البته با توجه به فضای سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی طبیعی است که حامیان استاد شجریان به تعداد، فزونتر است و در این نزاع رسانهای آنکه مغلوب میشود استاد محمدرضا لطفی است. سخن بر سر درستی یا نادرستی مواضع هیچکدام از این عزیزان نیست. میتوان بر سر آنچه طرح شده چند و چون بسیار کرد اما آنچه مسلم است و جای هیچ چند و چونی ندارد، شأن و مرتبه بلند دو بزرگواریست که حق بزرگی بر گردن فرهنگ این سرزمین دارند و تحت هیچ شرایطی جایگاه و پایگاه آنان متزلزل نخواهد شد. این نزاعهای ژورنالیستی به زودی از خاطره فردی و جمعی ما خواهد رفت و آنچه بهجا خواهد ماند آثار درخشان و گرانسنگی است که در موسیقی ایرانی بدیل و نظیری برای آنها نمیتوان یافت. این حرفها به معنای بیموضعی نگارنده در قبال حرفهایی که طرح شده نیست، آنها که اباطیل بنده را در همین سایت خواندهاند، میتوانند حدس بزنند که اگر بخواهم خودم را قاطی چنین ماجرایی کنم کدام طرف را خواهم گرفت اما حواسمان باشد، اختلافنظر اهل هنر از جنس نزاع سیاستمداران نیست. استاد لطفی و استاد شجریان هر موضع و سلیقهای که داشته باشند در یک چیز همسو و همنظرند و آن هم عشق و علاقه به این آب و خاک است. گواه این عشق و علاقه نیز در همکاریهای مشترکی است که فصل زرینی از تاریخ موسیقی این سرزمین را رقم زده. امروز هم هر دو بزرگوار دغدغه سربلندی و عزت این سرزمین را در سر میپرورانند، گیرم این دغدغه در شکل اجراییاش تفاوتهایی با یکدیگر داشته باشد اما در اصل ماجرا هیچ اختلافی نیست. دیگر اینکه نزاعهایی از این دست نزاع بزرگان است. روی سخنم با دوستانی است که به بهانه دفاع از یکی از این دو بزرگ، عِرض خود میبرند و فراموش میکنند که عرصه سیمرغ جولانگاه موجودات کوچکی چون آنها نیست. شاید هم گمان میبرند با جانبداری از بزرگان میتوانند به نام کوچک خود عظمت بخشند و خود را در ردیف بزرگان جای دهند. نزاع لطفی و شجریان البته برای دلسوزان فرهنگ و هنر این سرزمین مایه دریغ و افسوس است. اگر این دو شهسوار موسیقی اصیل ایرانی امروز در کنار یکدیگر بودند و به جای آنکه طعنه و ملامت نثار یکدیگر کنند، ساز و آوازشان را درهم میآمیختند، بیشک بر غنای فرهنگ ایرانی افزوده میشد اما جانبداری متعصبانه و به بهانه دفاع از استادی، استاد دیگری را به دشنه و دشنام نواختن، هیچ ربطی به فرهنگ ندارد و جز آنکه دشمنان فرهنگ و هنر این سرزمین را شاد کند، حاصل دیگری در پی نخواهد داشت. امیدوارم فضای سیاسی و اجتماعی این سرزمین زخم خورده و دوستداشتنی به سمتی برود که سلاطین ساز و آواز ایرانی برای سربلندی این آب و خاک در کنار یکدیگر ظاهر شوند، ایدون باد!
24
نظر شما