کودک2 ساله، قربانی آزارهای ناپدری شیشهای
در پی وقوع یک مورد کودک آزاری در همدان، یکی از مسوولان انتظامی این شهر با تشریح جزئیات این پرونده گفت: «آرش» و مادرش قربانی آزار مرد معتاد شده و هر دو در بیمارستان بستری شدند.
سرهنگ اقبالیان در مورد پرونده انتظامی آرش دو ساله که توسط ناپدریاش مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به ایسنا گفت: این پرونده مربوط به ماه گذشته است که براساس آن ناپدری آرش که اعتیاد به ماده مخدر شیشه داشت، این طفل خردسال را مورد آزار و ضرب و شتم قرار داده بود. وی با بیان اینکه مادرآرش نیز به علت شدت جراحات وارده ناشی از ضرب و شتم این مرد معتاد به همراه کودک خردسالش در بیمارستان بستری شده بود، تصریح کرد: پس از این حادثه مادر این طفل و دیگر بستگان مادری آرش از این مرد شکایت کرده و متهم ماه گذشته بازداشت و پرونده به همراه وی تحویل مقامقضایی داده شد.
اقبالیان گفت: آثار شکنجه و شکستگی در چند ناحیه از بدن این طفل به وضوح قابل رویت بود.
اکبر بیگلری، دادستان همدان نیز درباره این کودکآزاری گفت: آرش پسربچه 2 ساله، توسط ناپدریاش مورد کودکآزاری قرار گرفته و نشانههای تجاوز جنسی که مطرح شده در حال بررسی است.
وی گفت: یکی از دلایلی که ناپدری، این کودک را مورد آزار قرار داده، اعتیاد به ماده مخدر شیشه است. مادر آرش که عقد موقت 99 ساله این مرد بوده، پافشاری بر ترک موادمخدر همسرش داشته است.
دادستان همدان ادامه داد: ناپدری آرش به دلیل اینکه همسرش مانع استعمال موادمخدر شده، این کودک را مورد آزار قرار داده است.
وی گفت: در حال حاضر این مرد در زندان به سر میبرد، آرش و مادرش نیز به علت آسیبهای وارد شده در بیمارستان بستری بودند که مرخص شدند.
بیگلری توصیه کرد، مردم در مسیر دین و دیانت حرکت کنند؛ چرا که دین انسان را از هر گزندی در امان میدارد. او گفت: در صورتی که مردم به خدا، دین و دیانت اعتقاد داشته باشند، بسیاری از مشکلات جامعه برطرف میشود و دیگر شاهد این اتفاقات تلخ نخواهیم بود.
قماربازها از مردم پول زور میگرفتند
روزنامه جام جم نوشت: 3 زورگیر قمارباز که با تهدید چاقو از مردم پول زور میگرفتند، پس از شکایت مالباختگان دستگیر شدند.
در یکی از روزهای هفته گذشته، جوانی با مراجعه به یک خودروی گشت پلیس آگاهی در یافتآباد با ارائه شکایتی عنوان کرد، دقایقی پیش هنگام عبور از پل عابر پیاده، متوجه شدم فردی در حال کارتبازی روی پل است و 2 نفر نیز به تماشای او ایستاده بودند.
شاکی گفت: من نیز برای لحظهای کنجکاو شدم و به تماشای مرد قمارباز پرداختم که در این هنگام 2 مردی که تماشاچی مرد قمارباز بودند با چاقو به من حملهور شده و مدعی شدند که من قمار را باختهام و باید پول باخته را به آنها پرداخت کنم، در حالی که من قمار بلد نیستم و تنها لحظهای آنها را تماشا کرده بودم. در پی این شکایت ماموران گشت آگاهی عازم محل شدند و 3 جوان سارق با مشاهده ماموران از محل متواری شدند که یکی از آنها دستگیر و با دستور دادیار جنایی، متهم برای تحقیقات و دستگیری همدستان فراریاش تحویل ماموران پایگاه پنجم پلیس آگاهی شد.
