مروری بر حوادث چهارشنبه ایران:

دزدی مسلحانه مرد نقابداربه سبک فیلم‌های سینمایی
بعدازظهر دیروز ـ سه‌شنبه ـ نقابدار مسلحی که با حمله به یک موسسه مالی در شهرک بیدگنه از توابع ملارد در استان تهران و گروگان گرفتن 10 مشتری و کارکنان آنجا، 12 میلیون تومان پول سرقت کرده بود و قصد فرار داشت، با همکاری مردم و حضور پلیس دستگیر شد.به گزارش «جام‌جم»، ساعت 15 بعدازظهر دیروز مردی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 ملارد کرج تماس گرفت و از وقوع یک سرقت مسلحانه در شهرک بیدگنه خبر داد و برای نجات جان افرادی که درون یک موسسه مالی به گروگان گرفته شده بودند، درخواست کمک کرد.دقایقی بعد ماموران کلانتری و پلیس آگاهی ملارد با حضور در محل حادثه و تحقیق از افراد تجمع‌کننده در محل متوجه شدند، دزد نقابداری که سلاح به دست دارد، پس از سرقت پول‌های موسسه مالی، 10 نفر از مشتریان و کارکنان موسسه را درون دستشویی زندانی کرده و با تهدید مردمی که قصد سد کردن راه او را داشته‌اند، وارد یک مغازه خواربارفروشی در نزدیکی محل سرقت شده و صاحب آنجا را بیرون انداخته است.با به دست آمدن این اطلاعات گروهی از ماموران محل اختفای متهم را محاصره کردند و گروه دیگری وارد موسسه مالی شدند و 10 گروگان را نجات دادند.در همین موقع ماموران با اخطار به مرد مسلح از او خواستند خود را تسلیم کند؛ اما او بی‌ توجه به اخطارهای ماموران تهدید کرد در صورتی که ماموران از محل دور نشوند، به سمت ماموران و مردم حاضر در محل حادثه تیراندازی خواهد کرد.دقایقی بعد دزد مسلح وقتی صدای ماموران و همهمه مردم را نشنید، به گمان این که آنها از محل دور شده‌اند، از مغازه خواربارفروشی بیرون آمد تا با یک دستگاه موتورسیکلت فرار کند که در حلقه محاصره مردم و ماموران انتظامی گرفتار شد.

ماموران متهم را خلع‌سلاح کرده و او را دستگیر کردند و کیف حاوی پول‌های دزدی از او کشف و ضبط شد.دزد مسلح در تحقیقات به پلیس گفت: از چندی پیش بیکار شده بودم. به همین دلیل همسرم از من جدا شد و به تنهایی زندگی می‌کردم. بعد از آن درصدد بودم تا با سرقت از یک بانک و سر و سامان دادن به زندگی‌ام همسرم دوباره بازگردد.متهم اضافه کرد: از یک هفته پیش به عنوان مشتری به چند بانک و موسسه مالی رفت و آمد می‌کردم و مشتریان و کارکنان آنجا را زیرنظر گرفته و محل‌های زنگ خطر و دوربین‌های مداربسته آن مکان‌ها را بررسی کردم اما موفق به عملی کردن نقشه‌ام نشدم تا این که 3 روز پیش با مراجعه به موسسه مالی ـ محل سرقت ـ متوجه شدم تجهیزات ایمنی ندارد.دزد مسلح با اشاره به اجرای نقشه سرقت گفت: روز حادثه با سلاح و نقاب وارد محل شدم و با تهدید مشتریان و کارکنان موسسه مالی آنها را به گروگان گرفتم.وی افزود: در همین موقع به سمت یکی از کارمندان رفته و سلاح را روی پیشانی او قرار دادم و دیگر همکارانش را مجبور کردم که پول را روی پیشخوان بگذارند.متهم گفت : وقتی بسته‌های اسکناس را برمی‌داشتم، متوجه شدم گروگان‌ها که 10 نفر بودند، می‌خواهند مرا خلع‌سلاح کنند.در همین موقع با تهدید به مرگ آنها را در دستشویی زندانی کردم.متهم در رابطه با دستگیری‌اش گفت: پس از محبوس کردن گروگان‌ها، دیدم مردم مقابل موسسه مالی تجمع کرده و قصد سد کردن راهم را دارند که سلاح را به سمت آنها نشانه گرفتم و پس از تهدید حاضران در خیابان به سمت یک مغازه رفته و صاحب آنجا را با زور و تهدید بیرون انداخته و در گوشه‌ای پنهان شدم تا موقعیت فرار پیدا کنم.بنابر این گزارش، دزد مسلح با قرار قانونی روانه بازداشتگاه پلیس شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.


