سروری انتقادات به آیت الله هاشمی رفسنجانی را مطالبه ای اجتماعی می داند اما در عین حال بر این موضوع را تصریح می کند که «شاید برخی نیز بخواهند از این فرصت بهره برداری کنند».
در ادامه گفت وگوی کوتاه خبرآنلاین با این نماینده تهران در مجلس را بخوانید:
***
فکر می کنید سیاسیون برای اینکه اظهارنظر های آنان درباره افراد از موضع حق خارج نشود باید چه چهارچوب هایی را در نظر بگیرند؟
بحث بالا گرفتن انتقادات بیشتر مربوط به اقداماتی بود که اصحاب فتنه بعد از تحولات منطقه شروع کردند. با توجه به اینکه این اقدامات در این راستا صورت گرفت که نقش آمریکا که در منطقه به نوعی در حال تضعیف شدن بود احیا شود. آنها به دنبال این بودند که تحولات کنونی از منطقه را به ایران منتقل کنند و جنگ رسانه ای را با با ایران آغاز کنند تا موضوع را به نوعی از مسیر خودش خارج کنند.
در این رابطه، مردم توقعشان این بود که همه کسانی که دغدغه انقلاب دارند خارج از چارچوب های خطی و گروهی، منافع ملی را در نظر بگیرند. توقع مردم این بود که شخصیت های مثل آقای هاشمی فارغ از اختلاف نظر هایی که دارند، در این رابطه یک موضع گیری روشن و واضح داشته باشند چرا که سکوت در این مرحله دیگر قابل پذیرش نیست.
البته ایشان در این زمینه بیاینه داد و این حوادث را محکوم کرد؟
بیاینه دادن مهم نیست، مهم این بود که ایشان در این رابطه مواضع مشخصی بگیرند. سوال مردم این بود که آقای هاشمی به عنوان کسی که در طول همه صحنه های سیاسی حضور داشته اند چرا در این برهه به صورت دو پهلو موضع گیری می کنند و حاضر نمی شوند یک جریانی که به طور شفاف در مقابل انقلاب قرار دارد و به دنبال این است که اهداف آمریکا را در منطقه تامین کند، محکوم نمی کنند. از این جهت، این اشکال به جناب آقای هاشمی وارد است. ممکن است برخوردهای افراط و تفریطی صورت بگیرد، قطعا باید هر اقدامی که صورت می گیرد براساس آموزه های دینی ما مبتنی بر حق باشد.
شاخص این حق بودن چیست تا اظهارنظرها گرفتار سلیقه های شخصی نشود؟
به نظر من مشخص است. یعنی نمی توان گفت بیایید صبح را اثبات کنید. در جامعه شاخصه مواضع ولایت است و ما آهنگی چون انقلاب اسلامی داریم. موضوع دومینوی تغییرات در منطقه چیزی نیست که بخواهیم بگوییم شاخص اش کجاست، روشن است. یک جریانی هم جنس انقلاب اسلامی در مسیر انقلاب در حال حرکت است و یک جریان که 30 سال با انقلاب مخالفت کرده، امروز تلاش می کند حرکت عظیم منطقه ای که منشاء اش انقلاب اسلامی است را به ایران منتقل کند و دل انقلابیون را خالی کند و بگویید کشوری که شما بدان امید بستید، خودش دچار چالش است.
سوال بنده ناظر به انتقاداتی بود که به آقای هاشمی است نه حوادث منطقه.
انتقادات به ایشان در این ایام، منبعث از این موضوع بود. بالاخره حوادثی در 25 بهمن اتفاق افتاد و همه شخصیت هایی که در طول فتنه سکوت کرده بودند، آمدند و مواضع روشنی را اتخاذ کردند ولی آقای هاشمی همچنان احساس می شود که مواضع دو پهلویی دارند.
برخی معتقدند حملات کنونی به آقای هاشمی برنامه ریزی شده و با هدف زمینه سازی برای تغییر رئیس مجلس خبرگان است؛ در مقابل برخی معتقدند انتقادات کنونی مطاللبه افکار عمومی است. تحلیل شما چیست؟
می شود گفت هردو اینها است. از یک طرف نمی شود این مطالبه اجتماعی را نادیده گرفت و از طرفی هم شاید برخی بخواهند از این فرصت بهره برداری کنند.
این بعضی ها چه کسانی هستند؟
من نمی خواهم وارد این بحث شوم، اما ممکن است برخی بخواهند از این موضوع استفاده کنند و مدیریت کنند که آن مطلب تامین شود. معتقدم موضوع مجلس خبرگان را باید اجازه داد در بستر خودش انجام شود. بالاخره اعضای مجلس خبرگان فهول علما هستند و فضای موجود جامعه را تعقیب می کنند و تشخیص خواهند داد.
برخی سیاسیون مثل آقای صفار هرندی پیش بینی کرده اند که آقای هاشمی از ریاست مجلس خبرگان کنار خواهند رفت، پیش بینی شما از انتخابات هیات رئیسه چیست؟
بالاخره بحث هایی در این زمینه هست و اقدامی در مجلس خبرگان درباره آقای مهدوی کنی صورت گرفته است. بالاخره تا زمان انتخابات مجلس خبرگان ممکن است تغییر و تحولاتی به وجود بیاید و اقتضائاتی را ایجاد بکند. من معتقدم فضای مجلس خبرگان را باید به خود علما سپرد تا آنها تصمیم بگیرند. بپذیریم که آنها تصمیم گیرخواهند بود، اما نمی توان کوتاهی های آقای هاشمی را نادیده گرفت. آقای هاشمی توقع اجتماعی را در این زمان برآورده نکردند. مردم متوقع بودند وقتی تیرهای مستقیمی به سوی انقلاب می آید ایشان که همیشه مدافع انقلاب بودند، محکم به صحنه می آمدند.
/3028
نظر شما