به خانه برمی‌گردیم

بر اساس تحقیقات جدیدی که توسط سازمان ملی آمار در کشور انگلستان صورت گرفته است تعداد فرزندانی که با وجود سن بالا هم‌چنان در کنار خانواده خود زندگی می‌کنند افزایش یافته است. بر اساس این گزارش نزدیک به 30 درصد مردان بین 20 تا 34 سال هم‌چنان با خانواده خود زندگی‌ می‌کنند. هم‌چنین نزدیک به 18 درصد زنان در این سنین هنوز هم ازدواج نکرده‌اند و به ناچار با پدر و مادر خود زندگی می‌کنند.

تحقیقات نشان می‌دهد در طول هشت سال گذشته تعداد بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بعد از پایان تحصیلات خود به خانه بازمی‌گردند و تا سال‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی مخارج اصلی زندگی آن‌ها به عهده پدر و مادرهاست.
آمارهای رسمی نشان می‌دهد نرخ بیکاری‌ نیز در این مدت افزایش یافته است به طوری که از هر 6 نفر بین 18 تا 24 سال یک نفر بیکار است. در حقیقت بسیاری از جوانان به این نتیجه رسیده‌اند که در وضعیت نامناسب اقتصادی فعلی بهتر است در خانه بمانند. در حقیقت بسیاری از آن‌ها اصلاً توانایی تأمین مخارج زندگی خود را ندارند که حال بخواهند از خانواده خود جدا شده و زندگی جدیدی را آغاز کنند.

اما زندگی در خانه آن چنان هم که تصور می‌شود ساده نیست. در اوایل امسال دانشگاه لندن بررسی‌هایی را انجام داد که طی آن مشخص شد پسرانی که با وجود سن بالاتر در خانه و در کنار خانواده خود زندگی می‌کنند بیشتر دست به خشونت می‌زنند. بر اساس این مطالعه که روی بیش از 8 هزار نفر انجام شده است، جوانانی که در دهه سوم زندگی خود و در کنار خانواده خود زندگی می‌کنند نزدیک به 16 درصد کل خشونت‌های منجر به درگیری را در طول پنج سال گذشته انجام دادند. تحقیقات نشان می‌دهد میزان ارتکاب به خشونت در میان این افراد چه در محیط خانه و چه در محیط خارج از خانه به آمار نگران‌کننده‌ای رسیده است.

پروفسور جرمی کوید در این باره گفت: یکی از مهم‌ترین دلایل این خشونت این است که این جوانان مسئولیت چندانی در زندگی خود ندارند. تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که افراد مسئولیت اداره یک زندگی حتی زندگی شخصی خود را به عهده می‌گیرند و بخشی از هزینه‌های زندگی خود را تأمین می‌کنند رفتار منطقی‌تری را در پیش می‌گیرند و از میزان خشونت و رفتارهای غیرعاقلانه در آن‌ها کاسته می‌شود.

بررسی‌ها نشان می‌دهد مردانی که با وجود سن بالا هم‌چنان در کنار خانواده خود زندگی‌ می‌کنند با احتمال بیش‌‌تری به بیماری‌های ذهنی و روحی مانند افسردگی مبتلا می‌شوند.

بر اساس بررسی که توسط دانشگاه Leicester صورت گرفته است مشخص شد این مردان به دلیل از دست دادن اعتماد به نفس و انگیزه با احتمال بیشتری با مشکلات روحی مواجه خواهند شد.

در حقیقت زمانی که فرزندان یک خانواده دارای شغل نیستند یا شغل آن‌ها درآمد بسیار کمی دارد ترجیح می‌دهند هزینه‌های خود را به دوش خانواده خود بیندازند و به این وسیله از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. شرایط نامساعد اقتصادی نیز سبب شده است بسیاری از خانواده‌ها چندان با این اوضاع به مخالفت نپردازند زیرا با بررسی شرایط فعلی به این نتیجه می‌رسند که فرزندانشان چاره‌ای به جز این ندارند.

در بررسی‌های انجام شده مشخص شد نزدیک به 10 درصد از خانواده‌ها مجبور شده‌اند برای کمک به فرزندان خود که دچار مشکلات اقتصادی شده‌اند دوباره به آن‌ها جا دهند.

هم‌چنین نزدیک به 17 درصد از بچه‌ها بعد از بروز طلاق به سمت خانواده‌های خود بازمی‌گردند و زندگی خود را در کنار آن‌ها ادامه می‌دهند.

اندرو گودسل مدیر اجرایی Saga Group در این باره گفت: این موضوع که شما در زمان‌هایی که دچار مشکلات اقتصادی و روحی می‌شوید بتوانید به پدر و مادر خود اعتماد کنید و به سمت آن‌ها بازگردید بسیار خوب است. اما فراموش نکنید که والدین شما هم ممکن است با مشکلات اقتصادی مواجه باشند. بسیاری از آن‌ها نیز برای تأمین هزینه‌های خود با مشکل مواجه هستند و ممکن است توانایی تأمین هزینه‌های شما را نداشته باشند.

علاوه بر مشکلات اقتصادی، تعارضات و بحث‌های خانوادگی نیز بسیار در این خانواده‌ها شایع است. برای مثال زمانی که یک فرد 27 ساله هنوز هم بسیاری از کارهای شخصی خود را به دوش مادر خود می‌اندازد در درازمدت مشکلات زیادی را برای روابط خانوادگی به همراه می‌آورد.

Timesonline/ بیست و هفتم آگوست / مترجم: ابوالفضل کریمی