ابوالفضل خدائی: حسن روحانی رئیس جمهوری کشورمان اخیرا در نشستی عنوان کرد که تقریبا همه تحریمهای اصلی و اصولی برطرف شده و مذاکرات برای برخی جزئیات ادامه دارد. خبری خوب و امیدوارکننده که نشان از یک پیشرفت بدست آمده در جریان برگزاری مذاکرات بین هیات های ایران و طرف های اروپایی است. پیشرفت مهمی که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور نیز به آن اشاره کرد و گفت اگرچه مذاکرات دشوار است اما با توجه به گفتوگوهای هفته اخیر میتوان به دورنمای آن امیدوار بود. این موضوع مورد تاکید سایر طرف ها نیز بوده و موجب شده تا دستیابی به توافق در کوتاه مدت دور از انتظار نباشد. در این بین عواملی موثر در جهت دهی و پیشرفت مذاکرات برجامی نیز دخیل بوده اند. دکتر علیرضا سلطانی استاد دانشگاه و کارشناس ارشد حوزه اقتصاد سیاسی بین الملل با برشمردن این عوامل مثبت به بررسی این مساله مهم می پردازد که چرا مذاکرات برجامی ۱۴۰۰ امیدوارکننده و پایدار خواهد بود. مشروح گفتگو به شرح زیر است:
روند مذاکرات وین از ابتدا تا کنون را چگونه ارزیابی می کنید و دور جدید آن چه تفاوت هایی با گذاشته دارد؟
اگرچه اطلاعات چندانی درباره جزئیات مذاکرات وین منتشر نشده اما قرائن و شواهد و مواضع کلی مطرح شده از سوی طرفین مذاکره نشان می دهد که این دور از مذاکرات برجامی به نسبت دور اول آن یعنی بین سالهای ۹۳ تا ۹۴ که منجر به امضای برجام شد، امیدوارکنندهتر، نتیجه بخشتر و موثرتر بوده و در عین حال نگرانی هایی که تا دوماه گذشته در خصوص مذکرات احیای برجام نیز وجود داشت تا حدی رفع شده است. نگرانی هایی که نسبت به نتیجه مذاکرات و اثربخشی آن در احیای برجام و ماندگاری آن کاملا محسوس بود. این بحث مطرح بود که مذاکرات دور جدید نباید محدود به احیای شکلی برجام و به عبارت دقیق تر برجام سابق باشد. برجامی که از پایداری و اثربخشی لازم برخوردار نبود. انتظار این بود که طرفین باید علاوه بر احیای برجام، زمینه تداوم، تضمین و حفاظت از این توافق را در بلندمدت کنند. آن هم به گونه ای که امکان عدول از تعهدات برجامی تا حد زیادی کاسته و زمینه ای برای طرفین برای خروج راحت و بی دردسر از این توافق فراهم نشود. مساله ای که در دولت ترامپ شاهدش بودیم. در واقع این یک اصل بنیادی بود که در آغاز دور جدید مذاکرات برجامی مطرح شد. در دور اول مذاکرات برجامی در فاصله ۹۲ تا ۹۴ اگر بررسی کنیم در مییابیم که طرفین در وهله اول به دنبال صرف امضای برجام بودند و از همین رو کمتر به کیفیت اجرای برجام، اثربخشی و آینده آن توجه می کردند. عدم حفاظت از برجام در این زمینه های سبب شد تا این توافق به لحاظ اقتصادی آنگونه که انتظار می رفت، اثربخش نباشد. اگرچه باید در نظر داشته باشیم که در زمان تصویب برجام چتر ضدامنیتی شورای امنیت از بالای سر ایران برداشته شد اما در ادامه شاهد شکل گیری زمینه ای بودیم که ایالات متحده آمریکا در زمان دولت ترامپ از این توافق خارج شد و مشکلات اقتصادی ایران ناشی از نحوه اجرای برجام تشدید یافت. با وجود این، عوامل و شرایط مثبتی وجود دارد که این مذاکرات را بیش از پیش امیدوارکننده تر و جدی تر از گذشته نشان می دهد.
