کودکانی که همگی دارای ویژگی خاص و مبتلا به فقرند که محصول نابسامانیهای اقتصادی و بیکاری گسترده هستند، اگر نهادهای متولی از جمله شورای شهر در وظیفه ذاتی خود شایسته عمل میکرد شاهد کودکانی معصوم نبودیم که به زعم شما چهره شهر را زشت جلوه دهند. افزایش روز افزون کودکان کار به عنوان کدهایی است که بایستی ما را به تامل وا دارد.
این تفکر ساده انگارانهای است که انتظار داشته باشیم با جمعآوری این کودکان از سطح شهر، مشکل کودکان کاربر طرف گردد متاسفانه رویه جمع آوری و بر گرداندن کودکان به شهرهایشان که سالهاست در مدیریت شهری حاکم است و جنابعالی نیز بر آن تاکید دارید نوعی پاک کردن صورت مسئله هست، در واقع به جای ریشه کن کردن علل پیدایش آسیبهای اجتماعی، تنها با نگاهی زیبا شناختی سعی در جمع آوری و یا به اصطلاح ساماندهی موقتی قربانیان جامعه دارید در اکثر مواقع شاهدیم که با جابهجایی فیزیکی معتادان و کودکان کار به شهرهای اقماری این گونه به افکار عمومی القا میشود که مسأله آسیب دیدگان اجتماعی حل شده است در حالی که این الگوی رفتاری تکرار شونده و بی اثر، نوعی مسئولیت گریزی اشکار است.
نقد دیگری که به جنابعالی و مدیران شهری وارد است بکارگیری از مفاهیم غیر انسانی «جمع آوری » و یا «ساماندهی » دررابطه با کودکانی است که خود قربانی شرایط موجود هستند. مفهوم جمع آوری یعنی تقلیل یک انسان در حد اشیای اضافی شهر که باید آنان را از نگاه شهروندان مخفی نگه داشت در حالی که ریشه مسائل و آسیبهای اجتماعی که به اشکال مختلف خودنمایی میکند انعکاس ضعف عملکردی نهادهای مسئول است، ما دائماً از سوی دولت و مدیران شهری میشنویم که در راستای توانمندسازی زنان و کودکان آسیبپذیر گامهای فراوانی برداشته شده اما واقعاً جای سؤال است که معنی توانمندسازی آسیبهای اجتماعی چیست؟ آیا خدمات مشاورهای با هدف تغییر نگرش یا سازگاری با وضعیت موجود برای افراد بیپناه و خیابان گرد شهری مثمر ثمر خواهد بود؟ آیا آموزشهای به اصطلاح «درک موقعیت خود در شرایط بحرانی » مشکلات مالی و مسأله بیکاری آنان را بهبود بخشید؟ آیا اقدامات نظری و گفتار درمانی برای این طبقات فرودست اجتماعی نانی به سفره نداشته آنان اضافه میکند؟
سؤال اینجاست که به رغم وجود نهادهای گسترده و موازی که متولی رسیدگی و پیشگیری از وقوع آسیبهای اجتماعی هستند چرا باید هزاران کودک کار در سطح شهر تهران وجود داشته و از حداقل نیازهای زیستی محروم باشند؟ یادآور میشوم که این کودکان در آینده نزدیک صاحب حجم عظیمی از سپردههای بزه کاری و ویروس ایدز خواهند شد؛ کودکانی که به شدت آسیبپذیر و آسیبرسان هستند و در مقطع خاصی که میرسند این آسیبپذیری را به گروههای دیگر اجتماعی نیز منتقل میکنند. آنچه میتواند ما را در حل معضلات خیابانی یاری دهد واکنشهای نمایشی نیست بلکه اقدامی مسئولانه و بنیادی است، جناب آقای چمران، چهره شهر نه با «ساماندهی» و «جمع آوری»کودکان کار، بلکه با ارائه خدمات حمایتی برای تداوم و بقای عمر با کیفیت از قبیل: ایجاد نظام سیستماتیک کارا برای تضمین خدمات حمایتی مستمر به کودکان و زنان آسیب دیده و در فاز بعدی اولویت بخشی به اشتغال آنان با هدف بهبود دائمی وضعیت زندگی حاصل میشود.
جامعهشناس
۲۳۳۲۳۳
نظر شما