صندوقچه طلا را آشنای مالباخته دزدید
جوانی که موفق به دریافت پول از عمه‌اش نشده بود، به قصد انتقام صندوقچه‌ طلای او را سرقت کرد.به گزارش «جام‌جم»، چندی پیش زن میانسالی با حضور در پلیس آگاهی تهران از سرقت طلاهایش از صندوقچه قدیمی خبر داد.شاکی به پلیس گفت: شوهرم فوت کرده است و من به تنهایی در یک آپارتمان در شمال تهران زندگی می‌کنم. پس از مدتی برادرزاده‌ام به ملاقاتم آمد و خواست اجازه دهم با من زندگی کند.شاکی اضافه کرد: با این خواسته موافقت کردم و در این مدت اختلاف و مشکلی با هم نداشتیم تا این‌که یک روز سراسیمه به خانه بازگشت و از من خواست تا پول زیادی به او قرض دهم اما من پول‌ درخواستی‌اش را نداشتم. بعد از آن با من مشاجره و خانه را ترک کرد و دیگر به ملاقاتم نیامد تا این‌که روز حادثه به دیدن یکی از همسایه‌ها رفتم و در بازگشت به خانه متوجه به‌هم ریختگی خانه و سرقت صندوقچه قدیمی‌ام شدم که 26 میلیون تومان طلا در آن وجود داشت.درپی این شکایت، ماموران با حضور در محل به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند و معلوم شد یکی از آنها روز حادثه برادرزاده‌ زن صاحبخانه را دیده که همراه یک مرد جوان سراسیمه از خانه خارج شده‌اند.با به دست آمدن این اطلاعات، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و برادرزاده شاکی و مرد غریبه‌ای که با او همراه بوده است به عنوان تنها مظنون‌های پرونده تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند.جستجوها برای دستگیری 2 متهم فراری ادامه داشت تا این‌که چند روز پیش برادرزاده شاکی هنگامی که قصد مراجعه دوباره به خانه عمه‌اش را داشت، شناسایی و مقابل خانه مالباخته دستگیر شد.با انتقال متهم به پلیس آگاهی وی بازجویی شد و گفت: ‌از چندی پیش بیکار شده و وضعیت مالی مناسبی نداشتم تا این‌که شوهرعمه‌ام فوت کرد. با مراجعه به خانه عمه‌ام با او زندگی می‌کردم تا این‌که یک روز عمه‌ام را در حال جابه جایی صندوقچه‌ای قدیمی دیدم.متهم اضافه کرد: کنجکاو شده و او را زیرنظر گرفتم. در همین موقع دیدم او طلاهایی را درون پارچه‌ای گذاشت و با قرار دادن در یک صندوقچه قدیمی، آن را درون کمد اتاق‌خواب پنهان کرد و کلید آن را برداشت. روز بعد از عمه‌ام خواستم به من پول قرض دهد تا با آن کار جدیدی را شروع کنم اما با این درخواست مخالفت کرد و من نیز از آن موقع به قصد انتقام‌گیری تصمیم به سرقت طلاها گرفتم و سرانجام در فرصتی که به دست آوردم صندوقچه طلای او را سرقت کردم. در پی اعترافات متهم همدست وی نیز دستگیر و طلاهای مسروقه کشف و تحویل مالباخته شد.


