محمدرضا لطفی در ساخته قبلی خود، یعنی «روایت ناپدید شدن مریم» هم نشان داد که خیلی تمایل به قدم گذاشتن در سینمای رایج ندارد و دوست دارد تا آزمون و خطا کند. فیلم قبلی او هم با پیروی از فرم فیلم «پروژه جادوگر» بلر یکی از آثار موفق سینمای وحشت بود و «تعارض» هم فیلمی به شدت جسور و پیشرو هست که میتواند موفقیتهای بینالمللی زیادی را نصیب خود کند.
«تعارض» فیلمی است برای بازی با عناصر دراماتیکی و فیلمساز در تمام این عناصر سرک کشیده و آنها را به چالش کشیده است.
همانطور که میدانیم هر اثر دراماتیکی از سه عنصر زمان، شخصیت و مکان شکل گرفته است که ما در اینجا با فیلمی طرف هستیم که در انتها درمییابیم که هیچ چیز قطعیت ندارد.
نه زمان، نه مکان و نه شخصیت و از این باب فیلم را میتوان در زمره آثار آلترناتیو هم قرار داد.
فیلم در لوکیشنهای محدودی روایت میشود و ما تقریبا در پایان یک سوم ابتدایی فیلم با جغرافیای آن آشنا میشویم و به چشممان آشنا میشود، اما در اندینگ فیلم این مکان با نمایش نماهایی خالی و خاموش و موسیقی که هر لحظه دورتر میشود برایمان محو و بخار میگردد.
زمان در این فیلم به شدت در هم تنیده و غیرخطی است. شاید بازیگوشانهترین بخش فیلم بازی با عنصر زمان است و این حتی باعث میشود تا مخاطب در لحظاتی گیج شود و از فیلم عقب بیفتد.اما همین بازیگوشی برای مخاطب جدی جذاب است و تقریبا مالیخولیاییترین بخش فیلم «تعارض» همین دستکاری زمانی است که تقریبا از دقیقه پنج فیلم به ما میگوید که هیچ قطعیتی در زمان وجود ندارد. زمان به شدت آشفته است و این مهم در صداگذاری و موسیقی هم به شدت تقویت شده است و حتی روایت فیلم از دوربینهای مداربسته هم به این قضیه بیشتر دامن زده است و ما تا انتهای فیلم با زمانی معلق طرف هستیم.
اما شخصیت که شاید مهمترین کارکرد را در علم درام دارد، در این فیلم به شدت نامتعارف است. ما در «تعارض» با دو شخصیت طرف هستیم که تعارض او با عنصر زمان در یک سوم پایانی به ما نشان میدهد که این دو شخصیت در واقع یک شخصیت هستند و این میتوانست خطری باشد که فیلم را در سطح یک فیلم هندی سوق دهد و تمام ویژگیهایش را از بین ببرد اما فیلمساز با طراحی صحنه پایانی که از قضا بر خلاف روال تمام فیلم که سایه و سفید است، وارد رنگ هم میشود فیلم را نجات میدهد و این بازی زمانی، مکانی و شخصیتی را وارد یک دالان هزار توی میکند و فیلم را به اتمام میرساند.
اگرچه این فیلم شاید برای مخاطب عام سخت و سنگین باشد، اما بیتردید یک اثر جسور و متفاوت است و مخاطب خود را دارد و در کارنامه کاری محمدرضا لطفی هم گام رو به جلویی به حساب میآید.
۲۵۸۲۵۸
نظر شما