ابراهیم سحرخیز٬ معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش روز شنبه٬ 16 مهر مهمان کافه خبر بود. خبر آنلاین بندی از این مصاحبه را به عنوان پیش خبر منتشر کرده است. خبرنگار از معاون وزیر می پرسد : گفته میشود اقدامات وزیر آموزش و پرورش برای تغییر و تحول در نظام آموزشی و تعطیلی پنجشنبهها به خاطر مسائل سیاسی و آمادگی او برای کاندیداتوری در انتخابات آتی ریاستجمهوری است. نظر شما چیست ؟ آقای سحر خیز پاسخ می دهد: «من قویا این موضوع را تکذیب میکنم.» و به عنوان توضیح میافزاید: «من برای این حرفم دلیل مستند دارم. پیشینه این تغییر و تحول در سند ملی آموزش و پرورش است و تجربه چندین کشور دنیاست. نگاه ما اصلا اینطور نیست که به خاطر مسائل دیگری غیر از آموزش و پرورش مانند کم کردن ترافیک یا مثلا اینکه میگویند صرفهجویی در هزینهها به خاطر هدفمند کردن یارانههاست ما این طرح را اجرا کنیم.... از سال 68 تا به حال این سند در حال بررسی است که حالا آقای حاجیبابایی که از نظر من وزیر شجاعی است٬ آن را اجرا کرد ».
برای سنجش سخن معاون وزیر سراغ سند ملی آموزش و پرورش که نام رسمی آن «سند تحول راهبردی نظام تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران در افق چشم انداز (سند مشهد مقدس)» است می رویم. این سند 76 صفحه ای در اردیبهشت ماه 89 در هشتصد و بیستمین جلسه شورایعالی آموزش و پرورش به تصویب رسید و برای تصویب نهایی و تبدیل به قانون با نادیده گرفتن ماده 2 اساسنامه شورایعالی آموزش و پرورش به جای مجلس شورای اسلامی ، به شورایعالی انقلاب فرهنگی فرستاده شد.
خبر آنلاین روز 17 مهر امسال از قول مهدی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش نوشت: « در هفته گذشته سند ملی آموزش و پرورش در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید. این سند پس از امضای رئیسجمهور برای اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ میشود». معنای این حرف این است که سند هنوز به طور رسمی به این وزارتخانه ابلاغ نشده است! تعطیلی روز پنجشنبه های مدارس ابتدایی در فروردین 90 یعنی 6 ماه قبل از تصویب سند، از سوی آقای حاجی بابایی مطرح و در سه ماهه سوم سال تحصیلی 89-90 در مدارس ابتدایی اجرا شد و در شهریور ماه امسال به مدارس راهنمایی و دبیرستانهای یک نوبتی به صورت شفاهی ابلاغ گردید که در برنامه سال تحصیلی 90-91 روز پنجشنبه را از تقویم کاری خود حذف کنند.
پرسش از آقای سحرخیز این است که آموزش و پرورش چگونه بر مبنای قانونی که هنوز تصویب و ابلاغ نشده عمل کرده است؟ اگر مفاد سند قبل از تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی قابلیت اجرایی داشته، پس چرا برای تصویب به نهاد بالا دست فرستاده شده است؟ در ادامه خواهیم دید که اعلام تعطیلی پنجشنبه های مدارس ارتباطی با این سند ندارد.
پیش از این دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در یک مصاحبه گفت: «مهمتر از تصویب سند، فراهم کردن زمینه اجرای آن است؛ با ایجاد زمینه فرهنگی و اجتماعی میتوان برای پذیرش عموم مردم، صاحبنظران و کارشناسان ، مدیر، معلم، کارشناسان و سیاستگذاران آموزش و پرورش گام برداشت تا این سند را باور کنند و برای تحقق آن به میدان بیایند و آن را اجرایی کنند». بنابراین اول باید سند به تصویب نهاد قانونگذار بالا دستی برسد، دوم زمینه فرهنگی و اجتماعی درون سازمانی و برون سازمانی برای اجرای آن فراهم شود و سوم سند اجرا شود. این پروسه به صورت معکوس طی شده و اصولا به ایجاد زمینه های فرهنگی و اجتماعی به خصوص درون سازمان یعنی آگاهی مدیران، معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش، اعتنایی نشده است.