متهم در تحقیقات اعتراف کرد، با همدستی 2 نفر از دوستانم به بهانه کارتبازی و قمار در محلههای خلوت حضور پیدا کرده و همدستانم نقش تماشاچی را داشتند.متهم اضافه کرد: اگر فردی به دلیل کنجکاوی لحظهای توقف میکرد، همدستانم به بهانه اینکه او در قمار باخته و باید پول باختش را پرداخت کند، با تهدید چاقو از او زورگیری میکردند.
زورگیری جوان عاشق پیشه برای خرید هدیه تولد
روزنامه جام جم نوشت: مرد جوانی که با زورگیری قصد خرید هدیه برای دختر مورد علاقهاش را داشت، از سوی ماموران انتظامی مشهد دستگیر شد.
چند روز پیش فردی با حضور در کلانتری 25 مشهد از مرد جوانی به اتهام زورگیری شکایت کرد.شاکی به پلیس گفت: برای ملاقات با یکی از دوستانم سوار بر یک موتورسیکلت مسافربر شدم و در میانه راه راکب موتورسیکلت با ادعای این که پدرش بیمار بوده و برایش دارو خریده است، خواست تا اجازه دهم داروها را به وی تحویل دهد و بعد مرا به مقصد برساند.شاکی اضافه کرد: پس از طی مسافتی مرد موتورسوار مقابل خانهای در جنوب شهر توقف کرد.
در حالی که انتظار میکشیدم، دقایقی بعد راننده موتورسیکلت چوب به دست به من حملهور شد و با سرقت 200 هزار تومان پولی که همراه داشتم با سوار شدن به موتورسیکلت متواری شد.با اطلاعات به دست آمده از شاکی، جستجو برای دستگیری سارق فراری آغاز شد.ماموران انتظامی با حضور در محل حادثه و تحقیق از همسایهها متوجه شدند، زوج صاحبخانه چند روزی است که به سفر رفتهاند و یکی از اقوام آنها به این محل رفت و آمد میکرده است.با به دست آمدن مشخصات این مرد معلوم شد، وی همان سارق موتورسوار است. به این ترتیب محل فوق زیرنظر گرفته شد تا این که روز گذشته متهم فراری همراه یک دختر جوان که قصد وارد شدن به آن خانه را داشتند شناسایی و دستگیر شدند.
متهم اعتراف کرد به دلیل علاقه به دختری که با او دستگیر شده اقدام به سرقت و زورگیری می کرده تا برای او هدیه تولد خریداری کند.
بازداشت میدانی 2 دزد جسور
روزنامه قدس نوشت: 2 دزد جسور که با حمله به زنی کیف وی را قاپیده بودند با شجاعت راننده پرایدی به پشت میلههای زندان افتادند.
روز 25 مردادماه 2 کیفقاپ که پس از سرقت از یک زن تلاش داشتند تا فرار کنند با شجاعت یک راننده پراید در سرقت خود ناکام مانده و از سوی رهگذران و پلیس مترو به دام افتادند.
2 دزد با دستور دادیار شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران، در اختیار پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند و کارآگاهان در نخستین گام به تحقیق از زن جوان پرداختند.
این زن که به خاطر کشیده شدن روی زمین دچار آسیبدیدگی شده بود، گفت: «ساعت 9:30 بود پس از برداشت 2 میلیون و 400 هزار تومان پول از حساب بانکی در شعبه بانک فلکه اول صادقیه، در حوالی ایستگاه متروی صادقیه در حال مراجعت به خانه بودم که ناگهان کیفم را به شدت از پشت سر کشیدند و در حالی که تلاش داشتند تا کیف را از دستم خارج کنند موجب شدند تا من به همراه کیف چندین متر روی زمین کشیده شوم که پس از پاره شدن بند کیف، آنها تلاش کردند تا به سرعت فرار کنند که دستگیر شدند.
این زن افزود: «زمانی که دزدان قصد داشتند تا با موتور از محل متواری شوند، ناگهان راننده یک خودرو پراید که با شنیدن سروصدای مردم و کمک خواستنهای من متوجه موضوع شده بود، با خودروی پراید خود ضربهای به موتوسیکلت دزدان وارد کرد که همین ضربه کافی بود تا موتوسیکلت آنان روی زمین افتاده و راننده موتور در همان لحظه توسط مردم و دوستش نیز توسط ماموران در ایستگاه مترو دستگیر شود.
