - مخصوصا فیلم های غیر آمریکایی و بالاخص آسیایی - در سطوح جهانی مطرح شوند. از این حیث موفقیت فیلم های ایرانی در اسکار طبعا خرسندکننده است و ناکامی در آن ناراحت کننده. اما میزان این تأسف دیگر آن قدر هم نیست که بخواهیم در توضیح و علت یابی اش متوسل به محاسبات سیاسی بشویم. قضیه می تواند عادی تر از این حرف ها باشد.

 

کد خبر 125738

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =