این اعتراضات برای نخستین بار در شهر «درعا» و در اعتراض به دستگیری دختری که با حجاب کامل در جامعه حضور یافته بود و نیز بازداشت تعدادی از جوانان صورت گرفت که با خشونت تمام از سوی دولت سرکوب شد و جرقهای شد برای تداوم تظاهراتهای مردم در نقاط مختلف سوریه به ویژه در شهرهایی که دورتر از دسترس مأمورین امنیتی بود.
در این مدت دولت بشار اسد سعی کرده است تا این اعتراضات را به کنترل درآورده و آنها را خاموش کند، اما موفق نشده است. دولت سوریه تا کنون اقدامات ذیل را برای مهار اعتراضات به کار برده است.
1- سرکوب شدید و نشان دادن چهرة خشن و مشت آهنین به مردم
2- پذیرفتن اشکالات در حکومت و قول انجام دادن اصلاحات
3- متهم کردن خارجیها بر تحریک مردم و فعال شدن گروههایتروریستی
با این وجود تاکنون تعداد زیادی از معترضین و نیروهای امنیتی به ویژه در تظاهراتهایی که پس از اقامة نمازهای جمعه برگزار میشود، کشته شدهاند و احتمال افزایش تظاهراتهای مردمی همچنان وجود دارد.
آنچه تاکنون در شعارهای مردم عنوان شده است علاوه بر شعار اللهاکبر، برچیده شدن قانون وضعیت فوقالعاده در کشور، درخواست برچیده شدن استبداد از کشور،آزادی زندانیان سیاسی، تغییر ساختار ادارة امنیتی کشور و انجام اصلاحات سیاسی از جمله بند 8 قانون اساسی است که حکومت را برای همیشه در اختیار حزب بعث عربی قرار میدهد.
بعضی از مردم حتی در راهپیماییهای خود شعار دادهاند که ما جولان را آزاد خواهیم کرد. برای یررسی وضع سوریه نمیتوان آن را جدای از اوضاع فعلی خاورمیانه از جمله تحولات در کشورهای عربی ارزیابی و تحلیل کرد. از حدود 40 سال پیش وضعیت فوق العاده در کشورهای مصر و سوریه برقرار بوده است و مردم این کشورها روی آزادی را ندیدهاند.
مردم سوریه نقشی در روی کارآوردن حافظ اسد و بشار اسد نداشتهاند و این پدر و پسر با استبداد تمام بر سوریه حکومت کردهاند. در این مدت کشور با نگاه امنیتی اداره شده و تمامی ارکان حکومت در اختیار سازمانهای امنیتی بوده است.
برگزاری انتخابات آزاد و سالم یک رویا در این کشور بوده است. مجلس فقط برای تأیید دیدگاههای حافظ اسد و بشار اسد تشکیل شده است و هیچگاه نمایندگان آن صدای ملت نبودهاند.
گرچه سوریه در جبهة مقاومت علیه اسرائیل جای داشته است، اما از سال 1973 که سرزمینهای جولان به اشغال اسرائیل درآمد، یک تیر هم به سوی اسرائیل پرتاب نکرده است. اسرائیل هم همیشه ترجیح داده تا در کشورهای همجوار خود، دیکتاتورها حاکم باشند تا بتواند برای امنیت و بقای خود به راحتی با آنها به تفاهم برسد.
همانگونه که با سادات در مصر پیمان کمپ دیوید را امضاء کرد و با ملک حسین، شاه اردن به تفاهم رسید. تحلیل اسرائیل از برقراری مردم سالاری در کشورهای عربی، روی کار آمدن اسلام گراها در این کشورها است که آن را مخل امنیت خود ارزیابی میکند.
حال این سؤال مطرح است که ایران در برابر تحولات سوریه بهتر است چه بکند؟ شاید بعضی تصور کنند گرچه سوریه یک حکومت غیردینی، سکولار، دیکتاتوری و دارای رفتارخشن با مردم خود است، ولی چون در جبهة مقاومت قرار دارد باید از تداوم حکومت بشار اسد حمایت کرد و اجازه نداد که این حکومت ظالم کنار گذاشته شود، زیرا از سقوط آن، دولتهای آمریکا، اسرائیل و عربستان سود میبرند و جریانات تند سلفی بر این کشور حاکم خواهند شد. اما این که این استدلال چقدر قرین صحت است، نیاز به مطالعه و بررسی دارد.
برای این منظور خوبست ایران، خبرنگارانی را از رسانههای مستقل به سوریه اعزام کند تا از نزدیک با واقعیات موجود در صحنة تحولات این کشور و نظرات مردم آن آشنا شوند و مردم ایران را به صورت بیطرفانه در جریان حقایق بگذارند. گرچه بعید است دولت سوریه اجازه چنین کاری را بدهد، زیرا حکومتهای غیرمردمی دوست دارند خبرنگارانی در کشورشان حضور داشته باشند که فقط از آنها تعریف و تمجید کنند.
نکتة دیگر این است که ایران میتواند به بشار اسد نصیحت مشفقانه کند که عاقبت درگیری با مردم و سرکوب اعتراضات و زندانی کردن معترضین، همیشه منجر به پایداری حکومت نمیشود و ممکن است بساط و طومار آن را در هم پیچد، بنابراین بهتر است حکومت با مردم خود کنار بیاید و حق زندگی آزادانة آنها را به رسمیت بشناسد.
ایران میتواند با تماس با مخالفین بشار اسد، بین آنها و دولت میانجیگری کند تا هم مشکلات مردم با حکومت حل شود و هم دولت فرصت انجام دادن اصلاحات را پیدا کند و سخن آخر این که گزینة پیروزی مردم را هم نباید نادیده گرفت و تخممرغها را نباید همیشه در یک سبد گذاشت.
منبع: روزنامه اطلاعات - 23/3/90
نظر شما