فاطمه پاقلعهنژاد: «از یادها رفته» یکی از سریالهای ماه مبارک رمضان بود. سریالی که از شبکه یک پخش میشد و آخرین سریال در جدول پخش سریالهای ماه رمضان تلویزیون بود و البته به گواه نظرسنجیهای مختلف، کممخاطبترینشان. سریالی با داستانی عاشقانه که در بستر تاریخ روایت میشد و سعی داشت به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی دهههای ابتدایی قرن چهاردهم هجری هم سرکی میکشید و اشارهای به آنها داشت.
«از یادها رفته» در حالی امشب (پنجشنبه ۱۶ خرداد) و با پخش قسمت بیستوپنجم به پایان میرسد که در ابتدای ساخت از ۵۰ قسمتی بودن این پروژه خبر داده شده بود. درباره این سریال و نقدهایی که در رسانههای مختلف درباره آن نوشته شده است، با اکبر تحویلیان، تهیهکننده سریال به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
«از یادها رفته» پروژه الف بود؟
بله. الف ویژه بود.
چه شد که سریالی که قرار بود ۵۰ قسمت باشد، ۲۵ قسمت شد؟
در یک مقطعی تصمیم گرفته شد این ۵۰ قسمت در دو فاز ۲۵ قسمتی تهیه شود که فاز اول آن جمعبندی شد و در ماه رمضان شاهد آن بودیم. انشالله فاز دوم آن هم ساخته میشود.
یعنی ساخت فاز دو هنوز آغاز نشده؟
طراحی داستان انجام شده، ساخت هم به زودی آغاز میشود. در اصل در فاز دوم، رفتن مهربانو و خسرو به روستای خسرو را روایت میکنیم.
یعنی چی که بعضیها از تلویزیون ندیدن به عنوان یک مبارزه یاد میکنند؟ تلویزیون نمیبینند بعد نقد مینویسند! واقعا آدم تعجب میکند. یکی از هنرپیشههای خیلی خوب چند وقت پیش گفته بود اصلا تلویزیون نمیبینم. چه اتفاقی میافتد که چند هفته بعد مینویسد منتظر میمانم تا بازی فلان فرد را ببینم؟چقدر ضد و نقیض در این جامعه میشنویم
این سریال مناسب پخش برای ماه رمضان بود یا بالاجبار آن را در ماه رمضان پخش کردید؟
من تولیدکننده هستم، محصول را تولید میکنم، در اختیار تلویزیون قرار میدهم و آنها خودشان تصمیم میگیرند که چه زمانی آن را پخش کنند. زمانی که این فیلم تولید میشد چیزی به نام پخش در ماه مبارک رمضان یا سریال مناسبتی برایش مفروض نبود. اگر گاهی میبینید بخشی از قسمتهای سریال، مناسبت داستانی و محتوایی با ماه رمضان ندارد، دلیلش همین است. سریالهایی که صرفا برای یک مناسبت طراحی و ساخته میشوند، قطعا همه شرایط را در نظر میگیرند ولی این سریال برای ماه رمضان تولید نشده بود و فقط در ماه رمضان پخش شد.
اگر انتخاب دست خودتان بود این سریال را برای ماه رمضان مناسب میدیدید؟
بله اگر ممکن بود از من سوالی شود من بهتر میدانستم این سریال در مناسبت دیگری پخش شود. شاید مثلا برای دهه فجر و حال و هوای آن دهه. چون بخشی به مسائل حکومت رضاشاهی میپرداخت، برای اینکه مردم بیشتر آشنا باشند با دلایلی که باعث انقلاب شد، پخش این سریال خوب بود ولی تشخیص پخش سریال در این زمان با مقامات مسوول سازمان بود که حتما یک محدودیتهایی دارند که تشخیص میدهند، کدام سریال چه زمانی پخش شود.
یکی از نقدهایی که به سریال شما وارد میشود این است که خیلی در سطح به مسائل اجتماعی و سیاسی آن زمان پرداختید و اصلا وارد لایههای عمیق مسائل نشدید.
من فکر میکنم کسی که یک قسمت از سریال را میبیند و نقد میکند حتما تحت تاثیر یک جریاناتی هست. سریالی که هنوز پخش نشده چطور بعد از یکی دو قسمت اول برایش نقد مینویسند؟ اینها از روی درایت و اندیشه عمیق نیست. سریال را روز آخر میشود نقد کرد. ممکن است یک شخصیتی تا روز آخر منفی جلو برود، روز آخر توبه کند. اصلا این یک مساله برآمده از تفکر اسلامی است که ما مراسم «فاتحه» میگیریم چون پایان داستان هر انسانی برایمان مهم است و دیگران تولد میگیرند چون ابتدایش اهمیت دارد. اسلام به انتهای زندگی یک فرد کار دارد که ابتدای زندگی اخروی او است. غربیها اینطور نیستند. اینها تفاوت دیدگاههاست و اتفاقا خیلی هم خوب است که اسلام میگوید انتهای سرنوشت یک فرد را قضاوت کنید. به نظرم منتقدان ما هم باید همین باشند. این فیلم سینمایی نیست که با ۹۰ دقیقه فرد بتواند نقد بنویسد، باید تا انتهای قصه را ببیند.
اگر از من سوال میشد، بهتر میدانستم این سریال در مناسبت دیگری غیر از ماه رمضان پخش شود. شاید مثلا برای دهه فجر و حال و هوای آن دهه. چون بخشی به مسائل حکومت رضاشاهی میپرداخت، برای اینکه مردم بیشتر آشنا باشند با دلایلی که باعث انقلاب شد
خیلیها از هزینه بالای ساخت این سریال میگویند. میتوانید شفاف بگویید هزینه ساخت این سریال چقدر بود؟
این خیلی خوب است که ما یک سریال ساختیم که به نظر خیلی گران میآید اما باید بگویم بودجه این سریال از متدوالترین سریالهای تلویزیونی هم پایینتر بوده است. حتی همه بودجه این سریال به اندازه یک فیلم سینمایی که ۴ سال پیش ساخته شده و یکپانزدهم یا یکبیستم یک فیلم سینمایی که سه، چهار سال پیش ساخته شده و کسی هم اعتراضی به آن نداشته، نبوده است.
