هنوزهم معتقدم ادغام دو وزارت خانه بازرگانی و صنایع و معادن ، جزو ضروریات توسعه کشور این است. اعتقاد قلبی من این است که توسعه صنعتی بدون توسعه تجارت مثل این است که زندگی را از یک موجود زنده بگیرند. تجارت، تنفس تولید است. اگر تجارت نباشد، برای چه کسی تولید میکنیم؟ از لحظه تولید تا لحظه توزیع، باید سیاست گذاری کنیم ونمی توانیم تجارت را ازتولید جدا بدانیم.
وزیر صنایع ومعادن نمیتواند بگوید من مسئول تولید هستم و در مورد تولید سیاست گذاری میکنم ووزیر بازرگانی بگوید من مسئول تجارت هستم و در مورد تجارت سیاست گذاری میکنم. هردو در یک راستا هستند. درحال حاضر فکرنمی کنم درهیچ کشوری وزارت صنایع از وزارت بازرگانی جدا باشد. ما شاید تنها کشوری هستیم که این دو وزارت خانه را در یک مسیر قرار نداده ایم. اگر اشتباه نکنم، آخرین کشوری که دو وزارت خانهاش مستقل وجدا از یکدیگر بود، عربستان سعودی بود اما فکرمی کنم درعربستان هم این ادغام صورت گرفته ودرهیچ کشور دیگری این سیستم وجود ندارد.
به طور قطع لازم است که در کشورماهم وزارت صنایع با وزارت بازرگانی ادغام شود. این ادغام میتواند، ابهام در وظایف هردو وزارت خانه را ازبین ببرد. در سیستم کنونی، وزارت صنایع در مورد تولید برنامه ریزی میکند درحالی که وزارت بازرگانی باید برای بازار برنامه ریزی کند. او میگوید من مسئول تجارت هستم و وظیفه دارم قیمتها را متناسب نگه دارم. بنابراین تصمیم میگیرد قیمت کالا را پایین بیاورد. دیگر مهم نیست چه به سر تولید میآید. میگوید به من چه ربطی دارد؟ تصمیم میگیرد صادرات این کالا را محدود کند.
برای وزیربازرگانی بازار داخل مهم است بنابراین تصمیم میگیرد کالایی را وارد کند. چه بر سر تولید میآید؟ میگوید به من چه ربطی دارد؟ من مسئول بازار داخل هستم. نتیجهاش منجر به شرایط فعلی شده است. اینها که میگویم در اسناد دولت ثبت است و کسانی که تردید دارند میتوانند بروند و ببینند.
واردات کالادر دولت هفتم و هشتم بیشتراز 25 میلیارد دلار شده بود. در دولت اعتراض کردم و گفتم این روند واردات اگر ادامه پیدا کند تولید ایران از پا در میآید. گفتم تولید ایران فعلا یک دوره میخواهد مدیریت شود تا خودش را برساند به سازمان تجارت بینالمللی که همه تعرفهها را آزاد کند و ما الان در دوره مدیریت این دوره هستیم. ما در دورهای نیستیم که بگوییم تولید ایران آزاد شده هر چه واردات داشته باشد اتفاقی رخ نمیدهد. بعد هم بازار هر کشوری، امتیاز آن کشور است ما راحت با کشورها دعوا میکنیم ولی همه کالاهای دنیا دربازار ایران به وفور پیدا میشود راحت به همه دنیا بد و بیراه میگوییم ولی کالاهای همه کشورها را مصرف میکنیم.
آنهایی که ژست انقلابی گرفتهاند و با همه دنیا دعوا میکنند، اولین کاری که میکنند این است که بگویند ما بازارمان را به روی دنیا میبندیم. من معنی این تضاد را نمیدانم. چگونه است که ما با همه دنیا دعوا داریم اما تولید کشورما توسط کالای همین کشورها زمین گیر شده است. این چه استدلالی است؟این چه نوع استراتژی است؟مگر میشود با این وضع واردات، صنایع ما بتوانند دوام بیاورند؟همیشه همین بوده. هروقت پول نفت زیاد شده، دولت چشم بر صنایع داخلی بسته و واردات کرده است. من مخالف واردات نیستم اما ذهنهای آگاه ومنطقی قضاوت کنند، این درست است که بازار ما پر از محصولات خارجی باشد؟پس وظیفه حمایتی دولت از صنایع چه شد؟پس شعار حمایت از تولید داخل به کجا رسید؟
/39/39
نظر شما