زهرا علی اکبری - سئوال اساسی از پیش گذشت ۶۶ سال از اتفاق بزرگ این است، آیا نفت ایران رد عمل ملی شد؟ سید مهدی حسینی در پاسخ به این سئوال میگوید: حقیقت این است که مفهوم ملی شدن، مفهوم روشن و تعریف شده ای نیست. عده ای ملی شدن را به مفهوم تقسیم هر آنچه ملی است، میان مردم میدانند و عدهای دیگر میگویند دولتی شدن هم ردیف ملی شدن است.
ملی شدن یا دولتی شدن؟
وی به سابقه این واژه در ادبیات سیاسی ایران اشاره کرد و ادامه داد: در ایران نیز به نظر میرسد دولتی بودن هم ردیف ملی شدن در نظر گرفته شده است. ما در مقطع ملی شدن صنعت نفت، به خلع ید از شرکت نفت انگلستان رسیدیم و شرکت ملی نفت را تاسیس کردیم و مقرر شد دولت به نمایندگی از سوی ملت مدیریت صنعت نفت را عهده دار شود.
مفهوم ملی شدن صنعت نفت به همین اقدام خلاصه شد و پس از پیروزی انقلاب نیز با تاسیس وزارت نفت تغییر چندانی در این بخش ایجاد نشده است.
در شرایط کنونی وقتی اعلام کردیم باید با خارجی کار کنیم، برخی گفتند خارجی "گرگ" است و اگر شریک ایرانی نیز داشته باشد، شریک ایرانی تبدیل به "توله گرگ" می شود
وی گفت: بر اساس مفاد قانون تمامی ذخایر نفتی متعلق است به ملت ایران و دولت به نمایندگی از ملت نسبت به بهره برداری از آن اقدام می کند، به عبارت دیگر دولت وکیل مردم است در صنعت نفت و صنایع ملی دیگر.
حسینی با اشاره به اینکه تعریف ارائه شده تا جایی که به حوزه تولید مرتبط است بلااشکال است، گفت: مشکل اساسی اینجاست که چون دولت از طرف مردم وکیل است، با تغییر دولتها، سیاستها و راهبردها نیز تغییر میکند و گروههای فشار با انگیزههای مشخص میتوانند به دولت وقت در حوزه سیاستگذاری نفتی فشار بیاورند که این افتاق نیز بارها رخ داده است.
هنوز استراتژی نداریم
او گفت: بیش از ۶ دهه از ملی شدن صنعت نفت ایران میگذرد اما هنوز ما در صنعت نفت از استراتژی مشخصی برخوردار نیستیم. ذخایر نفت و گاز ملی ما به جای آنکه به عنوان یک سرمایه تلقی شود، در قالب دارایی تعریف شده و به عنوان تامین کننده بودجه، آن هم نه بودجه عمرانی، چرا که بودجه عمرانی سهم بسیار اندکی از کل بودجه را به خود اختصاص می دهد، بلکه به عنوان بودجه جاری استفاده میشود.
وی در توضیح تبعات نبود استراتژی ادامه داد: استراتژی در توسعه نفت و دریافت سهم بازار تنها به معنی فروش نفت نیست، میزان حضور یک کشور دارای ذخایر نفتی چه در حوزه اقتصادی و چه در بخش تاثیرگذاری در بازار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
وی گفت: شاید تصورش برای برخی بسیار بعید باشد اما امروزه کشوری چون استرالیا در حال باز کردن جای پا در بازار انرژی جهان است این کشور می تواند هزار کیلومتر دورتر با هزینه کرد ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیارد دلار، وارد باشگاه تولید کنندگان انرژی شود و از این طریق بهرهبرداری سیاسی از ماجرا داشته باشد اما امروز ما کمترین سهم را از بازار برحق ترین جانشین نفت، یعنی گاز در دست داریم و دلیل آن نیز نبود استراتژی است.
از فرصت گاز بهره نبردیم
او با اشاره به اینکه ایران در منطقهای قرار دارد که کشورهای همسایه همگی تشنه گاز هستند، ادامه داد: کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند امارات و کویت تاسیسات دریافت گاز مایع دارند و گاز مایع را با قیمتهای بسیار گران از آمریکا و اروپا وارد میکنند در حالی که ما می توانستیم با ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلومتر لولهگذاری گاز مورد نیاز آنها را تامین کنیم.