اگر امکان دارد رقم شفاف بدهید.
من همین قدر که مقایسه میکنم، افراد به اعدادش میرسند. اصلا اینطور نیست که تصور میکنند ولی من خیلی خوشحالم که یک سریال با قیمت خیلی پایینتر از تصور ساختم ولی اینقدر خودش را گران نشان میدهد.
مصاحبههای بعضی از بازیگران طوری بود که به نظر میرسید مثلا برای کمبود بودجه مجبور به حذف بعضی موارد شدید. مثلا یکی از بازیگران که از این گفته بود که نقشش در فیلمنامه خیلی طولانیتر بوده است اما بعد از چند سکانس دیگر به او زنگ نزدند.
نه اینطور نیست. بخشی از این حرفها برای این است که ادامه نقش این افراد برای فصل دو مانده. ما فیلمنامه ۵۰ قسمت سریال را کامل داریم، آن آقا که انتقاد کردند هم به این دلیل است که نقششان در فاز دو بیشتر خواهد بود. حتی ما بازیگرانی انتخاب کردیم که بعد از این که سریال دو فاز شد، مشخص شد که در فاز اول نقشی ندارند و این تغییرات باعث شد تا آنها هم همینطور میان زمین و هوا بمانند. مثلا یک نقش خورشید داشتیم و برای آن با چند بازیگر صحبت کرده بودیم که در این فاز اصلا به آن نرسیدیم. وقتی کار شروع شد تغییراتی در فاز یک در فیلمنامه داده شده که خواه ناخواه نقش بعضی افراد به فاز دو منتقل شد.
برای ساخت این سریال مشکل بودجه داشتید؟
خیر. ما در سختترین شرایط تلویزیون یعنی دو سال پیش، این سریال را ساختیم و به مشکل بودجهای خاصی نخوردیم. کار ما هیچوقت تعطیل نشد. گرچه آن زمان خیلی از سریالها تعطیل شدند اما من این سریال را هر طور بود نگه داشتم. علتش هم این بود که این سریالهای تاریخی اگر متوقف بشوند، هزینه راهاندازی دوبارهشان خیلی زیاد است. بنابراین همه تلاشمان این بود که این سریال نخوابد و هم ما همکاری کردیم و هم تلویزیون تا جایی که میتوانست همراهی کرد و این کار ساخته شد.
بازخوردهایی که از مخاطب گرفتید اندازه توقعتان بود؟
بازخوردهای مخاطبان ما خیلی خوب بود. عجیب است که ما بیشتر از هر چیزی در جناحبندیهای منتقدان و مطبوعاتیها حرف میشنویم تا مخاطبان خودمان. این سریال بسیار پربیننده بود و به نظرم آقایان به جای اینکه در خانه بنشینند و بنویسند، بروند با مردم حرف بزنند. چند وقت پیش من شبکه سه را میدیدم آقای پیوس مهمان برنامه بود، میگفت برنامه زودتر تمام شود میخواهم «از یادها رفته» را ببینم. همیشه نم دانم چرا صف منتقدان و مطبوعاتیها مقابل صف افکار عمومی و مردم است.
شما در این ماه رمضان رقبای سرسختی داشتید.
من با کسی رقابت نمیکنم با همه رفاقت میکنم. بخش زیادی از مسائلی که در جامعه ما هست مثل قیمتها حباب است واقعیت جامعه چیزی نیست که ما فکر میکنیم. تصمیمگیریهای مسوولین در سطح کشور متناسب با این حبابها میشود و ما به مشکل میخوریم. یعنی واقعیت جامعه به سمت دیگری میرود، واقعیت سیاستگذاریها سمت دیگری میرود. اگر به خود مردم رجوع کنیم اینطور نیست. انبوه جمعیتی که به نماز عید فطر رفتند با کدام یک از این رسانهها همخوانی دارد. یعنی چی که بعضیها از تلویزیون ندیدن به عنوان یک مبارزه یاد میکنند؟ تلویزیون نمیبینند بعد نقد مینویسند! واقعا آدم تعجب میکند. یکی از هنرپیشههای خیلی خوب چند وقت پیش گفته بود اصلا تلویزیون نمیبینم. چه اتفاقی میافتد که چند هفته بعد مینویسد منتظر میمانم تا بازی فلان فرد را ببینم؟چقدر ضد و نقیض در این جامعه میشنویم؟ آدمی که تلویزیون را نمیبیند چطور میگوید بد است یا خوب است؟ اگر انصاف را رعایت کنیم، این اتفاقات رخ نمیدهد. قطعا من به عنوان تهیهکننده نقاط ضعف سریالم را خیلی بیشتر از منتقدان میدانم و تمام تلاشمان را میکنیم که آنها را برطرف کنیم ولی بیشتر این نقدهایی که نوشته میشود شاید ده، پانزده درصدش انتقاد واقعی به سریال باشد و صحیح باشد. بخش زیادی از آن از روی یک سری ملاحظات نوشته میشود.
فکر میکنید فاز دوم سریال موفق باشد؟
ما درسهای خیلی خوبی از این فاز اول گرفتیم و قطعا برای بخش دوم خیلی بهتر از این درس ها و تجارب سعی میکنیم استفاده خواهیم کرد.
۲۵۸۲۵۸
نظر شما