سرباز فداکار، ناجی 2 دختر جوان شد
سرباز فداکار وقتی 2 دختر جوان را در رودخانه کرج در یک قدمی غرق شدن دید با از خودگذشتگی آنها را نجات داد.به گزارش «جام‌جم»، روز جمعه گذشته ـ 22 مهرماه ـ سرباز جوانی که در کلانتری 128 آدران کرج خدمت می‌کند، هنگام گشتزنی در محور کرج ـ چالوس، کیلومتر 13 (آبشار نوجان) مشاهده کرد، 2 دختر جوان به درون رودخانه کرج افتاده و به دلیل عدم آشنایی با شنا در حال غرق شدن هستند و اعضای خانواده آنها که در حاشیه رودخانه ایستاده‌اند، نمی‌توانند به آنها کمک کنند.در این هنگام سرباز جوان با از خودگذشتگی، به درون رودخانه پرید و ابتدا یکی از دختران را نجات داد و به حاشیه رودخانه آورد.با نجات اولین دختر، سرباز انتظامی بار دیگر وارد رودخانه شد تا دومین دختر غرق شده را نیز نجات دهد اما موفق به یافتن وی نشد.در پی وقوع این حادثه ماموران کلانتری آدران که به همراه گروه‌های امداد و نجات در حاشیه رودخانه حاضر شده بودند، سرباز جوان و دختر نجات یافته را به مرکز درمانی منتقل کردند.آنها به جستجو در محوطه رودخانه کرج ادامه دادند تا این‌که یکصد متر پایین‌تر از مسیر رودخانه دومین دختر غرق شده را که بی‌هوش شده و به درختی آویزان شده بود پیدا کرده و او را نیز نجات دادند.با نجات یافتن این دو دختر جوان، خانواده آنها در اظهاراتشان به پلیس گفتند، روز حادثه برای تفریح به کنار رودخانه رفته بودند که به دلیل سهل‌انگاری دختران خانواده به درون رودخانه افتادند ولی آشنایی به فنون شنا نداشتند.سرهنگ یارندی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان البرز در این رابطه گفت: سرباز فداکار نیروی انتظامی با رشادت خود باعث شد 2 دختر جوان که درون رودخانه در حال غرق شدن بودند، نجات پیدا کنند.در پی اقدام شجاعانه این سرباز جوان، او مورد تقدیر مردم و خانواده 2 فرد نجات یافته قرار گرفت و پلیس نیز قرار است به طور ویژه از وی که ناجی 2 نفر بود، قدردانی کند.
پلیس در جستجوی نقابدار قاتل
در پی کشته شدن یک پدر و پسر اسلامشهری به انگیزه‌ای نامعلوم از سوی یک نقابدار مسلح، جستجوهای ویژه پلیسی برای دستگیری عامل جنایت که از محل حادثه متواری شده، آغاز شده است.به گزارش «جام‌جم»، شامگاه شنبه این هفته ساکنان کوچه ارشاد دوم در شهرک قائمیه اسلامشهر از توابع استان تهران با شنیدن صدای شلیک‌های مداوم، سراسیمه از منازلشان خارج شدند.آنها مشاهده کردند، مردی نقابدار از خانه یکی از همسایه‌ها به نام حبیب بیرون آمد و سراسیمه به آن سوی خیابان دوید و در تاریکی شب ناپدید شد.با ورود آنها به خانه همسایه معلوم شد مرد صاحبخانه ـ حبیب ـ با شلیک 2 گلوله بشدت زخمی شده و درون اتاق طبقه دوم ساختمان افتاده و یکی از پسران او به نام حسین نیز با شلیک 3 گلوله زخمی و در راه‌پله‌های طبقه سوم ساختمان است و اعضای خانواده‌اش نیز به‌شدت وحشت‌زده هستند.به دنبال این حادثه یکی از همسایه‌ها با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 و اورژانس تماس گرفت و درخواست کمک کرد.همسایه‌ها به کمک 2 پسر دیگر صاحبخانه، 2 زخمی حادثه را به بیمارستان امام رضا(ع) اسلامشهر منتقل کردند.پزشکان پس از معاینه اولیه 2 مجروح متوجه شدند یکی از آنها که مرد جوانی است، تسلیم مرگ شده و وضعیت زخمی دیگر نیز وخیم است.با گزارش موضوع به پلیس، جسد مرد جوان به پزشکی قانونی منتقل و تلاش پزشکان برای نجات مرد میانسال آغاز شد اما او نیز به دلیل شدت خونریزی در بیمارستان تسلیم مرگ شد. در پی مرگ این پدر و پسر اسلامشهری، پرونده‌ای تشکیل و تحقیقات ماموران آگاهی در این زمینه آغاز شد.با تحقیق از خانواده مقتولان، معلوم شد یک نقابدار مسلح به خانه آنها حمله کرده و مرگ 2 عضو خانواده را رقم زده است.در پی وقوع این حادثه هولناک، یکی از پسران صاحبخانه کشته شده که شاهد حادثه بود، روز گذشته به تشریح ماجرا پرداخت و به خبرنگار ما گفت: شب حادثه در حیاط خانه‌مان بودم که صدای شلیک گلوله از درون ساختمان را شنیدم. برادرم ـ حسین ـ سراسیمه از خانه‌اش در طبقه اول بیرون آمد و به طبقه سوم که خانواده برادر دیگرم بود، رفت.وی اضافه کرد: در همین موقع نقابدار مسلحی که نمی‌دانیم چگونه وارد ساختمان شده بود، با شلیک به در آپارتمان برادر بزرگترم به سمت دیگر برادرم حسین نیز شلیک کرد.وی افزود : پدرم برای نجات خانواده برادرم وارد طبقه سوم شده بود که او نیز هدف شلیک 2 گلوله از سوی مرد مسلح نقابدار قرار گرفت و در حالی که زخمی بود، به سختی خود را به طبقه دوم رساند تا مانع از ورود مرد مهاجم به خانه‌مان شود.شاهد حادثه تصریح کرد: بشدت شوکه شده بودم، از راه‌پله‌ها بالا آمدم تا سد راه مهاجم مسلح شوم که او مرا نیز به مرگ تهدید کرد و قصد جان مرا داشت.شاهد حادثه افزود: به سرعت خود را به طبقه دوم خانه‌مان رسانده و در را قفل کردم. دقایقی بعد مرد مهاجم که خود را به پشت در آپارتمان ما رسانده بود، با لگد محکم به در می‌کوبید تا بتواند وارد خانه شود و ما را نیز به قتل برساند که من و پدر زخمی‌ام مقاومت می‌کردیم. نقابدار مسلح وقتی موفق به ورود به خانه نشد، فرار کرد. چند دقیقه بعد پدرم که به سختی نفس می‌کشید به اتفاق برادرم به بیمارستان انتقال یافتند.شاهد حادثه گفت: نقابدار مسلح جان پدر و برادر بیگناهم را گرفت و هنوز نمی‌دانیم او به چه انگیزه‌ای از ما انتقام گرفته است.