وی گفت: اجرایی نشدن این طرحها نه به تحریم و مشکلات امروز بلکه به معضلاتی بسیار قدیمیتر باز میگردد در حالی که شاید اگر شیر گاز امارات در دست ما بود، برخورد سیاسی این کشور با ما این گونه نبود.
وی با تاکید بر اینکه نداشتن استراتژی ما را با این شرایط روبرو کرده است، ادامه داد: در دولت اول آقای روحانی، حرفی از ایشان شنیدم که گفت ساختن ظرفیت حتی بدون استفاده از آن قدرت است، این عبارت بسیار دقیق و درست است. هر دکل حفاری به اندازه ۱۰ ها تانک قدرت می آورد، قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی اما ما اصلا این موضوعات را مورد توجه قرار ندادیم و در سایه جنگ جناحی و داخلی مانع از توسعه و ظرفیت سازی برای نفت شدیم.
نیمه دهه هفتاد توانستیم
وی با تاکید بر اینکه شعار "ما می توانیم" شعار بسیار خوبی است اما در عمل باید آن را جوری دیگر تعریف کرد، ادامه داد: وقتی ما در نیمه دهه هفتاد وارد انعقاد قراردادهای بای بک یا بیع متقابل شدیم، قدرت یک متر لوله گذاری در کف دریا را نداشتیم و نمیتوانتیسم پلت فورم دریایی اجرا کنیم اما با اجرایی شدن قراردادهای بای بک و حضور ایرانی ها در این قراردادها وضعیت تغییر کرد.
این مقام پیشین نفتی گفت: در جریان افتتاح فاز ۴ و ۵ پارس جنوبی من گزارشی به رییس جمهور وقت ارائه کردم و گفتم بیش از صد شرکت غیر از شرکت های فعال در عسلویه، برای فاز ۴ و ۵ کار کردند و امروز اگر مدعی هستیم می توانیم پلت فورم دریایی ۷ تا ۸ هزار تنی بسازیم و قدرت اجرای ۳ تا ۵ کیلومتر لوله گذاری کف دریا را داریم، ثمره همان روزهاست.
هر دکل حفاری به اندازه ۱۰ ها تانک قدرت می آورد، قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی اما ما اصلا این موضوعات را مورد توجه قرار ندادیم و در سایه جنگ جناحی و داخلی مانع از توسعه و ظرفیت سازی برای نفت شدیم.
وی گفت: در نیمه دهه هفتاد وقتی با بحران اقتصادی روبرو شدیم، توانستیم با ظرفیت سازی یک میلیون بشکه نفت رشد اقتصادی ۷ تا ۸ درصدی را تجربه کنیم اما در شرایط کنونی وقتی اعلام کردیم باید با خارجی کار کنیم، برخی گفتند خارجی "گرگ" است و اگر شریک ایرانی نیز داشته باشد، شریک ایرانی تبدیل به "توله گرگ" می شود.
وی گفت: ما به تکنولوژی روز نیاز داریم و کسی در این دنیا به ما مجانی تکنولوژی را نمی دهد، باید کار کنیم تا بتوانیم صاحب شرکت هایی در اندازه شل و توتال و پتروناس شویم چرا که قرار نیست تا روز قیامت در این شرایط باشیم.
وی با تاکید بر اینکه شرکتهایی از این دست ده ها برابر درآمد نفت ایران از صدور خدکات درامد دارند، گفت: ضریب بازیافت نفت در ایران ۲۳ درصد است و این فاصله بدان معناست که ده ها تریلیون ثروت ملی ما زیر زمین از بین می رود؛ پس بپذیریم دولتی بودن صنعت نفت این زیانها را برای ما داشته است.
نفت ایران وقتی ملی است که ...
وی گفت: نفت ایران وقتی ملی است که دولت واقعا به عنوان نماینده مردم عمل کند و مجموعه حاکمیت به این نتیجه برسد که صنعت نفت و گاز را توسعه دهد و تاثیرگذاری در بازار بین المللی انرژی را مد نظر قرار دهد.