فرض کنیم که تعطیلی پنجشنبه در سند آموزش و پرورش آمده بود و شورایعالی انقلاب فرهنگی در بررسی نهایی آن را حذف می کرد، در این صورت اجرای قبل از تصویب نهایی را چگونه می توان توجیه کرد؟ سوال دیگری که پیش می آید این است که آیا در سند تعطیلی روز پنجشنبه مدارس تصریح شده است؟ پاسخ این سوال منفی است . در هیچ کجای این سند 76 صفحه ای به تعطیلی روز پنجشنبه و یا کاهش ساعات و روزهای آموزشی مدارس اشاره نشده است. این یک سند راهبردی و در حکم قانون اساسی آموزش و پرورش است و اجرای هر بند آن نیاز به کار کارشناسی و فراهم آوردن زمینه ها وشرایط مادی و معنوی دارد.
دربند 7/22 ( ص 31 سند) می خوانیم : « تحول در ساختار زمانی آموزش و مدیریت زمان آموزش جهت افزایش بهره وری و کارآیی». این نزدیکترین بند سند به طرح تعطیلی مدارس است . اگر استناد معاون وزیر به این بند است ، این فقط یک حکم کلی با هدف افزایش بهره وری است و در آن حرفی از کاهش زمان آموزش و یا تعطیلی یک روز کاری مدارس به میان نیامده است. اینکه چگونه زمان آموزش را مدیریت کنیم تا بهرهوری بیشتری داشته باشیم هرگز به معنای حذف یک روز از تقویم کاری مدارس نیست.در یک واحد تولیدی یا خدماتی یا آموزشی راه های متنوعی برای استفاده بهینه از زمان وجود دارد که باید توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گیرد. راه درست این بود که بعد از تصویب نهایی سند ، این بند آن به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برای بررسی کارشناسی ارجاع می شد. همزمان موضوع در سطح داخلی ( مدارس ) و عمومی ( رسانه ها ) به بحث گذاشته می شد و در پایان یک فرصت سه ماهه جمع بندی صورت می گرفت و طرح اجرایی تهیه و برای اجرای آزمایشی و محدود به برخی مدارس ابلاغ می شد و در صورت مثبت بودن نتایج آزمایشی به صورت عمومی به اجرا در می آمد.
متاسفانه در آموزش و پرورش روند تصمیم گیری هم ابتر و هم وارونه است. ابتدا مقام اجرایی تصمیم به اجرای یک طرح می گیرد. سپس به صورت ناقص آن را در خلال یک سخنرانی اعلام می کند. پس از آن کارشناسان باید وارد میدان شوند و برای این ایده مدیر اجرایی ، جامه کارشناسی بدوزند. نکته ای که شبهه سیاسی بودن طرح تعطیلی پنجشنبه ها را تقویت کرد نحوه اعلام تعطیلی روز پنجشنبه دبیرستانها و مدارس راهنمایی بود. تنها پس از آنکه آقای احمدی نژاد روز چهارم مرداد 90 در اجلاس روسای آموزش و پرورش، به طور ناگهانی ایده تسری تعطیلی دبستانها به مقاطع دیگر را مطرح کرد موضوع تعطیلی دبیرستانها و راهنمایی ها در دستورکار قرار گرفت.
