به گزارش خبرآنلاین، مرحوم بروجردی در آخرین مصاحبهاش، اینچنین به ذکر این خاطره پرداخته است:
حاج احمد آقا نقل کردند که یک شب حاج عیسی مرا بیدار کرد و گفت فلان آقا از نخستوزیری آمد و با شما کار دارد. گفتم حاج عیسی این چه وقتی است که سراغ من آمدی! گفت مرا مجبور کردند. حاج احمدآقا گفت، رفتم دیدم فلانی است، گفت فردا صبح ساعت 5 شوروی تصمیم دارد ایران را بمباران کند و از جمله جایی که قصد بمباران دارد جماران است.
حاج احمدآقا گفت رفتم اتاق آقا. دیدم در حال نماز هستند. مدتی صبر کردم. امام(ره) چهرهاش را به این طرف کرد و گفت چه کار داری؟ و من هم همه مطالبم را به عرض رساندم. امام(ره) هم همان طور که سرش کج بود کامل گوش داده بودند با دست اشاره کردند که بروید و مشغول عبادت شدند.
از نگاه داماد امام خمینی(ره)، این رویکرد امام حکایت از توحید قوی ایشان داشته و برآمده از «و من یتوکل علی الله وهو حسبه» بوده است.
/111
نظر شما