بنابراین گزارش، جستجوهای ویژه ماموران آگاهی اسلامشهر برای شناسایی مخفیگاه نقابدار مسلح که عامل 2 جنایت است، آغاز شده تا با دستگیری وی، راز این جنایات هولناک فاش شود.
 

 


فرود هواپیما با چرخ بسته در تهران
عصر دیروز یک فروند هواپیمای شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران با وجود مشکل فنی به سلامت در فرودگاه مهرآباد فرود آمد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی هما، هواپیمای بوئینگ 727 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در مسیر مسکو ـ تهران هنگام فرود با وجود باز نشدن چرخ‌های جلوی هواپیما، با مهارت خلبان به سلامت به زمین نشست.
قرار بود هواپیمای پرواز 742 مسکو ـ تهران ساعت 20‌/‌15 در فرودگاه حضرت امام خمینی (ره) فرود آید که خلبان هنگام باز کردن چرخ‌های فرود، متوجه مشکل هواپیما شد و با وجود اجرای دستورالعمل‌های مربوط، چرخ باز نشد. سرانجام هواپیما با مهیا شدن شرایط فرود در فرودگاه مهرآباد تهران وهمکاری مسوولان فرودگاه، با تسلط و تبحر خلبان، در ساعت 16 به سلامت در باند فرودگاه مهرآباد فرود آمد. این هواپیما دارای 94 مسافر و 19 خدمه پرواز بود که همگی بعد از فرود، هواپیما را به سلامت ترک کردند.