این خوش بینی ناشی از چیست؟
اولین مساله، نفس برگزاری دور دوم مذاکرات و طولانی شدن آن است که نشان از آن دارد که طرفین به دنبال شناخت خلاها و چالش های مهم برجام و در عین حال تقویت عوامل مقوم برجام هستند. تجربه دور اول مذاکرات برجام، چشم انداز مثبتی را در مذاکرات در برطرف کردن نواقص موجود به وجود آورده است. تلاش ایران و کشورهای طرف مقابل برای تقویت و قدرتمند کردن برجام نسبت به گذشته سبب شده تا مذاکرات طولانی تر شود و در این راه به طور طبیعی اختلافاتی نیز بروز پیدا کند. علی رغم کند شدن مذاکرات و بروز اختلافات می توان این روند را مثبت تلقی کرد چرا که در صورت رسیدن به تفاهم، برجام می تواند مستحکم تر، منسجم تر، پایدارتر و با تضمین نسب به قبل اجرایی شود.
عامل بعدی اراده سیاسی قوی طرفین برجام برای احیای آن است. این عزم و اراده سیاسی از آنجا پررنگ تر می شود که عوامل برهم زننده برجام در دو ماه اخیر چه در داخل ایران، آمریکا و یا در سطح منطقه ای نتوانسته بر فرآیند مذاکرات اثرگذار شود و ان را متوقف نماید. به هر حال در داخل ایران مخالفت های جدی بر سر مذاکرات برجامی وجود دارد که عمدتا ناشی از رقابت های سیاسی است این مساله هم در دور قبلی مذاکرات برجام وجود داشت و در این دوره نیز فعال شده و چه بسا با توجه به نزدیک شدن به زمان تغییر دولت، تشدید نیز شد. یکی از نگرانی های بزرگ هم این بود که این اختلافات موجب ناکامی مذاکرات احیای برجام شود که در هفته های اخیر با توجه به مواضع مقام های ارشد جمهوری اسلامی ایران به ویژه مقام معظم رهبری و حمایت ایشان از مذاکرات در قالب تدوین سیاست خارجی در چارچوب سیاست های کلان حاکمیت و انجام مذاکرات به شرط فرسایشی نشدن مذاکرات و رفع همه تحریم ها، از میزان مخالفت ها کاسته شد و اجماع نسبی در این زمینه شکل گرفت. در آمریکا هم درهفته های اخبر از شدت فعالیت لابی های عربی و اسرائیلی و مخالفان برجامی حزب جمهوری خواه تا حدی کاسته شد. در عین حال مسائل منطقه ای مانند حادثه نطنز و دیگر تحرکات منطقه ای خللی در اراده سیاسی طرفین ایجاد نکرد و طرفین مذاکره نسبت به رسیدن به نتیجه با جدیت بیشتری در حال مذاکره هستند. مساله ای را که باید در اینجا اشاره کنم این است که در مذاکرات فعلی، طرفین کمتر به ابعاد تبلیغی مذاکره و بیشتر به ابعاد واقعی و اثرگذار برای دور ماندن از حواشی می پردازند.
مواضع قدرتها اروپایی و چین و روسیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ در مصاحبه قبلی شما بر ضرورت نقش آفرینی موثر این کشورها برای احیای برجام تاکید داشتید ایا این کشورها نقش موثر خود را در این مذاکرات ایفا کرده و می کنند؟
بله قطعا این اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی در این زمینه نقش تعیین کننده ای دارند و بدون نقش آفرینی آنها به لحاظ ایجاد یک موج بین المللی مثبت در مقابل امواج منفی موجود، برجام امکان احیا ندارد. انگلیس، فرانسه و آلمان بر خلاف تصور اولیه، از اراده جدی برای نتیجه بخش بودن مذاکرات برجامی برخوردار هستند. آنها زمینه احیای برجام با تضمین بیشتر را نسبت به اجرایی کردن مفاد آن دنبال می کنند.در مورد روسیه و چین این تلقی همواره مطرح بود که علی رغم مواضع اعلامی حمایتی پکن و مسکو از برجام، این دو در عمل حمایت لازم را برای به نتیجه رسیدن مذاکرات بین ایران و غرب ندارند. اما در حال حاضر به نظر می رسد که در دور جدید مذاکرات با توجه به حواشی ایجاد شده از تحرکات منفی چین و روسیه در قبال برجام کاسته شده و به عبارت دقیق تر با کاهش این نقش منفی، شانس به نتیجه رسیدن دور جدید مذاکرات برجامی تقویت شده است.