پیش از این تاریخ هیچ صحبتی در این خصوص نشده بود. ارتباط تعطیلی پنجشنبه مدارس و بحث ترافیک و انرژی هم نخستین بار توسط آقای حاجی بابایی مطرح شد. به گزارش خبرانلاین در تاریخ دوم شهریور 90 وزیر آموزش و پرورش با اشاره به تعطیلی روزهای پنجشنبه مدارس ابتدایی اظهار کرد: « علاوه بر اثرات مطلوب تربیتی و آموزشی ، استحکام خانواده، کاهش بار ترافیکی، و صرفهجویی در منابع انرژی مانند آب، برق و... از پیامدهای مثبت این طرح است». به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 12 تیر 90 وزیر آموزش و پرورش در باره تعطیلی دبستانها در روز پنجشنبه گفت: «حدود 400 هزار معلم به مدرسه به ویژه مدارس روستایی نمیروند و شش میلیون دانشآموز در روز پنجشنبه به مدرسه نمیروند که به نوبه خود تاثیر بسیار زیادی در کاهش مصرف انرژی دارد». بنا براین نمی توان این احتمال را رد کرد که وزیر و رییس جمهور در اجرای این طرح گوشه چشمی به کاهش مصرف انرژی و... داشتهاند.
آقای سحر خیز به تجربه چندین کشور دنیا اشاره کرده است. البته وی نامی از این کشورها نمی برد اما اگر تجارب مثبت کشورهای توسعه یافته می تواند الگوی برنامه ریزی قرار گیرد، باید به این نکته توجه کرد که به عنوان نمونه در کشور ژاپن دانش آموزان 44- 45 ساعت در هفته در مدرسه حضور دارند و از این ساعات حدود 18 ساعت در کلاس تئوری حاضر می شوند و بقیه وقت آنها صرف ورزش ، بازی و فعالیت های جمعی، آموزش و تمرین موسیقی و آواز ، اجرای نمایشنامه ، شنا ، ارتباط اینترنتی با همسالان خود در کشورهای دیگر و ... می شود. این مدارس دارای سالن غداخوری هستند و هنگام ظهر بچه ها غذای گرم می خورند و استراحت می کنند. معلمان هریک دارای دفتر کار جداگانه ای هستند.
نمی توان بدون تامین شرایط و زمینه ها از کشورهای دیگر الگو برداری کرد. به دلیل فقدان امکانات ساعات روز پنجشنبه را یا باید حذف کرد و یا 6 ساعت برنامه درسی این روز را روی روزهای دیگر سرشکن و دو تا سه روز برنامه را 8 ساعتی بست و زنگ آخر را در ساعت بعد از ظهر( 1- 2:30 ) برگزار نمود. نتیجه هر دو این حالات کاهش بهره وری است. به علاوه در شرایطی که همه از اولویت تربیت بر تعلیم سخن می گوییم، برای پرکردن اوقات فراغت حدود 90 درصد دانش آموزان دبیرستانی و راهنمایی مدارس دولتی که به درس علاقه ندارند چه فکری شده است؟
واقعیت این است که از دید حداقل بخشی از معلمان و اولیا تعطیلی پنجشنبه مدارس حلقه ای از زنجیره وعده ها و امتیازات مردم پسند از سوی دولت در سال انتخابات است. می توان به طرح تحویل هزار متر زمین برای ایجاد باغ شهرها، طرح بیمه طلایی بازنشستگان، طرح پرداخت حق اولاد به خانم های شاغل و یا سه برابر کردن یارانه ها اشاره کرد که بعضی عملی هستند.
به نظر می رسد هدف از اجرای طرح تعطیلی پنجشنبه کسب رضایت معلمان به خصوص معلمان ابتدایی و کسب محبوبیت بوده است. آنچه که در باره جنبه های کارشناسی و مزایای اجرای طرح گفته می شود شاخ و برگی است که بعدا به طرح برای ساکت شدن مخالفان و منتقدان افزوده شده است. اگر دلیل آقای سحرخیز برای غیرسیاسی بودن طرح استناد به سند ملی آموزش و پرورش است همانگونه که گفته شد نمی توان به این سند تکیه کرد.
47234
نظر شما