سرهنگ بازنشسته در آتش جوان شیشه‌ای گرفتار شد
جوان شیشه‌ای که چندی پیش هنگام آتش زدن مادرش با دخالت مرد همسایه او را آتش زده بود، پس از چند ماه فرار روز گذشته دستگیر شد.متهم پس از فرار از کمپ ترک اعتیاد به قصد انتقام با بنزین وارد خانه شد و هنگامی که سرهنگ بازنشسته مانع از آتش زدن مادر متهم شد، جوان معتاد با آتش زدن مرد 60 ساله از محل متواری شد.
به گزارش «جام‌جم»، در یکی از روزهای اردیبهشت امسال، ساکنان یک مجتمع مسکونی در بلوار فردوس، با دیدن شعله‌های آتش که یکی از همسایه‌ها را در بر گرفته بود، سراسیمه به یاری او شتافته و پس از خاموش کردن آتش، مرد مصدوم را به بیمارستان انتقال دادند.در پی این حادثه موضوع به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش شد و با حضور ماموران معلوم شد عامل آتش‌سوزی جوانی معتاد به نام علیرضاست که پس از فرار از کمپ ترک اعتیاد قصد آتش زدن مادرش و محل سکونت او را داشته است. با ارجای پرونده به اداره 16 پلیس آگاهی تهران و احضار مادر متهم تحت تعقیب وی در اظهاراتش گفت: فرزندم علیرضا اعتیاد شدیدی به شیشه داشت، به همین دلیل مجبور شدم او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کنم.وی افزود: روز حادثه در خانه بودم که به یک باره فرزندم را در حالی که یک بطری حاوی بنزین در دست داشت مقابل در ورودی آپارتمان دیدم، او تهدید می‌کرد من و خانه را به آتش خواهد کشید.وی اضافه کرد: علیرضا در شرایط روحی بدی قرار داشت. در این هنگام جمشید مرد 60 ساله‌ای که سرهنگ بازنشسته است با شنیدن صدا به کمکم آمد.دقایقی بعد متوجه شدم، پسرم با ریختن بنزین، مرد همسایه را به آتش کشیده و متواری شده است.در پی این اظهارات و تحقیقات بعدی متهم پس از چند ماه فرار روز گذشته دستگیر و به جرمش اعتراف کرد .
 

 /5656

کد خبر 179121

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۸:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
    7 0
    حداقل کاری که میتوانند بکنند این است که بقیه خدمتش را ببخشند و کارت پایان خدمت بهش بدهند. و اگر یکی از اعضا خانواده اش را نیز معاف کنند.
  • احمد IR ۰۹:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
    8 0
    آقای رییس جمهور بیکاری یعنی همین بفکر تحصیل کرده هاباشید بیکاری منشاء همه خلافها است
  • شبدر IR ۱۵:۰۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۸
    2 0
    دختران در آب افتادند؟؟!!! چرا نمینویسید پریدند مگه به زور هول دادنشون؟ خیلی باحالینا
  • بدون نام IR ۰۹:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۷/۳۰
    0 0
    اين نشان ميده كه هنوز انسان هايي پيدا ميشند كه به خاطر ديگران جانشان را فدا كنند - ياد فداكاران 8 سال دفاع مقدس و آن بسيجي نوجوان كه پوتين نويش را به دوستش سپرد تا روي ميدان مين پاره پاره نشده و بيت المال حرام نشود

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین