مروری بر حوادث ایران در دوشنبه 28 آذر 1390

گرفتن اجرت‌المثل برای سرمایه‌گذاری در بانک

فارس نوشت: زنی در دادگاه خانواده گفت: شوهرم باید اجرت‌المثل 6 ساله مرا بپردازد تا بتوانم در یکی از بانک‌ها سرمایه‌گذاری کنم. این زن با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست اجرت المثل خود را به قاضی یکی از شعب ارائه کرد و در برابر قاضی شعبه 250 این مجتمع قضایی خانواده با بیان اینکه شوهرم باید اجرت‌المثل 6 ساله مرا بپردازد، گفت: شوهرم خسیس است و اصلاً مفهوم اجرت‌المثل را نمی‌داند و در حال حاضر که من این موضوع را مطرح کردم بین ما نزاع در گرفته است. وی با اشاره به اینکه ما یک فرزند 3 ساله داریم، اظهار داشت: می‌خواهم با گرفتن اجرت‌المثلم شوهرم متوجه شود که من چنین حقی دارم و او باید این درخواست را قبول کند. با گرفتن اجرت‌المثل 6 ساله‌ام می‌خواهم در بانک سرمایه‌گذاری کنم و شوهرم باید مرا در این خصوص حمایت کند و این حق را بپردازد.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه همسرم خودخواه است، اظهار داشت: مفهوم اجرت المثل را نمی‌دانم و همسرم باید بداند که من وظیفه‌ای در این خصوص ندارم و نباید مبلغی به او بپردازم. همسرم به دنبال بهانه است تا پول‌های مرا بالا بکشد و تنها به این موضوع فکر می‌کند؛ حاضر نیستم با این درخواست همسرم کنار بیایم. قاضی این پرونده بعد از شنیدن اظهارات طرفین و با توجه به اموال مرد، او را محکوم به پرداخت اجرت‌المثل زن کرد.

 

 

سه ماه زندگی، اعتیاد به کراک و پایان همه چیز!

ایسنا نوشت: زنی در دادگاه گفت: همسرم به راحتی توانست از سادگی من سوء‌استفاده کند و من را با فریب، وارد زندگی کند که چندان دوامی نداشت. این زن جوان در دادگاه خانواده سرگردان به این طرف و آن طرف می‌رفت تا وقت رسیدگی‌ به پرونده‌اش فرا برسد و وارد شعبه دادگاه شود، او که به گفته‌ی خودش تنها سه ماه طعم زندگی مشترک را چشیده بود، اکنون تلاش داشت تا به این زندگی پایان دهد.
این زن جوان 23 ساله با حضور در دادگاه خطاب به قاضی دلیل درخواست طلاقش را این‌گونه بیان کرد: دو سال گذشته از طریق یکی از دوستانم با همسرم آشنا شدم و به دلیل سن کم به سرعت به او وابسته شدم و در رویای خود او را مرد آرزوهایم تصور کردم در صورتی که او از ابتدا، تنها هدفش، فریب من بوده است و به گفته خودش به خوبی توانست مرا فریب بدهد. در واقع همسرم از سادگی و علاقه من نسبت به خود سوء‌استفاده کرده است. سه ماه از زندگی مشترکمان می‌گذشت که متوجه اعتیاد همسرم به موادمخدر صنعتی کراک شدم و بعد از اطمینان یافتن به طور قطع از این مساله، خانه را ترک و به منزل پدرم بازگشتم.
شوهر این زن نیز که در دادگاه حضور داشت در پاسخ به اظهارات همسرش، گفت: همسرم یک‌سال است که منزل مشترک‌مان را ترک کرده، در حالی که اگر او در این مدت در کنار من بود، من به راحتی می‌توانستم اعتیاد خود را کنار بگذارم اما او در این شرایط سخت مرا به حال خود رها کرد. همسرم باردار بود که به منزل پدرش رفت، در حالی که بعد از مدتی ادعا کرد که باردار نبوده است و معلوم نیست که چه بلایی سر فرزند من آورده است.
زن جوان با ارائه گواهی پزشکی قانونی به قاضی دادگاه گفت: بنابراین گزارش من نه باردار بودم و نه فرزندی را از بین برده‌ام و همسرم به دلیل مصرف بیش از حد موادمخدر دچار توهماتی شده است که نمی‌تواند آن‌ها را ثابت کند. من خواهان مهریه 500 سکه‌ای خود هستم و همسرم باید تاوان از بین بردن زندگی من را پرداخت کند.
مرد جوان که 26 ساله بود، عنوان کرد: من توان پرداخت مهریه را ندارم. زن 23 ساله،‌ با اشاره به دروغ‌گویی شوهرش، گفت: پدر و برادرهای همسرم، اعتیاد دارند و با اینکه شوهرم بی‌کار است، اما از نظر مالی مشکلی در پرداخت مهریه ندارد. قاضی دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زوجین، حکم طلاق آنها را صادر کرد و مرد را محکوم به پرداخت ماهیانه یک سکه بهار آزادی به عنوان مهریه کرد.
 

 

 

مرد بدبین 4 سال کیف زنش را می‌گشت

فارس نوشت: زنی در دادگاه خانواده گفت: شوهرم بدبین است و همیشه بعد از اینکه به خانه بازمی‌گردم، کیف و وسایلم را می‌گردد و تصور می‌کند که معتاد هستم. این زن با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی شعبه 245 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد و در برابر قاضی این شعبه با بیان اینکه حدود چهار سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد، گفت: شوهرم آنقدر خسیس و بدبین است که زندگی در کنار او برایم غیرقابل تحمل شده است. شوهرم تصور می‌کند که من معتاد هستم و هر بار که از خانه بیرون رفته و باز می‌گردم، تمام وسایل و کیفم را می‌گردد. دیگر تحمل این رفتار توهین‌آمیز از سوی شوهرم را ندارم و می‌خواهم از او جدا شده و آسوده زندگی کنم.
مرد در دادگاه خانواده حضور یافت و با بیان اینکه همسرم را دوست دارم، اظهار داشت: نمی‌خواهم به خاطر هر مسئله‌ای همسرم را از دست بدهم، به همین خاطر مراقب او بوده و حواسم به او هست. می‌دانم توجه کردن زیاد، همسرم را آزار می‌دهد ولی او باید درک کند که من به فکر او هستم و نمی‌خواهم زندگی‌مان نابود شود. همسرم را طلاق نداده و حاضرم از حساسیتم کم کنم تا او ناراحت نشود ولی نمی‌توانم از او جدا شوم. قاضی این شعبه بعد از صحبت‌های طرفین، زن و مرد را به مصالحه دعوت کرد و از مرد خواست تا از حساسیتش که باعث توهین به زنش می‌شود، کم کند؛ حکمی صادر نشده و جلسه پایان یافت.
45282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 190117

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 10 =