تدوین، تصویب و اجرای قانون هدفمندی یارانه ها از نظر من به معنای قطع یارانه ها و به نوعی از شیر گرفتن بنگاه هاست. لذا بهتر می دانم که ما به عنوان فعالان اقتصادی شعار «قطع امید از دولت» را سرلوحه کار خودمان قرار دهیم. به این معنا که برای تداوم کار خودمان چشم انتظار کمک و حمایت دولت نباشیم. همان گونه که اقتصاددان ها می گویند ما اگر نفت نداشتیم وضعیت اقتصادمان بهتر بود. ما هم باید تصمیم بگیریم که وابسته به پول نفت دولت و یارانه های احتمالی نباشیم.
من در گفته ها و نوشته های مختلف بارها به این نکته اشاره داشته ام که تاکنون 9 برنامه توسعه در کشور نوشته و تدوین شده اما به نتیجه مشخص و اهداف پیش بینی شده نرسیده است.لذا باید حداقل به این نتیجه برسیم که حتما اشکالی در برنامه ها وجود دارد که به نتیجه نمی رسد. ما نفت داشتیم اما برنامه هایمان ناموفق بود. در مقابل کشوری مثل مالزی نفت نداشت اما پیشرفت برنامه ریزی شده قابل توجهی داشت. ما نیاز داریم که در برنامه ریزی هایمان تحولات عظیمی ایجاد کنیم. اکنون زمانی است که باید برای بخش های کشاورزی، خدمات و صنعت به دنبال تدوین استراتژی توسعه باشیم و بعد از آن هم افزایی و سینرژی این بخش ها را دنبال کنیم.
من همان گونه که از بنگاه ها می خواهم از حمایت ها و کمک های دولت قطع امید کنند از دولت هم انتظار دارم که مداخلات خود را به حداقل برساند. چرا که بر همه روشن است که حداقل یکی از موانع توسعه در کشور ما مداخلات دولت بوده است. دولت به انحاء مختلف در اقتصاد و در کار بنگاه ها دخالت داشته و هنوز هم دارد که احتمالا بارزترین آن قیمت گذاری هاست. من همیشه می گویم اگر کویر لوت جای حاصلخیز و قابل کشت می داشت برای کار به آن جا می رفتم تا از دست دولت در امان باشم اما باز هم می دانم که دولت به آنجا هم خواهد آمد.
در یکی از آخرین مباحث در فرهنگستان علوم این مساله پرسش شد که چگونه می توانیم مهندسین توانمند تربیت کنیم. پیشنهاد من این بود که وابستگی دانشگاه ها را به دولت قطع کنیم. ما باید از پایه شروع کنیم و اگر می خواهیم دانشجویان خوبی داشته باشیم باید دانشگاه ها را مورد توجه قرار دهیم. دانشگاه ها نباید وابسته به دولت باشد که دولت هر وقت خواست رییس و هیات علمی دانشگاه را عوض کند. مهندسانی که مستقل تربیت شوند خواهند توانست برای بنگاه های ما و اقتصادکلان ما برنامه های مستقل بنویسند. یکی از نقاط قوت آموزش در کشوری همانند ایالات متحده آمریکا استقلال دانشگاه هاست. من در حد توان خودم به شکل گیری این کار کمک کرده ام و از دیگران هم درخواست کمک کرده ام. به خاطر دارم که دکتر عباس چمران (برادر ارشد شهید مصطفی چمران) که در دوران تحصیل همکلاسی من بود در دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور آمریکا معاونت یکی از دانشکده ها را برعهده داشت. در دیداری که با او داشتم از درخواست دکتر مجتهدی برای بازگشت به ایران سخن گفت و از من پرسید که در قبال این درخواست چه تصمیمی بگیرد. من هم به او گفتم اگر وطنت را دوست داری برگرد که او برگشت و پایه گذار دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف شد.
منظور این که استقلال بنگاه های اقتصادی ما از دولت و نتیجه استقلال دانشگاه و دانشجویان ما از دولت خواهد بود که بعدها خود موسس، مشاور، برنامه ریز، مدیر...بنگاه ها خواهند شد. ما برای شکوفا کردن اقتصاد به یک نقشه راه نیاز داریم و آزادی اقتصادی و عدم مداخله دولت می تواند اولین گام آن باشد.
عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران
3939
نظر شما