کارآگاهان در تحقیقات پیبردند پس از دستگیری رضا 26 ساله همدست وی با کیف زن جوان خود را به ایستگاه مترو رساند تا از این طریق از محل متواری شود، تعدادی از شهروندان که متوجه موضوع شده و تا ایستگاه مترو به تعقیب این دزد پرداخته بودند، بلافاصله موضوع را با ماموران انتظامی مستقر در ایستگاه مترو در میان گذاشتند و آنها نیز با اجرای طرح مهار در داخل ایستگاه مترو و کنترل راههای ورود و خروجی مترو داوود 23 ساله را که تلاش داشت تا با سوار شدن به قطار مترو متواری شود، دستگیر کردند.
هر 2 کیفقاپ که به مصرف شیشه نیز اعتیاد شدیدی دارند، در اعترافاتشان به دهها فقره سرقت و زورگیری در مناطق غرب و شمال غرب تهران، «فلکه اول صادقیه»، «بلوار آیتالله کاشانی»، «جنتآباد»، «اشرفی اصفهانی»، «شهرزیبا»، «دهکده المپیک»، «میدان آزادی»، «آریاشهر»، «پونک» و «سعادتآباد» اعتراف کردند.
رضا در اعترافات خود گفت: «من و داوود پس از شناسایی طعمههایمان که به بانکها مراجعه میکردند و اطمینان از همراه داشتن پول، با تعقیب در داخل خیابان در یک لحظه اقدام به سرقت کیف همراه آنها میکردیم، برای انجام سرقت ابتدا من به داخل شعبات بانکی رفته و پس از شناسایی اشخاص و خروج آنها از داخل بانک در حالی که داوود راننده و من ترکنشین موتور بودم در یک لحظه کیف همراه آنان را از دستشان بیرون کشیده و از محل متواری میشدیم، بعضی اوقات نیز که افراد کیفدستی همراه نداشته و پول را در داخل لباسهای خود قرار میدادند، آنقدر آنها را تعقیب میکردیم تا سرانجام در گوشهای خلوت از یک خیابان یا کوچه با زورگیری و تهدید با چاقو اقدام به زورگیری و سرقت پول همراه آنها میکردیم و به سرعت از محل متواری میشدیم».
ورثه ثروت خیالی در دام زن شیاد
روزنامه شرق نوشت: برنده شدن در قرعهکشی میلیونی بهزیستی، ترفندی بود که زنی شیاد برای کلاهبرداری از 129 زوج مسن استفاده کرد.
تحقیقات پلیس در اینباره زمانی آغاز شد که زن و مرد مسنی به پلیس آگاهی رفتند و از زن شیادی به اتهام کلاهبرداری شکایت کردند. مرد سالخورده در توضیح جزییات این کلاهبرداری گفت: «چند روز قبل زنی حدودا 50 ساله که خودش را مامور بهزیستی معرفی میکرد به خانهمان آمد و گفت ما در قرعهکشی بهزیستی برنده جایزه 10میلیون تومانی شدهایم.
او گفت مدتی قبل زوج ثروتمندی فوت شدند و چون هیچ وارثی ندارند و ارثیه آنها که چندینمیلیون تومان است در اختیار بهزیستی قرار گرفته تا به قید قرعه بین خانوادههای نیازمند توزیع شود.
آن زن گفت ما در بین هزاران نفر برنده شدهایم و طی دو، سه روز آینده این جایزه تحویل داده میشود. او همچنین گفت برای آنکه این پول حلال باشد و مشکل شرعی نداشته باشد باید قبل از دریافت این مبلغ، دومیلیون تومان بهعنوان خمس بپردازیم. او مدارکی را نیز از ما خواست و گفت باید هرچه زودتر همراهش به بهزیستی برویم.»
