این نویسنده که در خبرآنلاین حضور یافته بود یادآور شد:« برای من مهم است در دل رویدادی باشم و بعد آن را بنویسم، اما ممکن است برای عدهای مهم نباشد. خیلی جاها خوب است که از تخیلتان استفاده کنید؛ ولی من خیلی تخیل گستردهای ندارم، بیشتر چیزهایی که دربارهشان مینویسم یک پایش در واقعیت است. این اتفاقات باید بیفتد و در بخش دیگر، تخیل به کمکش بیاید. فکر کنم این طبیعی است.»
او در عین حال با اشاره به نوینسدگانی که جنگ را ندیدهاند و درباره آن مینویسد گفت: «من همیشه تعجب میکنم که برخی نویسندگان امروزی مدعی یا وارث ارزشها که حالا با تیغ تحقیر و تخریب، دیگران و کارهایشان را تخطئه میکنند و در این باره کتابها مینویسند و بیانات و رهنمودها میفرمایند و جای دوست و دشمن تعیین میکنند، چرا پایشان را به جبهه نگذاشتند در حالی که سنشان هم اجازه این حضور را میداد؟ آیا در ارزشهای به حق آن زمان تردید داشتند این به ظاهر مدافعین امروز؟ چرا این تجربه را از دست دادند؟»
بایرامی همچنین متذکر شد: «چگونه است که آدمهایی مثل "همینگوی" و " جرج اروول" و"آندره مالرو" که هیچکدام عدالتخواه و آرمانگرا هم محسوب نمیشوند، با به خطر انداختن جان خود، از راه دور میآیند و در جنگ داخلی اسپانیا، به نفع جمهوریخواهان شرکت میکنند و کتابهایی مثل" وداع با اسلحه"،"به یاد کاتالونیا" و "امید" را مینویسند و این جماعت، در دفاع مقدس دم دست و در کشور خودشان که مورد تجاوز دشمن تا بن دندان مسلح و کشورهای یاری کنندهی او قرار گرفته، شرکت نمیکنند؟ آیا همین یک مثال کفایت نمیکند که در اصالت اعتقاد برخی از این جماعت شک کنیم؟»
مشروح کامل این گفتگو را میتوانید در اینجا مطالعه کنید.
57244
نظر شما