انتخابات ریاست جمهوری پیش روی ایران چه تاثیری در روند مذاکرات داشته است؟
واقعیت این است که حوادث و رویدادهایی مانند انتخابات ریاست جمهوری و تغییر دولت ها یکی از پاشنه آشیل های توافقاتی از جنس برجام است که به طور عینی در دولت ترامپ و خروج آن از برجام و همچنین دولت بایدن و بازگشت آن به برجام مشاهده شد. انتخابات ریاست جمهوری ایران هم با توجه به تغییر قطعی رئیس دولت و تقویت مواضع مخالفان برجام و احتمال حضور آنها در دولت بعدی بر برجام به صورت بالقوه تاثیرگذار بوده و این خود یکی از نگرانی های جدی به شمار می رفت اما عزم دولت آقای روحانی به احیای برجام تا قبل از انتخابات و تغییر رسمی دولت و همراه شدن حاکمیت با این سیاست کلی، از نگرانی ها در این زمینه کاست. به نظر می رسد یک اجماعی بین طرفین مذاکرات وین بر سر به نتیجه رسیدن این مذاکرات تا قبل از انتخابات ایجاد شده است و طرف های مقابل هم به این درک رسیده اند که شانس احیا و اجرای برجام تا قبل از انتخابات ایران است. در شرایط کنونی باید توجه داشته باشیم که تغییر دولت در ایران به احتمال زیاد مشکلی در فرآیند مذاکرات برجام و توافقی که احتمالا تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری بدست خواهد آمد ایجاد نمی کند. در این مورد می توان به سخنان اخیر مقام معظم رهبری اشاره کرد که فرمودند سیاست خارجی در همه جای دنیا در مجامع بالادستی تعیین میشود و نه در وزارت امور خارجه. البته ایشان اشاره کردند که وزارت امور خارجه در تعیین سیاست ها مشارکت دارد اما تصمیمگیر نیست بلکه مجری است.این مساله موید این است که مذاکرات وین با قدرت و حمایت در حال انجام است و اجماع داخلی نیز بر آن حاکم است. در دور اول مذاکرات یک اختلاف و انشقاق سیاسی در داخل وجود داشت اما در حال حاضر به نظر می رسد که با توجه به مواضع اخیر رهبر انقلاب اسلامی، این انشقاق تا حد زیادی کاسته شده و یک اجماع ملی نسبی بر سر این موضوع ایجاد شده است. چنین مساله ای بیانگر آن است که حتی با تغییر دولت نیز سیاست اصولی ایران در قبال برجام تغییر نخواهد کرد.
فرصت ۳ و نیم ساله دولت بایدن هم کمک مضاعفی برای پایداری برجام در میان مدت است؟
بله طبیعتا با تحولات جاری و فرصت سه نیم ساله در دولت بایدن زمینه های استحکام و تقویت برجام به وجود خواهد آمد. برجام با توجه به اجماع نسبی در ایران و حمایت دولت بایدن ، فرصت خوبی برای اجرا و مقاوم سازی زمینه ها و بنیادهایی اجرایی دارد به گونه ای که حتی با روی کار آمدن تفکر ترامپیسم در آمریکا نیز به احتمال کم به نظر می رسد که خطری آن را تهدید کند.
علاوه بر پیگیری مذاکرات برجامی شاهد برخی فعالیت های مثبت در منطقه هستیم و کشورها دور تازه ای از دیپلماسی را در پیش گرفته اند. به نظر شما چنین فعالیت هایی تا چه حد می تواند باعث پویایی بیشتر مذاکرات در وین شود؟
یکی از تفاوت های آشکار و البته مهم این دور از مذاکرات برجام با دور قبلی همراهی و هم راستایی متغیر میدان با دیپلماسی است. این مساله می تواند اجماع ملی را در داخل بر سر برجام با همراهی همه عناصر قدرت برای اجرایی شدن این توافق به وجود بیاورد. علاوه بر مذاکرات وین شاهد آن هستیم که همزمان مذاکرات در سطح منطقه آغاز شده است. به خصوص مذاکرات ایران و عربستان که پس از چند سال تنش و خصومت در حال تبدیل شدن به یک روند دیپلماتیک است. اراده دو کشور نشان می دهد که عربستان و ایران در مسیر آغاز ارتباطات سیاسی گام بر می دارند که می تواند به مذاکرات برجامی کمک قابل توجهی کند. همواره بر روی این مساله تاکید داشتم که پاشنه آشیل روابط ایران و غرب به خصوص آمریکا منطقه و به خصوص عربستان است. بدون حل و فصل تنش ها و توافق نسبی منطقه ای و حل و فصل چالش ها با قدرت های منطقه ای به ویژه عربستان سعودی، امکان این که ایران بتواند با غرب و آمریکا از در مصالحه وارد شود وجود ندارد؛ چه در قالب برجام و چه در خارج از آن. آغاز مذاکرات ایران و عربستان نشانه خوبی از این موضوع است که مذاکرات برجامی نیز می تواند به فرجامی خوب دست یابد. تلاش های دیگری در سطح منطقه در خصوص حل بحران یمن صورت گرفته است. از جمله مسائل دیگری که باید بدان توجه داشته باشیم برقراری کانال های ارتباطی بین عربستان و سوریه از یک طرف، عربستان و عراق از سوی دیگر و همچنین عربستان و لبنان است. برقراری این کانال های دیپلماتیک که می تواند منجر به روابط موثر شود نشان می دهد که در سطح منطقه عوامل مقوم برجام در حال تقویت است. البته در این بین نباید از چالش رژیم صهیونیستی و کارشکنی های آن غافل شد. اگر ایران بخشی از چالش ها و تنش های خود با عربستان را در منطقه حل و فصل نماید، بخش قابل توجهی از ظرفیت های منطقه ای خاورمیانه نه در مقابل برجام و اجرای آن بلکه در کنار احیای برجام و اجرای آن قرار می گیرد.