شاکی ادامه داد: «آن زن ما را سوار خودرواش کرد و به طرف بهزیستی به راه افتادیم. او ابتدا ما را به بانک برد و من مبلغ دومیلیون تومان از حسابم برداشت کردم. همه چیز برای دریافت جایزه آماده بود تا اینکه در بین راه نماینده بهزیستی ناگهان پرسید آیا عکس هم همراهتان دارید و چون ما عکس نداشتیم او ما را به یک عکاسی برد. در حالی که کیف و مدارکمان در خودرو او بود از ما خواست تا وقتی خودش ماشین را پارک میکند ما به عکاسی برویم. او تاکید داشت این کار حتما باید همان روز انجام شود و اگر مدارکمان کامل نباشد جایزه را به زن و شوهر دیگری میدهند. ما هم خیلی سریع به عکاسی رفتیم و عکس انداختیم اما وقتی بیرون آمدیم خبری از زنی که فکر میکردیم مامور بهزیستی است، نبود. ابتدا فکر کردیم او جای مناسبی برای پارک خودرواش پیدا نکرده و در خیابانهای آن اطراف منتظر ماست اما همه جا را جستوجو کردیم ولی خبری از او و پولهایمان نبود. وقتی این ماجرا را برای یکی از همسایههایمان تعریف کردیم او گفت فریب زن شیاد را خوردهایم.»
اظهارات این زن و شوهر نشان میداد زن کلاهبردار به احتمال زیاد با همین ترفند از افراد دیگری نیز کلاهبرداری کرده است. به همین دلیل تحقیقات وسیعی برای شناسایی و دستگیری وی آغاز شد. در روزهای بعد چند نفر دیگر نیز به پلیس آگاهی رفتند و گفتند زنی به بهانه برنده شدن در قرعهکشی بهزیستی از آنان کلاهبرداری کرده است.
اظهارات این افراد فرضیه اولیه کارآگاهان در مورد وسعت این کلاهبرداری را تایید میکرد. بیشتر مالباختگان افراد سالخورده و تحت حمایت کمیته امداد یا بهزیستی بودند و در اظهاراتشان یک زن را عامل این کلاهبرداری معرفی کردند. در این میان مشخص شد متهم برای فریب دادن برخی از طعمههایش سناریو متفاوتی را طراحی و اجرا کرده است.
یکی از مالباختگان در اینباره گفت: «چند روز قبل زنی به خانهمان آمد و گفت سازمان بهزیستی میخواهد به ما کمک مالی کند. او گفت تا چند ساعت دیگر بازرس سازمان به خانهمان میآید تا در صورتی که ما واقعا نیازمند باشیم چندمیلیون کمک به صورت بلاعوض به ما پرداخت شود. او گفت اگر طلا یا پولی در خانه داریم پنهان کنیم؛ چرا که بازرسان همه جا را جستوجو میکنند. او کیسهای را از کیفش بیرون آورد و گفت این کیسه از جنس خاصی است که حتی اگر بازرسان از اشعه هم استفاده کنند نمیتوانند طلاها را پیدا کنند.
ما هم فریب حرفهایش را خوردیم و پول و طلاهایمان را به او دادیم و او هم آنها را داخل کیسه گذاشت و آن را بین رختخواب پنهان کرد. بعد از آن چند دقیقه منتظر ماندیم اما خبری از بازرس نشد تا اینکه آن زن گفت احتمالاً بازرسان خانه ما را گم کردهاند و او به دنبال آنها رفت اما دیگر برنگشت. چند ساعت بعد با کنجکاوی سراغ کیسه طلاها رفتیم اما وقتی آن را باز کردیم دیدیم داخلش فقط چند تکه سنگ است.»
با گذشت مدتی از تشکیل این پرونده در شرایطی که تعداد شاکیان به 129 نفر رسیده بود سرانجام ماموران، زن کلاهبردار را که احترام نام دارد، شناسایی و دستگیر کردند. او ابتدا حاضر نبود اتهامش را بپذیرد اما در مواجهه حضوری با طعمههایش انجام کلاهبرداری را قبول کرد و پرونده اتهامی وی با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به شعبه 1148 مجتمع قضایی بعثت ارسال شد.
در جلسه محاکمه، شاکیان یک به یک خواستهشان را مطرح کردند و سپس احترام به دفاع از خود پرداخت. در پایان رسیدگی به این پرونده، قاضی حسین پورمند متهم را به تحمل 10 سال حبس و رد مال به شاکیان محکوم کرد.
56282
نظر شما