وی ادامه داد: از منافع سیاسی باید به نفع منافع ملی بهره برد، در منطقه امروز تنها ترکیه و عراق خریدار گاز ما هستند در حالی که باید ۱۵ کشور همسایه با منافع ما گره بخورند.
وی به سابقه تاریخی نفت در ۴۰ سال اخیر اشاره کرد و گفت: دهه اول انقلاب موقعیتی متفات داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شورای انقلاب تمامی قراردادها را فسخ اعلام کرد و همین تصمیم سبب شد ماجراهای حقوقی شکل گیرد، بنده در تیمهای حقوقی حضور داشتم و اتفاقا عملکردی بسیار درخشان در این دوره داشتیم و بسیاری از اختلافات با مذاکره حل شد، طوری که طرفهای خارجی در پایان مذاکره میگفتند: you won به معنای شما برنده شدید. در همین دوره توانی در کشور وجود داشت که نه برای توسعه بلکه برای نگهداری از تجهیزات به کار گرفته شد، در جنگ اگر برجی را می زدند یا چاهی مورد حمله قرار میگرفت، با همین امکانات داخلی، ترمیم آغاز سازندگی برای اجرای بسیاری از پروژهها به فاینانس رو آوردیم و نیمه دهه هفتاد کشور دیگر پولی نداشت که صرف بازپرداخت وام های دریافتی کند، آنجا ما به فکر ایجاد درآمد افتادیم و دل بای بک طراحی شد. درست همین دوره بود که با ورود دوباره به حوزه توسعه دریافتیم بین ۱۰ تا ۱۵ سال از تکنولوژی روز جهان عقب مانده ایم.
وی گفت: در نیمه دهه هشتاد اما ماجرا دگرگون شد، احساس پولداری کار دست ما داد و از تجربه حس پولداری در سال ۵۳ نیز بهره ای نبردیم.
حس مخرب پولداری کار دستمان داد
وی در توضیح این مطلب ادامه داد: قیمت نفت به شدت بالا رفته بود و این حس مخرب سبب تغییر وضعیت شده بود، یادم هست در کمیسیون اصل نود جلسهای بود و من از ورود سرمایه گذار خارجی دفاع میکردم اما یکی از نمایندگان شاخص مجلس که نامش را نمیبرم گفت: چه نیازی به سرمایهگذاری خارجی داریم، وقتی برایش شاخصهای اقتصادی و ریسک را توضیح دادم، گفت: اگر پولدار باشیم، چه؟
حسینی اضافه کرد: از سال ۲۰۰۵ که قیمت نفت بالار فت، مسیر غلطی را رفتیم. در حوزه هسته ای نیز به تحریم رسیدیم و شرایط همین شد که میبینیم.
او درباره فرصت پس از برجام نیز گفت: ما از فرصت پس از برجام استفاده کردیم اما مسیرمان متوقف شد؛ تا جایی که من خاطرم هست، آخرین قراردادی که من در انعقاد آن حضور داشتم قرارداد اجرا نشده با ژاپنی ها در سال ۱۳۸۳ برای توسعه آزادگان، قرارداد اجرا نشده فاز ۱۱ با توتال و قرارداد اجرا نشده فاز ۱۳ با شل است که می شد اجرایی شوند، اما نشد.
تعبیر گرگ و توله گرگ برای سرمایه گذار
وی گفت: اختلافات جناحهای سیاسی و تعابیر گرگ و توله گرگ در بسیاری از کشورها نبود، امروز عراق از میدان مشترک ازادگان حدود ۲۶۰ هزار بشکه را برداشت می کند در حالی که آن روزها در قرارداد پیش بینی شده بود که ما ظرف ۵۲ ماه به این میزان تولید برسیم.
وی گفت: آن قدر قدرت داشتیم که ۴ میلیارد و دویست میلیون دلار وام نیم درصد از ژاپن گرفتیم تا برای قراردادی دو میلیارد دلاری با آنها مذاکره کنیم؛ قرار بود در عمل ظرف یک سال منطقه را مینروبی کنیم و شرایط مهیای توسعه شود اما این اتفاق نیفتاد و عراقیها همین میدان، یعنی مجنون را به خارجی ها دادند و از ما پیش افتادند.
۲۲۳۲۲۳
نظر شما