به نظر شما دولت ترامپ تا چه اندازه کار را برای دولت بایدن برای لغو تحریم ها سخت کرده است؟ با توجه به اینکه بیش از ۱۵۰۰ تحریم علیه ایران وضع شده است؟
تحریم های اعمالی دولت ترامپ علیه ایران پس از خروج از برجام، اگرچه دایره وسیعی از اقدامات و تحرکات را در پی داشت اما این تحریم ها دو وجه بزرگ و عمده داشت که عبارت بود از تحریم خرید نفت و تحریم بانکی و نقل و انتقال پول. این دو تحریم، مساله اصلی مذاکرات دور جدید است که ظاهرا به نتیجه رسیده است اما آنچه باعث سختی و طولانی شدن مذاکرات شده، اصرار طرف ایرانی به رفع همه تحریم هایی است که ترامپ پس از خروج از برجام علیه ایران اعمال کرده، می باشد که تعداد آن بسیار زیاد است و رسیدگی و رفع آن زمانبر و طولانی نیز شده است. طبعا برای طرف آمریکا چگونگی ورود به این تحریم ها و برنامه ریزی برای رفع آنها، سخت است. در واقع ترامپ در تحریم ایران، سیاست هجمه بزرگ را در پیش گرفته بود که کار را برای جانشین خود برای رفع همه آنها پرهزینه و طولانی کند. با این حال به نظر نمی رسد این موضوع بر نتیجه مذاکرات و رفع تحریم های اصلی یعنی نفت و بانک تاثیر تعیین کننده ای داشته باشد.
رئیس جمهور برای دومین بار اعلام کردند که تحریم ها تقریبا همه رفع شدند. از طرفی مقامات آمریکایی می گویند مذاکرات طولانی و طاقت فرساست. برای مثال بایدن گفته که ایران جدی است اما معلوم نیست تا چه اندازه.. نظر شما چیست؟
به نظر می رسد مواضع اعلامی مقامات ایران و آمریکا، بیشتر با هدف بازخورد داخلی در این کشورها بیان می شود. و گرنه جریان مذاکرات با رضایت و خوشایند طرفین در حال انجام است.
از نظر شما تصویب کنواسیون های اف ای تی اف تا چه حد می تواند ایران را از مزایای برجامی برخوردار کند؟
طبیعتا، اثربخشی مذاکرات دور جدید برجام در رفع تحریم ها و رفع محدودیت های تجاری و اقتصادی ایران با جهان خارج با تعیین تکلیف و تصویب کنوانسیون های باقی مانده اف ای تی اف، نهایی و قطعی می شود. بدون تصویب این لوایح در مجمع، امید چندانی به رفع آثار واقعی رفع تحریم ها نمی توان داشت. با توجه به اجماع نسبی ایجاد شده در ایران نسبت به مذاکرات برجام و با قطعی شدن رفع تحریم ها و راستی آزمایی، به نظر می رسد زمینه برای تصویب لوایح اف ای تی اف هم فراهم می شود چرا که منطقی نیست یک مانع عمده به نام رفع تحریم های برجامی با هزینه بسیار برداشته شود اما یک مانعی بزرگ به نام اف ای تی اف که بیشتر به خودتحریمی شبیه است، وجود داشته باشد.
>>> این مطالب را هم بخوانید:
تلاش تندروها برای نابودی برجام؛ایران این فرصت را هم از دست میدهد؟
ایران در برابر تهدید نظامی آمریکا هوشمندانه عمل کند
مذاکرات وین به کجا رسید؛ آیا واقعا توافقی صورت گرفته؟
۳۱۰۳۱۱
نظر شما